اسرار پاریس

۱۹ فروردین ۱۳۹۳ | ۲۱:۱۰ کد : ۱۹۳۱۱۹۴ سرخط اخبار
"کریل بندیکتوف" طی یادداشتی در روزنامه ایزوستیا معتقد است نظریه تعویض سوریه با کریمه از سوی روسیه به دور از واقعیت است. وی بر این باور است یخ ها آب می شود و گذشت طرفین روشن می شود.

ایراس؛ روز یکشنبه گذشته سران وزارت خارجه روسیه و آمریکا در پاریس ملاقات کرده و مذاکرات فشرده ای انجام دادند که بیش از سه ساعت طول کشید. خبرنگاران غربی خاطرنشان می کنند که بعد از این ملاقات سرگئی لاوروف خرسند به نظر می آمد و جان کری خسته بود. این امر تصادفی نیست زیرا قبل از ملاقات در پاریس صحنه ای رخ داد که بسیاری از ناظران آن را به چرخش هواپیمای یوگنی پریماکوف بر فراز آتلانتیک در ماه مارس سال ۱۹۹۹ تشبیه کردند. کری که از عربستان سعودی به ایالات متحده باز می گشت، ناگهان برنامه های خود را تغییر داد و عازم فرانسه شد. این تصمیم آنقدر سریع اتخاذ شد که وزارت امور خارجه فرانسه طی مدتی دست و پای خود را گم کرده بود و نمی دانست چه کاری باید انجام دهد . البته نقش فرانسوی ها در این زمینه بسیار محدود بود، زیرا ملاقات در مقر سفیر روسیه در پاریس برگزار شد.
 
ارزیابی های این مذاکرات در دو سوی آتلانتیک بسیار متفاوت است. رسانه های گروهی روسیه به نقل از سرگئی لاوروف اطلاع دادند که روسیه و آمریکا توافق کردند وجوه اشتراک در زمینه حل و فصل بحران اوکراین را جستجو کنند ولی روزنامه نگاران غربی بر این نکته تأکید میکنند که «معامله، نهایی نشد» و اینکه فعلاً زود است در باره پیشرفت های مهم در زمینه حل و فصل مسئله اوکراین صحبت کنیم. 


بالاخره در پاریس چه اتفاقی افتاد؟

اولین و مهم ترین نتیجه ملاقات ناگهانی دو وزیر، اصل برگزاری مذاکرات است. سه هفته پیش و چند روز قبل از همه پرسی تاریخی در کریمه، کری به همتای روس خود هشدار داده بود که به زودی روش های دیپلماتیک حل و فصل بحران به آخر خود می رسد. پس از آن به نظر می آمد که این حرف ها تحقق یافته است. آمریکا و اتحادیه اروپا به اعمال تحریم های «نقطه ای» علیه عده ای از مسئولین و بانک های روسی دست زدند. ولی این تحریم ها نتیجه مطلوب را نداد، در حالی که واشنگتن و بروکسل نخواستند بدون مقدمه و آمادگی لازم به اقدامات شدیدتری تن دهند. 

مسکو به نوبه خود بازی خطرناک خود را دامن زد و در مرز با اوکراین نیروهای بیشتری متمرکز کرد. اگر از اصطلاحات ورق بازی استفاده کنیم، طرفین شرط های خود را بالا بردند تا کسی پیشنهاد بازی با ورق های باز را ندهد. 

به نظر می آید که جمعه شب در جریان گفتگوی تلفنی ولادیمیر پوتین با باراک اوباما چنین پیشنهادی مطرح شد. محتوای این گفتگو هم مورد بحث است. کاخ سفید ادعا می کند که کری در لاهه به لاوروف پیشنهادهای وزارت امور خارجه آمریکا را که بر اساس رایزنی ها با متحدان اروپایی و اوکراینی طراحی شد، منتقل کرد. واشنگتن بدین وسیله تأکید می کند که او است که طرح حل و فصل مسئله اوکراین را طرح کرده و اینکه طرف روس فقط پاسخ داد. وزارت امور خارجه روسیه فوراً اعلام کرد که در بیانیه مطبوعاتی کاخ سفید محتوای مکالمات تلفنی پوتین و اوباما به طور نادرست تشریح شد. سرگئی ریابکوف معاون لاوروف گفت: « ایالات متحده بود که پیشنهادهای ما در زمینه اوکراین را مورد تفسیر قرار داد.»
 
معلوم است این بحث درباره اینکه چه کسی به پیشنهادهای طرف دیگر پاسخ داد، در جریان است. کسی که در این زمینه ابتکار عمل دارد، مواضع قوی تری دارد. به نظر می آید که الآن ابتکار عمل در دست مسکو است.
 
قبل از تماس تلفنی پوتین، باراک اوباما از عربستان سعودی دیدار کوتاهی به عمل آورد. روز جمعه ۲۸ مارس بالگرد ویژه ی رئیس جمهور ایالات متحده را به مقر ملک عبدالله واقع در صحرایی در نزدیکی ریاض برد. ملاقات دو رهبر دو ساعت طول کشید. 

