در سایه شکست مذاکرات واشنگتن و مسکو
توافق منطقهای میان ایران و امریکا تا چه اندازه جدی است؟
دیپلماسی ایرانی: پرسشی که مطرح است و تا کنون پاسخی برای آن یافت نشده، این است که "اگر نزدیکی در روابط عربستان – ایران به وجود آید و توافقی امریکایی – روسی حاصل شود و روابط امریکا – ایران به هم نزدیک شوند"، بعد از آن چه خواهد شد؟ اگر همه اینها تحقق یابند بعد از آن چه خواهد شد؟
پاسخ به این سوال ها در گرو نتایج مذاکرات بر سر پرونده هسته ای ایران و چگونگی پایان یافتن روند نابود کردن سلاح های شیمیایی سوریه و همچنین یافتن راه حلی برای پایان دادن به بحران اوکراین است. البته این نکته را نیز می توان گفت که اگر هیچ کدام از این مسائل به نتیجه نرسیدند نمی توان نتیجه ای برای بحران سوریه نیز در نظر گرفت.
بر اساس منابع دیپلماتیک، ایالات متحده امریکا هم طرفدار رسیدن به توافق با ایران است و هم به طور هم زمان در مرحله اختلاف با آن به سر می برد. به ویژه بر سر جنگ سوریه که به اعتقاد بسیاری منطق رسیدن به بسیاری از راه حل ها برای بسیاری از مشکلات منطقه است. به گفته این منابع بعید نیست که اگر ایالات متحده امریکا با روسیه بر سر بحران های مختلف منطقه ای به توافق نرسید شاهد جنگ هایی در لبنان مشابه همان درگیری های دوران جنگ سرد و شاید هم شدیدتر از آن باشیم. مشابه همان اتفاقی که در گذشته در زمان جنگ های داخلی لبنان در برابر سفارت ایالات متحده امریکا و فرانسه در بیروت رخ داد.
در آن موقع ایالات متحده برای پاسخ دادن به فعالیت های اتحاد جماهیر شوروی اقدام به بستن قراردادی با حافظ اسد، رئیس جمهوری فقید سوریه بر سر اوضاع لبنان کرد که در نهایت به جنگ جاری در این کشور پایان داد و در ریاض و سپس در طائف به توافق طائف ختم شد و به موجب آن اسرائیل نیروهای خود را از جنوب لبنان بیرون کشید و نیروهای مسلح فلسطینی از لبنان به تونس رفتند. در آن موقع حافظ اسد ابایی نداشت که مقابل نیروهای وابسته به شوروی مقاومت کند و چون معاهده دفاعی با آنها امضا نکرده بود بی محابا اقدام به ارسال نیروهای نظامی خود به لبنان کرد بدون این که به روابط دوستانه دمشق و مسکو ضربه ای وارد آید. اما به هر حال آن توافق را رئیس جمهور اسد اجرا کرد و برای سی سال لبنان تحت سلطه سوریه باقی ماند.
اکنون سوال این است که آیا این احتمال وجود دارد که مشابه همان توافق و قرار و مدار را امریکا با ایران منعقد کند و بر سر آن با عربستان سعودی به تفاهم برسد و روسیه را از این گردونه کنار بگذارد و حتی باعث شود تا این کشور از منطقه خارج شود؟ اگر بحران اوکراین ادامه یابد و به کشورهای دیگر کشیده شود تا چه اندازه امکان تحقق چنین طرحی وجود دارد؟
واقعیت این است که ایران برگه های لازم برای حل بحران های لبنان و سوریه و عراق و حتی فلسطین را مشابه همان برگه ای که حافظ اسد در لبنان داشت، در اختیار دارد و تنها مساله این است که ارزش این برگه ها چقدر هستند؟
در عین حال چه کسی گفته است که ایران می خواهد نفوذش در منطقه از جمله در عراق و سوریه و لبنان به رسمیت شناخته شود تا از نفوذ در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دست بردارد تا به این ترتیب اطمینان عربستان نیز جلب شود. در حالی که ایالات متحده امریکا هیچ ممانعتی نمی بیند که بر سر مناطق تحت نفوذ میان ایران و عربستان توافقی حاصل شود تا به این ترتیب ضربه ای به تروریسم که هدف اصلی و نهایی آن است، وارد آید. آن چه ایران در عراق و در سوریه انجام می دهد می تواند به امریکایی ها این اطمینان را بدهد که تهران می تواند امنیت و ثبات و مبارزه با تروریسم را تثبیت کند. مشابه همین کار را ایران در لبنان با وجود همه حساسیت هایش می تواند انجام دهد، کما این که گوشه ای از توانایی های ایران را در تشکیل دولت اخیر لبنان و بیانیه بعبدا نیز دیدیم.
برای ورود به جزئیات عقد چنین قراردادی قبل از هر چیز باید توافقی در پرونده هسته ای ایران حاصل شود تا به این ترتیب اطمینان اسرائیل نیز جلب شود. بعد از آن دیگر ممانعتی وجود ندارد تا روند نابود کردن سلاح های شیمیایی سوریه کامل شود و حکومت سوریه به حکومتی که دیگر تهدیدی برای اسرائیل نباشد، تبدیل شود حتی اگر تحت نفوذ بلامنازع ایران باشد.
به این ترتیب آیا می توانیم بگوییم که وضعیتی شبیه وضعیت "الستاتیکو" در انتظار منطقه است تا تفاهم ها و قرار و مدارهایی میان کشورهای بزرگ حاصل شود که اننتخاب رئیس جمهوری لبنان نقطه عطف آن است؟
منبع: النهار / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :