چرا از پیمان پولی دوجانبه استفاده نمیشود؟
بدالعظیم ملایی در یادداشت روز خراسان نوشت:
به گفته آقای دکتر سیف "پیمان مشترک پولی همان حساب مشترک پولی است و برای جایی است که واردات و صادرات وجود داشته باشد، اگر این تعادل وجود نداشته باشد، حساب را باز می کنید و شروع به فعالیت می کنید و دریک جا متوقف می شود و نمی تواند تسویه حساب شود".
در مورد مطلب فوق، توجه خوانندگان را به نکات ذیل معطوف می داریم:
1.کشور چین تاکنون با 31 کشور، پیمان پولی دوجانبه (Bilateral Currency Swap Agreement) امضا کرده است. آیا چین با همه این کشورها تعادل تجاری داشته است؟! آخرین موارد، پیمان پولی دوجانبه چین با قطر و کانادا بود که به ترتیب با سقف مقدار 30 میلیارد یوآن (4.9 میلیارد دلار آمریکا) و 200 میلیارد یوآن یا 30 میلیارد دلار کانادا (32.67 میلیارد دلار آمریکا) و تا سقف زمانی سه ساله امضا شد و پوشش خبری وسیعی هم در رسانه های جهان داشت. این کشور تاکنون با طیف وسیعی از کشورها – از کشورهای پیشرفته مانند کانادا، سوئیس، ژاپن و کره جنوبی گرفته تا کشورهای کمتر توسعه یافته و با تورم بالا مانند آرژانتین و بلاروس – این پیمان را امضا کرده است که نشان دهنده کاربردی و عملیاتی بودن این پیمانها برای ایران نیز هست. از لحاظ آماری، تاکنون 48 پیمان پولی دوجانبه بین 34 کشور امضاء شده است که لیست تمامی این پیمانها و جزئیات آنها در سایت جامع پیمان پولی دوجانبه به آدرس http://cs.itan.ir در دسترس خوانندگان محترم قرار دارد.
2. هر کاری در زندگی روزمره انسان دارای ملاحظاتی است که اگر رعایت نشود، شکست آن حتمی است؛ اگر در رانندگی تنها با چند ثانیه تاخیر ترمز بزنید، با خودروی جلویی برخورد خواهید کرد. لذا هیچ انسان عاقلی نمی تواند بروز چنین تصادفی را به مشکل دار بودن خودرو ربط دهد. رانندگی باید با قواعد خاص خود صورت پذیرد. پیمان پولی دوجانبه نیز چنین است؛ در پیمان پولی دوجانبه 4 محور اصلی باید مورد مذاکره با شرکت تجاری قرار گیرد: 1. سقف مقداری، 2. سقف زمانی، 3. مدل پوشش ریسک و 4. بستر ارتباطی. در اینجا، تنها "سقف مقداری" پیمان پولی دوجانبه توضیح داده می شود. فرض کنید واردات ایران از ترکیه 70 واحد پولی و صادرات ایران به ترکیه 100 واحد پولی است؛ لذا سقف پیمان پولی دوجانبه معادل 70 واحد پولی خواهد بود (عدد کمتر در تجارت دوجانبه) و برای 30 واحد باقیمانده باید از دیگر روشهای مرسوم استفاده شود. پیمان پولی دوجانبه یک روش مکمل برای روشهای موجود انتقال ارز (استفاده از دلار و یورو) است و نه جایگزین آنها. اگر قرار بود که کل تجارت ایران با ترکیه بر اساس دلار انجام شود، جمع تقاضا برای دلار، در دو کشور 170 واحد بود (100+70)؛ اما اگر بین ایران و ترکیه پیمان پولی دوجانبه امضا شود، تا سقف 140 واحد پولی (70+70)، از پولهای ملی استفاده می شود و تقاضا برای دلار از 170 واحد به 30 واحد کاهش خواهد یافت.
3. بانک مرکزی از دو روش می تواند برای کنترل نوسانات ارز (بخوانید دلار!) استفاده نماید: 1. افزایش عرضه؛ کاری که در گذشته و با درآمد سرشار نفت انجام می شد و 2. کاهش تقاضا؛ با استفاده از پیمان پولی دوجانبه. بانک مرکزی باید تحلیل نماید که با هر کشور تا چه سقفی می تواند پیمان پولی امضا نماید، نه اینکه به خاطر عدم وجود تعادل تجاری، به کلی این روش را کنار گذارد. بر اساس آمار گمرک از تجارت خارجی ایران، اگر ایران با 8 کشور پیمان پولی دوجانبه امضا نماید، این امکان وجود خواهد داشت که تا سقف 55 درصد از واردات بر اساس پیمان پولی دوجانبه انجام شود و نیازی به دلار و یورو نباشد.
4. پیمان پولی دوجانبه با هر کشور باید تا سقف مقداری معینی امضا شود و به هیچ وجه به تعادل تجاری نیازی نیست؛ چرا که در هیچکدام از پیمانهای پولی که تاکنون انجام شده، تعادل تجاری وجود نداشته است.
5. این روش در یک فضای کاملا اقتصادی، بدون جهت گیری سیاسی، توسط کشورهایی که متحد آمریکا بوده (ژاپن، کره جنوبی، امارات و ...) و تحت شرایط تحریمی نیستند شکل گرفته و توسعه یافته است. چرا ایران که در شرایط تحریمی قرار دارد، تاکنون با کشوری پیمان پولی امضا نکرده است؟! قطعا ایران می تواند اولین پیمان پولی دوجانبه خود را با روسیه عملیاتی نماید. مهلت 3 آذر برای توافق جامع هم به نتیجه ای نرسید! آیا بازهم باید صبر کرد و منتظر ماند؟!
نظر شما :