عمان پیشگام توسعه صادرات گاز ایران به منطقه می شود
مسقط، دروازه انرژی ایران به بازار بین الملل
دیپلماسی ایرانی: طرح عمان برای ساخت خط لوله گازی به همراه ایران تازه ترین اقدام این کشور در همراهی با ایران به حساب می آید.هرچند که گفته شده این اقدام موجب بروز واکنش از سوی عربستان می شود چرا که ریاض تلاش کرده مانع همراهی کشورهای کوچک شورای همکاری خلیج فارس با ایران به خصوص در حوزه مسایل اقتصادی شود. از این رو کارشناسان بر این عقیده اند احداث خط لوله گاز ایران- عمان، شکاف دیگری را در ساختار شورای همکاری خلیج فارس _GCC_ ایجاد خواهد کرد. از طرفی با این اقدام طرح عربستان مبنی بر ایجاد اتحادیه کشورهای عرب نیز بی نتیجه خواهد ماند. از سوی دیگر به دنبال احداث این خط لوله و توسعه صادرات گاز ایران به یکی از کشورهای خلیج فارس و به دنبال آن ترغیب دیگر کشورهای منطقه موجب افزایش وزنه ایران در نظام انرژی بین الملل است. چرا که تا به امروز قطر و روسیه به خوبی توانسته اند، جایگاه قابل توجهی در بازار بین المللی به دست آورند. این امر ژئوپولتیک انرژی گازی دنیا را تغییر خواهد داد. در عین حال عمان می تواند نقش هاب انرژی ایران را برای صادرات گاز به کشورهای دورتر مانند ژاپن بازی کند. خبرگزاری بلومبرگ با اشاره به توافق ایران و عمان در سفر حسن روحانی رییس جمهور ایران به مسقط برای احداث خط لوله صادرات گاز ایران به عمان نوشت: این خط لوله در سال 2017 به بهره برداری می رسد و نشانه ای از تلاش عمان برای مقابله با هژمونی طلبی عربستان سعودی است. در صورتی که این پیش بینی ها محقق شود، این خط لوله نخستین خط لوله ای خواهد بود که بین ایران و یکی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس کشیده می شود. در این خصوص با سیاوش زرگر یعقوبی، سفیر سابق ایران در عمان گفت و گوی کوتاهی داشتیم که در زیر می خوانید:
تصمیم عمان برای ساخت یک خط لوله یک میلیارد دلاری که گاز ایران را انتقال می دهد، جدیدترین نشانه ای است که ثابت می کند تلاش عربستان سعودی برای همراه کردن همسایگان کوچک تر خود در صف آرایی علیه ایران ناکام مانده است. دلیل عمان برای ساخت خط لوله گاز به این کشور چیست؟
موضوع خط لوله گاز میان ایران و عمان تازه نبوده و از 14 سال پیش طی گفت وگوها و مذاکرات و امضای بیش از 10 یادداشت تفاهم و سندهای مختلف مطرح شده است و چندان نمی توان آن را به وقایع اخیر شورای همکاری خلیج فارس GCC نسبت داد. دلایل عمان نیز برای احداث خط لوله روشن است. مسایل اقتصادی یکی از این دلایل است. همان اندازه که ایران نیاز به تنوع سازی در صادرات انرژی به خصوص گاز دارد، عمان هم برای جبران کمبود انرژی خود به گاز نیازمند است. پیش از این عمان از طریق طرح دلفین بخشی از نیاز گاز خود را _ حدود 5 میلیون مترمکعب _ از طریق قطر تامین می کرد اما نیاز این کشور بیش از منابعی است که در حال حاضر دریافت می کند. به همین دلیل بخش زیادی از توسعه اقتصادی وابسته به انرژی است. از طرفی ملاحضات سیاسی و ژئوپوتیکی نیز جایگاه خاص خود را دارد. خط لوله گاز، بر اساس توافق میان ایران و عمان پل انرژی میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است. چرا که به طور حتم صدور گاز به عمان محدود نخواهد شد و از طریق این کشور ایران می تواند به کشورهای دیگر هم گاز صادر کند. برای همین شاید نیاز باشد در کنار این خط لوله، خط دیگری احداث شود. زیرا به حدی نیاز به انرژی در منطقه و خارج از آن زیاد است، که می توان گفت خط لوله گاز ایران- عمان شروع کار باشد. تحول سیاسی متاثر از این اقدام نیز شاید وابستگی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ایران از نظر انرژی باشد. از طرفی عمان همواره سیاست مستقلی را با وجود عضویت در شورای همکاری خلیج فارس، دنبال کرده است. احداث خط لوله نیز بخشی از این سیاست است. بعد از آنکه عمان فرصتی برای گفت وگو میان ایران و آمریکا ایجاد کرد، توانست وزن سیاسی خود را بهبود ببخشد. به همین دلیل با استفاده از این فضا می تواند مانور بیشتری بدهد. عمان همواره به دنبال مدارا و همزیستی مسالمت آمیز با کشورهای منطقه و حل مسایل از طریق گفت وگو بوده است. هرچند ممکن است فشارها و مشکلات زیادی را از جانب کشورهای همسایه اش تحمل کند، ولی سیاست این کشور در این خصوص ثابت بوده است.
