همزمانی مذاکرات مسقط و مسکو چه پیامهایی دارد؟
پشت پرده توافق صالحی با روسها
دیپلماسی ایرانی: غلامرضا آقازاده ۸ سال قبل با گلایه از تکمیل ساخت نیروگاه بوشهر گفته بود اگر در زمان انعقاد قرارداد با روس ها، او رئیس سازمان انرژی اتمی بود، با این طرح مخالفت می کرد، چون «یک شرکت غربی می توانست با یک سوم نیروی انسانی پیمانکار روسی، این پروژه را تکمیل کند.»
این انتقاد به رئیس قبلی سازمان انرژی اتمی بر می گشت که موافقتنامه همکاری های هسته ای ایران و روسیه را امضا کرده بود؛ رضا امراللهی در دولت مهندس میرحسین موسوی برنامه حفظ و نگهداری نیروگاه بوشهر و در دولت هاشمی پروژه احیای آن را دنبال می کرد. اول سراغ آلمانی ها رفت که جوابشان منفی بود، بعد با فرانسوی ها وارد مذاکره شد که آن ها گفتند چنین کاری نمی کنیم؛ حتی سراغ اسپانیا هم رفت که به قول امراللهی خودشان علاقه مند بودند اما آمریکایی ها اجازه اش را ندادند. به ژاپن هم روی آورد که از آن ها شنید طبق معاهده ای که با آمریکایی ها داریم، اجازه چنین کاری نداریم. آرژانتین هم که نیروگاهی ناتمام مثل بوشهر داشت، راغب به همکاری بود اما غربی ها آن را هم کنار زدند. انتخاب بعدی ایتالیا بود که توان تکمیلش را نداشت. جواب اسپانیایی ها مثبت بود؛ آمدند و کارشان را هم شروع کردند تا اینکه به روایت امراللهی «یک روز وزیرش به من تلفن کرد که یا خودت بیا یا یکی را بفرست من با شما کار دارم. من یکی از معاونان سازمان را فرستادم. به او گفته بودند که به ما گفته اند دیگر ادامه ندهیم.» بعد از این همه تغییر گزینه و مذاکره با کشورهای شرق و غرب و جنوب دنیا، نوبت به همسایه شمالی رسید که توافق های اولیه اش در سال ۱۳۶۸ با سفر اکبر هاشمی رفسنجانی به مسکو انجام شده بود و موافقتنامه همکاری های هسته ای ایران و روسیه در سال ۱۳۷۱ و قرارداد نهایی تکمیل نیروگاه بوشهر در سال ۱۳۷۳ در تهران امضا شد.
پس سلف آقازاده چاره ای نداشت جز توافق با روس ها، اما خلف آقازاده چرا وقتی تاخیر ۱۱ ساله تکمیل نیروگاه بوشهر را دید، باز هم رو به سوی روس ها آورد؟ علی اکبر صالحی در میانه مذاکرات اتمی ایران با ۱+۵ به مسکو رفت و قرارداد تجهیز فاز دوم نیروگاه اتمی بوشهر، ساخت دو راکتور جدید این نیروگاه و ساخت ۴ راکتور هسته ای دیگر در سایر مناطق ایران را امضا کرد. به گفته صالحی، در استان بوشهر ۵ نیروگاه اتمی ساخته خواهد شد که کار ساخت آن ها پس از پایان مراحل احداث دو نیروگاه توافق شده آغاز می شود. سال قبل روس اتم (پیمانکار روسی تکمیل نیروگاه بوشهر) خبر داده بود که رایزنی مقدماتی برای ساخت واحدهای جدید این نیروگاه انجام شده، اما مذاکرات واقعی بعد از تحویل واحد اول انجام می شود که همین روند هم طی شد.
اما این همزمانی مذاکرات ایران و ۱+۵ در مسقط با امضای قرارداد با روسیه در مسکو که به قول صالحی «کاملا تصادفی» بود، چه پیام هایی دارد؟ اولین پیام قرارداد با روسیه اینست که ایران در برنامه تولید ۲۰ هزار مگاوات برق اتمی جدی است و سوخت هسته ای تولید شده را برای راکتورهای جدیدی می خواهد که درصدد ساخت آن هاست. بنابراین یک نگرانی جدی غرب که سوخت هسته ای ایران برای چه مصارفی تولید می شود، رفع خواهد شد.
