بیاعتمادی جامعه عربی به واشنگتن
امریکا همه را به ایران فروخت
دیپلماسی ایرانی: امریکا بر روی شکست حکام عرب حساب کرده بود، امت عربی را از دست داد. عراق را به بهانه دفاع از حقوق بشر و دموکراسی اشغال کرد در حالی که نه عراق تسلیم شد و نه امریکا پیروز.
سپس به سراغ افغانستان رفت و به اسم مبارزه با تروریسم به این کشور لشکر کشید و به دنبال آن جنگ با گروه های تروریستی در سراسر جهان را رقم زد.
امریکا در ابتدا علیه بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه وارد عمل شد اما بعد از مواضعش عقب نشست و به میز مذاکره بازگشت شاید که بتواند ثبات را به سوریه باز گرداند.
در حالی که مخالفت های شدیدی بر سر برنامه هسته ای ایران می کرد در آخر پذیرفت که پشت میز مذاکره بنشیند و با ایران گفت وگو کند و با آن بر سر تقسیم غنائم منطقه چانه بزند.
امریکا روی اخوان المسلمین در مصر حساب کرد اما خیلی زود فهمید که بازنده این قمار است.
دلیل اصلی همه شکست های امریکا در تصمیم هایی که قبلا گرفت و بعدا گرفت همگی این بود که به شیوه توطئه های قدیمی علیه مردم منطقه بر اساس شیوه انگلیسی اختلاف بینداز و حکومت کن، عمل کرد. شیعیان را علیه سنی ها در عراق شوراند و جهان عرب را به مسلمان و غیر مسلمان تقسیم کرد. همچنین در هر جا که توانست شروع به ارسال پول و سلاح به گروه های شبه نظامی تروریستی کرد.
از سوی دیگر تلاش کرد خود را به ایران نزدیک کند و با آن به مذاکره بپردازد، برای رسیدن به این هدف همه دوستانش را فروخت. تنها اسرائیل است که همچنان در کنار آن ایستاده علی رغم این که بسیاری از حمایت های سابق امریکا را از دست داده است.
امریکا کشورهای عربی را به حال خود رها نمی کند در حالی که همه دنیا را به حال خود رها کرده است. با اعراب پشت میز نشست با این تصور که چگونه می تواند سر آنها کلاه بگذارد یا توطئه ای را علیه آنها تدارک ببنید، چگونه می تواند روسای جمهور را به زیر بیاورد و از یکی علیه دیگری حمایت کند، در آخر وضعیتی به وجود آمد که شهروند یا حاکم عربی فهمید چاره ای ندارد جز این که یا مزدور باشد یا این که هیچ جایگاهی در دستگاه سلطه امریکا نخواهد داشت.
بحران حقیقی ای که امریکا اکنون در آن به سر می برد سبب شد تا بسیاری از مزدوران خود را گرفتار کند، همچنین وجهه حقیقی اش فاش شد، وجهه ای که دیگر هیچ مزدوری نمی تواند به آن اعتماد کند صرفا برای این که مزدور باشد. امریکا اکنون در کل پایتخت های عربی سرگردان می چرخد شاید بتواند مزدور جدیدی را برای خود بیابد. برای این که اعتبارش را از دست داده است. برای امریکا هر کس مرد مرد، هر کس زندانی شد زندای شد برای همین اکنون به دنبال چهره های جدیدی است که بتواند از آنها استفاده کند. مگر این که بحران حقیقی تازه ای که نه امریکا نه مردم می شناسند سر بر آورد و بازی را تغییر دهد.
مردم بیدار شده اند و دیگر اعتمادی به عمو سام ندارند، حرف های او درباره آزادی و حقوق بشر و دموکراسی همگی دروغ از آب در آمدند.
در برابر امریکا چیزی نمانده جز فرزند مشروعش، تروریسم که از راه رسید تا شبحی ترسناک برای دنیا باشد، شبحی که اکنون علیه جهان به پا خواسته و اکنون همه آن را دشمن حقیقی برای مردم می بینند.
حالا دیگر کسی نمی داند امریکا چگونه می خواهد از مزدورهای قدیم در چهره های جدید استفاده کند.
منبع: الاهرام / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
انتشار اولیه: یکشنبه 19 بهمن 1393 / انتشار مجدد: شنبه 25 بهمن 1393
نظر شما :