گفتاری از دکتر قاسم افتخاری

چرا مذاکرات هسته‌ای به نتیجه نمی‌رسد؟

رسیدن به نتیجه نیازمند اعتماد بی اندازه بزرگی است که طرف مقابل به عهد خود وفا کرده از سلاح خود استفاده نکند. هر طرف برای ایجاد اعتماد نیز به سابقه یکدیگر نگاه می کنند. به همین دلیل چنین اعتمادی را مشاهده نمی کنند.
چرا مذاکرات هسته‌ای به نتیجه نمی‌رسد؟

دیپلماسی ایرانی: دکتر قاسم افتخاری، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در همایش دیپلماسی هسته ای که به همت انجمن علوم سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد در گفتاری به فهم و نگاه طرف مقابل از برنامه های هسته ای ایران و همچنین مشکلات آنها در مواجه با مذاکرات هسته ای ایران پرداخته است:

مساله یا بحران هسته ای در ایران حدود 12 سال قبل خودنمایی کرده و از حدود 10 سال قبل مذاکراتی پیوسته و گسسته را به همراه داشته است. مذاکرات اخیر امیدهای زیادی را برانگیخت. اما این مذاکرات بدون رسیدن به نتیجه قطعی پایان یافت. این مساله موجب شد این سوال مطرح شود که چرا مذاکرات به نتیجه نمی رسد؟ برای یافتن پاسخ باید مساله را از دیدگاه طرف دیگر مطرح کرد. تا کنون هیچ گاه پرسیده نشده که طرف مقابل چه مشکلاتی دارد؟ از این رو بهتر است برای پی بردن به این مساله مقدمه ای کوتاه بیان شود.

از سال 1350 که در دانشگاه تهران درسی تحت عنوان استراتژی نظامی پایه ریزی و توسط بنده تدریس شد، مساله جنگ سرد مطرح بوده و در هر کجا صحبت از جنگ سرد بود، اما در واقع درباه جنگ نرم فکر می کردند. منظور از جنگ نرم نیز جنگ هسته ای بود. برای پی بردن به جنگ هسته ای نیز مجبور شدم وارد جزییات آن شوم. نخستین پرسش در این زمینه این بود که ماهیت این سلاح چیست و چگونه می تواند به کار آید و نتیجه آن چه می تواند باشد؟ برای پاسخ به این سوال ها باید گفت، آن چه یک کشور را دارای سلاح هسته ای نظامی می کند باید از سه بخش تشکیل شده باشد: بخشی که ساخت سلاح هسته ای یا بمب اتم را تولید می کند، بخشی که مربوط به حمل  آن بوده و بخش سوم نیز ناوبری فضایی یا _ Space navigation_ است که باید سلاح به هدف اصابت کند.

ساخت بمب اتمی

در قسمت اول باید اورانیوم را غنی کرد. اورانیوم به طور طبیعی در طبیعت یافت می شود که باید پس از استخراج آن، مراحل غنی سازی بر روی آن انجام شود. این یک پروسه بسیار پیچیده است و نیاز به تاسیسات عظیم و نصب ده ها هزار دستگاه _ سانتریفیوژ _ دارد. اما اورانیوم به تنهایی بمب اتم نیست. برای ساخت بمب اتم نیاز به پلوتونیوم است. این ماده در طبیعت وجود ندارد و برای ساخت آن نیاز به ایجاد رآکتور است. در نهایت پلوتونیوم و اورانیوم به عنوان چاشنی بمب هسته ای به کار می روند. در بخش کلاهک هسته ای نیز پیچیدگی های زیادی وجود دارد که موارد منفجره را در درون آن قرار دهند.

وسیله حمل و ناوبری فضایی سلاح هسته ای

پس از آن وارد بخش وسیله حمل می شود که تنها این کار به وسیله موشک های دور برد صورت می گیرد. زیرا کلاهک هسته ای تنها وزنی در حدود 10 یا 15 کیلوگرم دارد. هواپیما به دلیل سرعت کم و میزان آسیب پذیری نمی تواند وسیله مناسبی برای حمل باشد. بنابراین تنها وسیله، موشک های دور برد است. پس از آن فناوری فضایی است که هدایت به هدف را انجام می دهد.