دومین پیام این قرارداد اینست که ایران و روسیه وارد دور جدیدی از همکاری های هسته ای در حوزه سوخت خواهند شد. صالحی در مسکو گفته درباره سازوکارهایی برای مبادله سوخت هسته ای با طرف روسی تبادل نظر می کند که جزئیات آن منتشر خواهد شد. روس ها قرار است همانند نیروگاه اتمی بوشهر، سوخت نیروگاه های دیگر را هم خودشان تامین کنند و حتی پسماند سوخت را هم پس می گیرند. پس چرا ایران می خواهد سوخت بسازد، درحالیکه سازنده نیروگاه، خود آورنده و برنده سوخت آن خواهد بود؟ پاسخ را باید در همین اشاره رئیس سازمان انرژی اتمی به «تبادل نظر درباره مبادله سوخت هسته ای با طرف روسی» جستجو کرد، علاوه بر آن در این گزارش روزنامه نیویورک تایمز که از سوی تهران تائید هم نشد اما می گفت ایران قبول کرده که در چارچوب یک توافق موقت، بیشتر اورانیوم غنی شده خود را به خاک روسیه منتقل کند. این گزارش می گفت طبق توافق، روسیه اورانیوم غنی شده ایران را به خاک خود منتقل کرده و آن را تبدیل به میله های سوختی قابل استفاده در نیروگاه اتمی خواهد کرد. این کار از تغییر کاربری اورانیوم غنی شده به سمت مصارف نظامی جلوگیری خواهد کرد.
اگر جزئیات وعده داده شده منتشر شود، آن زمان مشخص خواهد شد که تبادل نظر ایران و روسیه درباره مبادله سوخت هسته ای شبیه همین طرح است یا هدف دیگری دارد؟ به هر طریق ایران با وجود سپردن ساخت نیروگاه های اتمی از پروسه تکمیل سوخت هسته ای صرفنظر نمی کند، پس برنامه تولید سوخت یا باید برای نیروگاه های ساخت داخل بکار رود یا با همکاری دوجانبه، ذخایر اورانیومی ایران برای استفاده در نیروگاه های اتمی ساخت روسیه مصرف شود.
گفته های اخیر علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس احتمال دیگری را مطرح می کند: «آنچه که در ارتباط با تحریم ها برای ما اهمیت دارد، این است که تحریم ها تماما باید برداشته و غنی سازی هم به میزانی برسد که اگر نیروگاه بوشهر بعد از توافق ده ساله با روس ها سوختش تامین نشود، نیروگاه های ایرانی قابلیت تولید سوختش را داشته باشند.» روس ها متعهد شده اند سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر را برای ۱۰ سال آینده تامین کنند. پس یک گزینه جدی، تصمیم ایران برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر برای دوره اتمام قرارداد با روسیه است؛ حالا یا به دلیل بدعهدی روس ها یا به خاطر توان داخلی ایران در خودکفایی تولید سوخت. طبق اطلاعات اعلام شده، نیاز نیروگاه بوشهر ۱۵۰ هزار سو است، با همین سانتریفیوژهای نسل قدیم در ایران که توان جداسازی اش ۱.۲ سو است، ایران به ۱۲۵ هزار سانتریفیوژ فعال نیاز دارد. البته با ارتقای نسل سانتریفیوژ ها و افزایش توان جداسازیشان، به تعداد کمتری از آن ها نیاز هست.
در وضعیت فعلی احتمال می رود ایران همزمان با پروژه ساخت نیروگاه، وارد رایزنی برای پروسه تامین سوخت آن ها شده باشد که هم به نوعی توجیه فنی و اقتصادی تولید سوخت هسته ای در داخل ایران است و هم به گونه ای از چرخه ساخت و سوخت نیروگاه نظر دارد که این خود بهترین تضمین عدم انحراف مواد هسته ای به سمت مصارف نظامی است و شاید اگر از این منظر به توافق ایران و روسیه نگاه شود، نوعی تضمین عملی در زمانی است که مذاکرات هسته ای به نقطه حساس و سرنوشت ساز خود رسیده است. پس همزمانی مذاکرات مسقط و مسکو، چندان هم اتفاق تصادفی بدی نبود.
نظر شما :