پیش از این بنا بود یک خط لوله گاز از ایران به امارات متحده عربی کشیده شود که به دلیل اختلاف نظر بر سر قیمت ، اجرایی نشد. البته بخشی از این پروژه احداث شد اما در 10 سالی که از ساخت آن می گذرد، بدون استفاده مانده است. آیا این ضمانت وجود دارد که عمان بتواند خط لوله گاز ایران را احداث و جایگزینی بر آن خط لوله میان ایران و یکی از کشورهای حوزه خلیح فارس باشد؟
پروژه خط لوله گاز به امارات پروژه خیلی خوبی به لحاظ اقتصادی و سیاسی بود اما متاسفانه دچار مشکلات داخلی شد. بخشی از این گاز از بین رفت و اگر با قیمت آن زمان حساب کنیم، طرح اقتصادی خوبی بود. اما این طرح درگیر تندروی های داخل و متوقف شد. اگر آن پروژه به سرانجام می رسید، نخستین نتیجه اش کاهش وابستگی منطقه به غرب بود. زیرا هرچقدر اقتصاد کشورهای منطقه به هم نزدیک و ادغام شود، فرصت های بیشتری برای خود و صنایع داخلی ایجاد می شود. مهمتر آنکه فضا برای حضور نیروهای خارجی نیز محدود می شد. باید توجه داشت که همسایه را نمی توان عوض کرد به همین دلیل باید با یکدیگر آشتی کرده و فرصتی برای همکاری فراهم کرد. امارات به انرژی زیادی نیاز دارد، زیرا برنامه توسعه آن به سرعت در حال حرکت است. اگر به دوبی نگاه کنید متوجه می شوید که در سال 1992 تنها یک برج در این جزیره وجود داشت اما امروز نزدیک به 220 برج ساخته شده که تنها برای تامین انرژی این تعداد برج به مقدار زیادی گاز نیاز است. امیدوارم با احداث خط لوله گاز ایران و عمان، مسایل میان ایران و امارات نیز در این حوزه حل شود.
اگر پروژه خط گاز ایران به عمان تکمیل شده و به بهره برداری برسد، این نخستین همکاری در این سطح بین ایران و یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود. چشم انداز روابط کشورهای خلیج فارس به خصوص عربستان چه خواهد بود؟ چرا که عربستان همواره تلاش کرده اعضای شورای همکاری خلیج فارس را از هر نوع همکاری با ایران باز بردارد.
اگر از کویت شروع کرده و به دریای عمان برسیم، متوجه می شویم که همه ما با هم، منظورم همسایگان است، دارای منابع مشترک زیادی هستیم. اما بخشی از اختلافات که متاثر از فشارهای خارجی است موجب بی توجهی ما به این مساله شده است. فشارهای خارجی هم زمانی جواب می دهد که میان همسایگان اعتماد وجود نداشته باشد. فرض کنید اگر ایران و قطر می توانستند ملاحضات سیاسی را کنار گذاشته و در زمینه صادرات گاز با هم همکاری مشترک داشته باشند، شاید ژئوپولتیک دنیا عوض می شد. اگر اختلافات فرقه ای و دخالت در امور همدیگر وجود نداشت، فرصت های مناسبی به وجود می آمد. اما رقبا چنین چیزی را نمی خواهند. عربستان نیز کشور بزرگ و قدرتمندی است. ایران و عربستان باید برسر میز مذاکرات نشسته و اختلافات خود را حل کنند. مشکلات میان ایران و عربستان چند لایه داشته یک لایه آن نهان است و تعداد محدودی نیز به آن دامن می زنند. نه ایران و نه عربستان از این اختلافات و درگیری ها سود نمی برند.کشورهای منطقه به جای اینکه در افغانستان، پاکستان، عراق و سوریه در مقابل یکدیگر قرار بگیرند، بهتر است سر میز مذاکره نشسته و مشکلات را حل کنند. تلطیف در روابط دوجانبه، به حل مسایل منطقه کمک می کند.
