عراق به حضور ایران برای مبارزه با داعش نیاز دارد
سفر طلایی العبادی به تهران
دیپلماسی ایرانی: حیدرالعبادی نخست وزیر عراق در حالی به ایران سفر کرد، که این کشور همچنان در حال مبارزه با داعش بوده و این گروه تروریستی همچنان بخش هایی از خاک عراق را در تصرف خود دارد. در همین حال برخی استان های سنی نشین، اجازه ورود به ارتش را نداده و به نظر می رسد عراق به طور غیرعلنی به صورت فدرالی اداره می شود. این در حالی است که پیش از این تمامی گروه ها و جریان های داخلی و هچنین نیروهای خارجی تنها راه حل عراق را تشکیل کابینه وحدت ملی و کناره گیری مالکی از قدرت می دانستند. اما با وجود کناره گیری مالکی و تشکیل کابینه جدید، هنوز اقدامات چشمگیری به منظور مقابله با داعش در عراق صورت نگرفته است. در همین حال اقدامات ایران در خصوص شکسته شدن حصر آمرلی، نگاه ها را به این سمت هدایت کرد که در آینده شاهد همکاری های نظامی بیشتر ایران و عراق به منظور مقابله با داعش خواهند بود. البته در این میان برخی رسانه های عربی مطالبی در خصوص پشت پرده سفر العبادی به ایران مطرح کردند. وب سایت روزنامه الحیات عربستان چاپ لندن در گزارشی نوشته این سفر از آن جهت اهمیت دارد که با هدف هماهنگی مواضع میان دو کشور و همچنین فعالیت های تروریستی و نقش ایران در مواجه با تحرکات گروه های تروریستی، صورت می گیرد. همچنین العبادی از مقامات ایرانی خواهد خواست تا با اعمال فشار بر سران ائتلاف، کاندیداتوری هادی عامری رئیس سازمان بدر برای تصدی سمت وزیر کشور را پس بگیرند. با توجه به اهمیت سفر العبادی به ایران با علیرضا آیتی کارشناس ارشد خاورمیانه به گفت وگو پرداخته ایم که در ادامه می خوانید:
پس از اقداماتی که ایران در برخی از مناطق عراق به منظور مقابله با داعش صورت داد، و اظهاراتی که مقامامات عربستانی و آمریکایی مبنی بر دخالت ایران در عراق مطرح کردند، حضور العبادی در ایران چه پیامدها و پیام هایی را به همراه خواهد داشت؟
بدون تردید حمایت ها و مشورت های ایران به عراقی ها عامل مهمی در شکستن محاصره آمرلی بود. ایران در موارد انسانی منتظر قطعنامه یا برگزاری اجلاس و نظر قدرت های دیگر نمی شود. مردم و دولت عراق نیاز داشتند و ایران نیز حمایت و مشورت های لازم را به نیروهای مردمی و ارتش عراق داد. اگر ایران حمایت نمی کرد فاجعه و نسل کشی دیگری را داعشی ها و تروریست های وابسته به سازمان های اطلاعاتی خارجی در آمرلی مرتکب می شدند. به نظرم اگر کشتار در آمرلی اتفاق می افتاد اوضاع داخلی عراق قابل کنترل نبود و مردم و انتقام آنان را نمی توان کنترل کرد. نقش ایران در عراق همواره به نفع ملت عراق و دولت این کشور رقم خورده است. نباید این حمایت ها را مداخله منفی تعبیر نمود چون وقتی کشورهای عربی و غربی به صورت هدفمند در عراق تروریسم و سلاح وارد می کنند، که این اقدامات تاثیرات منفی بر بی ثباتی عراق و کشیده شدن ناامنی ها به مرزهای عراق دارد، ایران هم حق دارد در مواردی که صلاح می داند اقدامات لازم را برای کمک به ثبات و حفظ امنیت مرزها صورت دهد. البته تروریست ها وارد خطوط قرمز ایران نمی شوند، ولی باید اقدامات پیشگیرانه را پیگیری کرد و جاهائی هم نشان دادن ضربه شصت لازم است. اگر کشوری هم ایران را به مداخله متهم می کند صرفا بازی تبلیغاتی است که سال ها بر ضد ایران این کشورها داشته اند ولی خود این کشورها می دانند که اقدامات ایران در مبارزه با تروریسم به نفع آنان هم می باشد. داعشی ها حتما برای عربستان و آمریکا در آینده برنامه دارند و حمایت های ایران از عراقی ها در مبارزه با تروریسم به نفع دیگران نیز هست. حضور العبادی در تهران در شرایط حساس کنونی که اولین سفر خارجی اش است، با مسائل داخلی عراق و بحث مبارزه با تروریسم ارتباط دارد. ایران برای عراقی ها همواره مهم بوده است و بنابراین اولین سفر العبادی تهران انتخاب شده است. روابط دو کشور یک رابطه راهبردی و در راستای کمک به حفظ ثبات مرزهای دو کشور و تقویت امنیت در منطقه است. اگر عراق بی ثبات شود تاثیرات مخرب مطنقه ای خواهد داشت. حتی اگر دنیا عراق را رها کند به نظرم ایرانی ها این کار را نخواهند کرد. اکراد، شیعه یا سنی در طول سال های گذشته دوران سیاه حزب بعث و اشغالگری آمریکا، همواره از جمهوری اسلامی ایران کمک گرفته اند.