بر اساس توضیحات داده شده، این سوال مطرح است که دیگران چگونه به برنامه هسته ای ما نگاه می کنند؟ نگاه طرف مقابل این است که ایران همه ابزار لازم برای ساختار نظامی سلاح هسته ای را دارد. این ادعا از طرف آنها مطرح می شود. آنها می گویند، ایران اورانیوم را غنی سازی کرده، در حال ساخت رآکتور اراک به منظور تولید پلوتونیوم بوده و همچنین موشک های دور بردی دارد که هر روز برد آنها بیشتر می شود. از طرفی فناوری فضایی داشته که توانسته پهباد بسیار پیچیده آمریکایی را به خاک خود بکشاند. از نگاه طرف مقابل در ایران برنامه نظامی هسته ای وجود دارد. و فهم آنها این است که انکار نظامی بودن به منزله انکار خود آفتاب است.  با این تصور بر سر میز مذاکره می نشینیم. اکنون بر سر میز مذاکره دو طرف قرار دارند. در اصطلاح استراتژیک اینک دو تفنگدار بر سر میز مذاکره و رودرروی هم نشسته و تصمیم گرفته اند شکلیک نکنند و مذاکره کنند. طرفین از هم می خواهند که سلاح های خود را زمین بگذارند. اما طرف مقابل می گوید، طرف دیگر سلاح را کنار بگذارد در حالی که خود سلاح در دست داشته اما این وعده را می دهد که از سلاح خود استفاده نمی کند. قبول این مساله از یک سو به معنی خلع سلاح و تسلیم کردن طرف و از سویی دیگر نیازمند اعتماد بی اندازه بزرگی است که طرف مقابل به عهد خود وفا کرده  از سلاح خود استفاده نکند. هر طرف برای ایجاد اعتماد نیز به سابقه یکدیگر نگاه می کنند. به همین دلیل چنین اعتمادی را مشاهده نمی کنند.

به همین دلیل مساله بیش تر از آنکه حقوقی یا سیاسی باشد، فناوری و استراتژیک است. در چنین شرایطی چه کاری باید صورت گیرد؟ آیا واقعا امیدی به حصول نتیجه در مذاکرات هست؟ البته امیدوارم چنین شود. همان طور که همواره از سوی وزیر امور خارجه بیان می شود، باید بده – بستان شود. نمی توان از طرف مقابل خواست که تسلیم شده و سلاح بر زمین بگذارد در حالی که خود همچنان سلاح در دست دارد. این خواسته غیرواقعی است و نه می تواند صورت گیرد. از طرفی در هر طرف، افراد خارج از خود نیز وجود دارند که یکی در داخل و دیگری در خارج است. این گروه ها مخالف هر نوع توافق هستند. ایران بیشتر رودر رو با مخالفان داخلی است که معتقدند جز تسلیم کردن طرف مقابل هیچ چیزی را قبول نمی کنند. اما طرف مقابل علاوه بر مخالفان داخلی، مخالفان خارجی هم دارد. مخالفان داخلی از اینکه کشورهایشان تسلیم شوند ابا دارند. مخالفان خارجی آنها نیز کشورهای دیگر هستند. از این رو طرف مقابل تحت فشار قرار دارد. این گونه نیست که طرف های مذاکره کننده هیچ مشکلی نداشته باشند. بدون درک طرف مذاکره کننده نمی توان مذاکره معناداری با طرف مقابل داشت. خواسته ایی را مطرح کنیم که از عهده طرف مقابل خارج باشد. آنچه می تواند تلاش های چندین ساله را به نتیجه برساند، بده بستان است، نه تسلیم کردن و نه تسلیم شدن. مخالفان نیز باید این مساله را بپذیرند و بدانند که دیدگاه های آنها عملی نیست.

و در پایان: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

انتشار اولیه: شنبه 15 آذر 1393 / انتشار مجدد: پنج شنبه 20 آذر 1393

کلید واژه ها: برنامه هسته ای دکتر قاسم افتخاری


نظر شما :