به محض اعلام این خبر که سفر زنجیره ای باراک اوباما به اروپا در ریاض خاتمه خواهد یافت، بسیاری از کارشناسان لیبرال با شتاب «تبانی نفتی» شبیه به کاری که در سال ۱۹۸۶ انجام شد و با افت قیمت های نفت به عمر اتحاد شوروی پایان داد، را پیش بینی کردند. برای یک لحظه فرض کنیم که در دولت باراک اوباما طرح عملیات مشترک با سعودی ها در جهت تنزل قیمت های نفت به وجود آمده باشد. همچنین فرض کنیم که آل سعود بتوانند طی مدت محدودی تولید نفت را افزایش دهد. ولی در این صورت، سعودی ها بابت این نوع کمک چه قیمتی درخواست خواهند کرد؟ 

این قیمت علاوه بر درخواست آشکار «آزادی عمل» در مناقشه سوریه و مهار کردن قطر، بدون تردید دربرگیرنده درخواست قطع نوسازی روابط ایالات متحده با ایران خواهد بود که این مهم ترین دستاورد سیاست باراک اوباما در خاور میانه است. واشنگتن نمی تواند به این «معامله» تن دهد.
 
به همین علت لحن عمومی خبرگزاری ها بعد از ملاقات رهبران آمریکا و عربستان سعودی بسیار محتاطانه بود. برای مثال، خبرگزاری «رویترز» به نقل از «منابعی در هیأت نمایندگی آمریکا» اطلاع داد که باراک اوباما و ملک عبدالله «تأکید کردند که متحدان راهبردی باقی مانده اند» ولو این که با هم اختلاف نظرهایی دارند. یکی از مسایلی که در باره آن حسن تفاهم حاصل نشد، صدور سامانه های موشکی دوش پرتاب به «قیام کنندگان» سوری است که ریاض بر آن تأکید می کند. واشنگتن نگران است که امکان دارد از این سامانه ها نه تنها علیه نیروهای اسد، بلکه علیه هواپیماهای مسافربری استفاده شود. با وجود اینکه آمریکایی ها در ماه فوریه این نگرانی های خود را به آگاهی سعودی ها رسانده بودند، در آستانه سفر باراک اوباما به اروپا و ریاض در مطبوعات آمریکا این فرضیه منعکس شد که الآن - «در پرتو بحران اوکراینی» - واشنگتن می تواند منع صدور این موشک ها و نیز سامانه های ضد تانک به مخالفان سوری را رفع کند. ظاهراً عده ای می خواستند که چنین شود، ولی نشد. 

قبل از همه پرسی در کریمه از زبان بعضی کارشناسان شنیده بودم که روسیه، سوریه را با کریمه عوض کرده است. گویا آمریکایی ها از «الحاق» این شبه جزیره چشم می پوشند و در عوض موافقت مسکوت مسکو با سرنگونی اسد را دریافت خواهند کرد. ولی این پیش بینی همانند نظریه «تبانی نفتی» دور از واقعیت بود. مسئله این نیست که باراک اوباما ناگهان به اسد علاقه مند شد. واقعیت این است که دورنمای ایجاد یک دولت وهابی دیگر در خاورمیانه باب طبع واقع گرایان واشنگتن نیست. 

اینطور فرض می شود که مسکو فوراً از شکست عملی مذاکرات باراک اوباما با ملک عبدالله با خبر شده است. در همان لحظه رئیس جمهور روسیه با رئیس جمهور ایالات متحده تماس گرفته و بعد از آن باراک اوباما به کری دستور مربوطه را داده و کری هواپیمای خود را برگردانده است، به پاریس رفته تا با سرگئی لاوروف ملاقات کند. روند حل و فصل دیپلماتیک مناقشه تحرک جدیدی دریافت کرد و بن بستی که تا چند روز قبل از آن به چشم می خورد، برطرف شد.
 
وزیر خارجه روسیه بعد از ملاقات با کری، با فابیوس همتای فرانسوی خود مذاکراتی انجام داد. روز دوشنبه کری و لاوروف با هم تماس تلفنی داشتند. در همان روز دوشنبه ولادیمیر پوتین با آنجلا مرکل تماس گرفت و با او درباره منطقه دنستر صحبت کرد. 

می توان گفت که یخ ها آب می شود. با احتیاط میتوان احتمال داد که یک سری گذشت های متقابل طرفین روشن شده است. ایالات متحده در عمل روسیه را به شناسایی رسمی دولت کی یف متقاعد کرد در حالی که روسیه به نوبه خود موضوع فدرال کردن اوکراین را به طرف مقابل تحمیل کرد. روشن است که واشنگتن با روسی شدن کریمه سازش کرد که اعاده آن به اوکراین برای همیشه از دستور روز حذف شده است. ولی مسکو به طور ناگهانی برای طرف آمریکایی ها مسئله منطقه دنستر را در دستور روز گنجاند که این نشانه آن است که مسکو مانند سابق ابتکار عمل را در دست دارد.
 
البته، بازی هنوز خاتمه نیافته است. ولی به نظر می آید که مهم ترین اتفاقی که افتاده ، این است که دیپلماسی روسیه و آمریکا با تشریک مساعی موفق شده اند از افتادن اوضاع به پرتگاه جلوگیری کنند. خطر بروز مناقشه جنگی در قلب اروپا کاهش یافته و با هر دور جدید مذاکرات، از میزان آن کمتر میشود. این نتیجه اساسی ملاقاتهای اخیر وزیران است. 

نویسنده: کریل بندیکتوف
منبع: روزنامه ایزوستیا


نظر شما :