نزدیکی روابط ایران و عراق و دیدارهای مکرر مسولان رده بالای دو کشور تا چه حد بر اوضاع داخلی عراق اثرگذار است؟
رایزنی مداوم و گفتگوهای مستقیم و مشورت بین سطوح مختلف دو کشور یک ضرورت راهبردی در روابط ایران و عراق است. نقاط مختلف سیاسی و امنیتی و اقتصادی چه در روابط دو جانبه چه مسائل منطقه ای وجود دارد که باید بین دو کشور همواره تبادل نظر شود. گروه های مختلف عراقی چه رسمی و چه غیررسمی همواره به ایران سفر و از تجربه و مشورت های ایران استفاده می کنند. مردم عراق در شرایط حساس کنونی حتما به کمک نیاز دارند و ایران با ظرفیت های بالای مردمی و حکومتی در همه ابعاد به مردم عراق کمک خواهد کرد چون سرنوشت دو کشور به هم گره خورده و اگر عراقی ها از تحولات کنونی متضرر شوند ایرانی ها هم خسارت خواهند دید. وابستگی متقابل ایران و عراق می طلبد که دو کشور در مواردی که نیاز است به یکدیگر کمک کنند. هم اینک ایران جزیره ثبات و کشوری با توانمندی های بالا می باشد و در زمینه حمایت از عراقیها دریغ نمی کند. کشورهای دیگر هم ترغیب خواهند شد تا رویکرد ایران را دنبال کنند چون مبارزه با تروریسم در عراق و سوریه یک اصل جهانی شده است.
آیا این دیدارها و رفت و آمدها به حل بحران عراق می انجامد یا ممکن است برخی گروها به خصوص اهل تسنن، و همچنین نیروهای خارجی دولت نسبت به این امر واکنش نشان داده و اقدام به دست اندازی هایی علیه دولت کنند؟
قطعا روابط ایران و عراق دشمنانی دارد. ولی غالب مردم عراق چه سنی و کرد و چه شیعه به ایران به عنوان یک کشور حامی می نگرند. ممکن است برخی اختلاف عقائد و اختلاف نظرات سیاسی باشد ولی اینگونه که شبکه های مسموم غربی و عربی القا می کنند دشمنی بین طرفین نیست. به هرحال عراق سرزمین مقدسی برای ایرانیان است و بنابراین مردم آن نیز مورد احترام هستند. من شنیدم بعد از فتنه سامرا بسیاری از اهل تسن در آن منطقه گفتند ما خودمان حرم را بنا می کنیم و از آن حمایت می کنیم. نباید فضای منفی رسانه ای و مسمومی که برخی عوامل مرتبط با اسرائیل و دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس در منطقه علیه روابط عراق و ایران دارند در تحلیل های ما تاثیر داشته باشد. اکثریت اهل تسنن در منطقه به سیاست های ایران اعتماد دارند و صداقت ایران را در رفتار و مواضع دیده اند. همه آنها مواضع ثابت ضد صهیونیستی و ضد آمریکائی ایران را دیده اند و می دانند که ایرانی ها روی مبانی و اصول قانون اساسی ایران که ملهم از تعالیم دینی و اسلامی است با کسی معامله نمی کنند. وقتی ایران می گوید از فلسطین حمایت می کند همه اهل تسنن به آن ایمان دارند. اگر غیر این بود با این فتنه گری که اسرائیلی ها در منطقه کرده اند، جنگ های بدی بین شیعه و سنی رخ می داد که ما شاهد آن نبوده ایم. فتنه