کارشناسان بر این عقیده اند که موقعیت استراتژیک ایران اجازه می دهد که از طرف جنوب به بازارهای کشورهای حاشیه خلیج فارس دسترسی داشته و حوزه بازار خود را توسعه دهد. چنانچه این اتفاق بیافتد شاهد تغییر در موازنه قدرت در حوزه انرژی در منطقه خواهیم بود، این مساله چه پیامدهایی برای منطقه خواهد داشت و اثرات آن بر روی کشورهای منطقه به خصوص قطر چیست؟
ما هنوز قدم های اولیه را برداشته ایم. در ابتدا باید دید ایران در چه جایگاهی از صادرات گاز در دنیا قرار دارد و چند درصد صادرات گاز دنیا را در اختیار دارد؟ شاید نزدیک به صفر. چرا؟ به دلیل فشارهای غرب و اختلافات منطقه ای. روسیه و قطر سهم خوبی در بازارهای جهانی دارند. تا زمانی که ایران نتواند گاز صادر و وزنی در این حوزه در سطح بین المللی پیدا کند، نمی تواند در تحولات انرژی در آینده اثرگذار باشد. ابتدا باید بر اساس سیاست حسن همجواری مشکلات را حل کرد. البته وظیفه ما نیست که همه کارها را انجام دهیم، طرف مقابل نیز باید به این درک برسد. اگر چنین شود ایران می تواند در بازار گاز بین المللی نقش ایفا کند. تصور کنید اگر غرب اجازه می داد صادرات منابع انرژی ایران توسعه پیدا کرده و افرط گری های داخلی نیز نبود، چه اتفاقی می افتاد. هم امنیت انرژی تامین می شد و هم برخی بحران های سیاسی منطقه ای روی نمی داد. اروپا در نظر داشت از طریق خط لوله ناباکو، گاز ایران را به اروپا ببرد، اگر چنین می شد، شاید حوادث کریمه اتفاق نمی افتاد. غیبت ایران موجب بروز برخی نابسامانی ها در دنیا شده است. اگر غرب این درایت را داشت که جدای از اختلافات سیاسی، منابع ایران توسعه پیدا کند، بسیار از اتفاقانی که اکنون شاهد هستیم، به وقوع نمی پیوست و به نفع منافع ملی ما تمام می شد.
عمان به لحاظ وسعت و جمعیت کوچکتر از آن است که بتواند سهم قابل توجهی از بازار گاز ایران را به خود اختصاص دهد و تنها شاید بتواند نقش واسطه ای را ایفا کند. جایگاه عمان در منطقه برای توسعه بازار انرژی ایران کجا قرار داد؟ تا چه حد عمان این ظرفیت را دارد که ایران بتواند از این کشور برای توسعه بازار انرژی در حوزه کشورهای خلیج فارس، استفاده کند؟
شاید در این زمینه اندازه یک کشور مهم نباشد، بلکه توسعه اقتصادی مهم است. برنامه توسعه اقتصادی عمان نیز به گونه است که به انرژی زیادی نیاز دارد. نیاز بر اساس توسعه اقتصادی و امکانات صنعتی ایجاد می شود. عمان می تواند به خاطر برنامه های توسعه و موقعیت ژئوپولتیک در منطقه از یک طرف به خلیج فارس و از طرف دیگر به دریای عرب، نقش واسطه را داشته باشد. البته بخش قابل توجهی از این گاز را می تواند صرف منابع داخلی کند. نمی توان گفت که این کشور فقط نقش ایستگاه پمپ گاز انرژی را در منطقه ایفا کند. از طرف دیگر احداث این خط لوله منجر به حل مشکلات سیاسی می شود در عین حال کشورها را برای خرید گاز حال به صورت مستقیم از ایران یا به صورت غیرمستقیم از طریق عمان ترغیب می کند. اگر ایران در صادراتش تنوع سازی کند می تواند از عمان به عنوان هاب بهره ببرد و تنها محدود به بندرعباس یا چابهار نشود. هرچند بهتر است صادرات از سرزمین اصلی صورت گیرد اما اکنون کشورها به دنبال هاب هایی هستند که بتوانند از طریق آن برای صادرات به دیگر کشورها به خصوص کشورهای دور بهره ببرند. عمان می تواند کمک به یافتن مشتریان جدید چه در منطقه یا حتی دورتر کند. به تازگی شنیده ام که ژاپنی ها خواستار آن هستند که بخشی از گاز ایران به به صورت LNG خریداری کنند.
انتشار اولیه: جمعه 12 اردیبهشت 1393/ باز انتشار: چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393
نظر شما :