انفجار سامرا و تخریب و حمله به مساجد و قتل سنی ها را انجام دادند ولی ما شاهد جنگ شیعه و سنی نبوده ایم. فتوای حضرت آقا در خصوص عائشه را اهل تسنن شنیدند و درک کردند که ایران نگاهش به وحدت شیعه و سنی چگونه است. اما بخش کوچکی از جامعه عراق بواسطه حمایت هائی که از خارج می شوند در زمین دشمن بازی می کنند که این هم طبیعی است. به هرحال سالها عراق در استبداد بوده و سالها هم اشغال گشت و به همین دلیل ارتباطات بخشی از جامعه عراق با صدام و آمریکائی ها هنوز برقرار است. لازم است برای این قضیه چاره کرد. بعثی های عراق که سابقه کشتار و جنگ های خونینی در منطقه دارند و با آمریکا وانگلیس تماس های ویژه ای همواره داشته اند طرح های اسرائیل برای فتنه را دنبال می کنند. این نقطه منفی است که باید برای آن چاره کرد. آنها به دنبال تخریب روابط ایران و عراق و حتی تخریب کامل ثروت های عراق هستند. ولی من معتقدم روابط دو کشور که به لحاظ منابع و ظرفیت ها تاثیرات منطقه ای و بین المللی دارد و از سطح و عمق وسیعی برخوردار است، متاثر از تحرک بعثی ها نخواهد شد. البته ایشان کشتارها و تخریب های خود را دنبال می کنند و از داعش به عنوان یک ابزار ایجاد وحشت استفاده کرده اند ولی نتیجه ای نخواهند گرفت و ناامنی ها به دوستانشان برخواهد گشت. برخی کشورهای عربی و آمریکا سیاست استفاده از این عناصر در یک دوره زمانی و در نهایت بمباران کردن آنان را دنبال می کنند ولی این عناصر به ویژه داعش در نهایت از بعثی ها جدا می شود و خود به صورت مستقل علیه حامیانشان عملیات خواهد کرد. بعثی ها هم تکلیفشان معلوم است باید به اندازه ای که از سیستم های امنیتی عربی و غربی حقوق می گیرند بر ضد ایران کار کنند وگرنه جیره آنان قطع می شود. آمریکائی ها وقتی طرح برخورد نمایشی با داعش در عراق را بررسی می کردند، می گفتند که نباید حملات هوائی ما به کسانی که ازما حقوق و کمک دریافت می کنند آسیب بزند چون ممکن است دوستی ما با این عناصر به هم بخورد.
همه گروه های مذهبی و قومی عراق راه حل برون رفت از اوضاع کنونی را کناره گیری مالکی و تشکیل دولت وحدت ملی می دانستند، اما با وجود گذشت مدتی از عمر دولت جدید، اما اوضاع عراق همچنان نابسامان بوده و ارتش پیشرفتی برای مقابله با داعش نداشته است، علت چیست؟
بحث اصرار بر کناره گیری مالکی بهانه بود. همه کسانی که آگاه به مباحث نخست وزیری و موضوع فشارها بر مالکی بودند چه موافقین و چه مخالفین مالکی می دانند که دعوا بر سر شخص و منصب نخست وزیری عراق تاثیری بر راهبردهای کار در عراق ندارد. در نهایت نخست وزیر از میان شیعیان خواهد بود و شیعه هم با طرح هایی نظیر جدا شدن کردستان از عراق، بازگشت بعثی ها، تقویت تروریسم، ظهور داعش و تجزیه عراق مخالفت خواهد کرد. چه مالکی باشد چه حیدرالعبادی.
دوستان عراق و دشمنان عراق هر دو، راهبردشان در عراق معلوم است. آمریکا و دوستانش بازگشت بعثی ها به قدرت و تضعیف روند مردم سالاری و مشغول نگه داشتن عراقی ها به درگیری های داخلی را دنبال می کنند. این راهبرد با بودن یا نبودن مالکی تغییر نخواهد کرد. همه مشکلاتی که مالکی طی دوران تصدی اش در نخست وزیری با آن مواجه بود العبادی و نخست وزیران دیگر هم با آن مواجه هستند. متاسفانه عراق محلی برای مداخلات دستگاه های سیاسی و امنیتی عربی و غربی شده تا در نهایت اسرائیل سودش را ببرد. در این دستگاه کشورهای زیادی حضور دارند که به لحاظ استراتژیک به اسرائیل سود می رسانند. اسرائیلی ها معتقدند اگر روابط ایران و عراق تثبیت شود با سوریه و لبنان پیوند خورده و اسرائیل در یک گرداب و گرفتاری راهبردی اسیر می شود که خروج از آن سخت خواهد بود. به این معادله، قدرت مقاومت در غزه را نیز اضافه کنید که اگر با مقاومت کرانه هم پیوند بخورد کار اسرائیل بسیار دشوار خواهد شد.
برخی رسانه ها سفر خست وزیر عراق را برای بررسی موضوع مشارکت ایران در جنگ علیه گروه تروریستی داعش، عنوان کرده اند که عراق درمانده از نیروهای داخلی است. تا چه حد این گمانه مورد تایید است و آیا ایران می تواند به صورت مستقیم وارد این مساله شود؟
جمهوری اسلامی ایران از بدو تولد با تروریسم دولتی و غیردولتی مواجه بوده و با آن مستقیم و غیرمستقیم می جنگیده است. از جنگ با ضد انقلاب گرفته تا جنگ با صدام و رژیم صهیونیستی. هیچکس به اندازه ایران تجربه مبارزه با تروریسم را ندارد چون ملت و دولت ایران قربانی اقدامات تروریست ها در منطقه هستند. کسانی که الان به عنوان داعش به روز کردند، اکثریت آنان هشت سال با ملت ایران جنگیدند. بعدا هم به کویت حمله کردند. بعد هم در دوران اشغال عراق با القاعده پیوند خوردند و با حمایت آمریکا و دوستانش مجددا بروز کردند. عناصر داعش اکثرا در زندان های آمریکا در دوران اشغال بودند که بعدا آزاد می شوند.به نظرم فعلا عراق نیازی به حضورمستقیم نیروهای خارجی ندارد. فتوای مرجعیت و مقاومت مردمی به همراه ثروت عظیم نفتی عراق نیروی بزرگی است که می تواند آینده عراق را تضمین کند. اگر عراق به شکوفایی برسد با این ثروت ها قوی ترین کشور عربی می شود که البته آمریکا و دوستانش با آن مخالفند. اما حمایت و پشتیبانی از عراق از سوی ایران و دوستان عراق یک ضرورت راهبردی به لحاظ روانی است. مردم عراق وقتی ببینند ملت و دولت ایران با آنان هستند درمبارزه با تروریسم و طرح های صهیونیستی با روحیه وارد می شوند. فتوای مرجعیت هم یک ابزار قوی روحانی و معنوی می باشد که به ملت عراق روحیه داد و به ضرر تروریست ها است. من شنیدم که بان کی مون دبیرکل سازمان ملل هم از این فتوی ابراز رضایت نکرده و دلیل آن هم معلوم است چون معاون وی، فیلتمن که طراح سیاست های خاورمیانه ای آمریکا است قدرت فتوی را می داند. درمجموع حضور حیدرالعبادی در ایران به نوعی در تقویت روحیه ملت و دولت عراق در مبارزه با تروریسم موثر است. البته حیدرالعبادی باید سفرهای منطقه ای و فرامنطقه ای داشته باشد تا بتواند کشورهای دیگر را نیز ترغیب تا از عراق حمایت کنند. ایران به برقراری روابط خوب و دوستان بین عراق با همسایگان خوش بین است چون معتقد است همه کشورهای منطقه به ظرفیت های عراق نیاز دارند و ثبات این کشور بهره برده و از ناامنی این کشور زیان می بینند.
نظر شما :