رئیس فراکسیون شهروند در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی
موفقیت بعثی ها، شوک انتخاباتی بزرگی خواهد بود
دیپلماسی ایرانی: باقر بیان جبر الزبیدی، یکی از رهبران بارز مجلس اعلای اسلامی عراق و رئیس فراکسیون شهروند، نماینده این تشکل سیاسی در پارلمان عراق است که در کنار تجربه وزارت دارایی و وزارت کشور سبب شده است تا به یکی از چهره های مهم و موثر در عرصه سیاسی عراق تبدیل شود. تا آن جا که ادعای نخست وزیری دارد و خود را صاحب فکر و جایگاهی در این حد می داند. او عراق را سرشار از مشکلات داخلی می داند و معتقد است که با تداوم این وضعیت آینده ای تاریک و سخت در انتظار عراقی ها خواهد بود. برای همین انتخابات را فرصتی طلایی تصور می کند که عراقی ها از طریق آن می توانند آینده ای بهتر را برای خود و کشورشان رقم بزنند. وی لزوم تغییر در عراق را گریزناپذیر می داند و می گوید فارغ از این که چه کسی داعیه نخست وزیری دارد باید وضعیتی پیش بیاید تا اوضاع فعلی تغییر کرده و کشور مسیری دیگر را برگزیند تا از بحران های جاری عبور کند. بسیاری او را رقیب سرسخت نوری مالکی برای سمت نخست وزیری آینده عراق می دانند اگر چه خود از هر گونه اظهار نظری در این زمینه خودداری می کند. دیپلماسی ایرانی با وی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات مجلس و چهره های بارز عراقی به گفت وگو نشسته است که در زیر می خوانید:
بحث انتخابات در عراق در حال حاضر داغ ترین بحث موجود است. در این میان ادعاهای بسیاری نسبت به سلامت انتخابات مطرح می شود. با استعفای اعضای شورای عالی مستقل انتخابات و سپس بازگشت آنها این شبهات پررنگ تر شده است. عده ای آقای نوری مالکی، نخست وزیر را که خود را برای دور سوم نخست وزیری آماده می کند متهم به تقلب و خرید رای و زمینه سازی برای پیروزی مجدد خود می کنند. آیا با این اتهام ها موافقید؟
قبل از این که وارد بحث شویم و بخواهیم درباره این اظهارات صحبت کنیم، باید تاکید کنم که نخست وزیر آینده عراق کسی خواهد بود که صندوق های رای او را انتخاب کرده باشند. به عبارت دیگر کسی در عراق به سمت نخست وزیری نمی رسد مگر این که توافقی ملی و گسترده میان همه گروه های سیاسی مردمی عراق به دست آید تا این فرد انتخاب شود. بنابر این حتی اگر بازی با آرای صندوق های رای هم به اندازه ای باشد که مثلا فردی معین بخواهد در راس قرار بگیرد تا نخست وزیر شود باز هم تا زمانی که توافقی میان همه جریان های سیاسی برای تصدی پست نخست وزیری بر سر شخصی مشخص حاصل نشود، کسی نمی تواند ادعای رسیدن به این سمت را داشته باشد. فکر می کنم به روشنی پاسخ سوال شما را داده باشم.
وضعیت سیاسی جاری در عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟ منظورم این است که تقسیم بندی های سیاسی در آستانه انتخابات سراسری چگونه است؟
پیمان کردستانی که تقریبا شبه یکپارچه است. حداقل از هیئتی که از جانب آنها به بغداد می آید و درباره خواسته هایشان با مقام های پایتخت صحبت می کنند می توان این گونه برداشت کرد. آنها نسبت به مواضع مطرح شده مواضعی یکپارچه دارند و در دیدار با نمایندگان مجلس همگی یک حرف را می زنند..
اما هنوز نتوانسته اند به رغم گذشت چند ماه از برگزاری انتخابات اقلیم کردستان دولت جدید تشکیل دهند. آیا این نشان نمی دهد که چندان هم یکپارچه نیستند و اختلافاتی هم در درون آنها وجود دارد؟
بله صحیح است اما وقتی که به بغداد می آیند این گونه به نظر می رسد که اختلافات داخلی شان را کنار می گذارند و همگی موضعی واحد در برابر خواسته هایشان اتخاذ می کنند. بنابر این می توان گفت فارغ از اختلاف های داخلی که می توان آنها را اختلاف های خانگی آنها نامید، در برابر ما و بغداد موضعی یکپارچه دارند. موضع آنها در قبال انتخابات نیز به همین ترتیب است. به نظر می رسد که تلاش می کنند اختلافات خود را در برابر ما نشان ندهند و با موضعی یکپارچه در انتخابات مجلس شرکت کنند. در مورد اهل تسنن، فراکسیون متحدون به ریاست آقای اسامه النجیفی، رئیس پارلمان را داریم که به سرعت می رود تا صاحب جایگاهی قابل توجه در میان سنی ها شود. صحنه های تظاهرات که به تدریج به یک عملیات نظامی در الرمادی و فلوجه و الانبار و صلاح الدین و تکریت و دیالی و شمال حله و جنوب بغداد و مناطق دیگر تبدیل شد، سبب می شود که بگویم شاهد نوعی زایش سیاسی جدید در میان سنی ها هستیم که هم از یک سو رنگ و بوی اسلام گرایی دارد و هم از سوی دیگر صفت های بعثی های سابق را در خود نفهته دارد...
یعنی منظورتان این است که بعثی ها درصدد نفوذ و کسب جایگاه در میان سنی ها هستند؟
خیر. بعثی ها نمی توانند برگردند اما بازماندگان آنها که اصالت بعثی دارند یا بهتر است بگویم بقایای ارتش قدیم و فدائیان صدام و سازمان امنیتی حزب بعث که نفوذی در میان عشایر ریشه دار و معروف سنی عراق دارند به اعتقاد من توانسته اند صاحب جایگاهی در میان سنیان شوند. آنها اکثریت شوراهای استانداری را در اختیار گرفته اند. آنها همچنین در میان شاخه های نظامی ارتش عراق در آن مناطق نیز نفوذ کرده اند. ارتش اسلامی نیز بار دیگر به عرصه بازگشته است. همچنین کتائب ثورة العشرین و حرکت العلما که جمعی از رهبران اخوان المسلمین عراق را در خود جای داده اند هم حضوری تازه پیدا کرده اند. افرادی هم هستند که اگر چه چنین نگاه های این گروه ها را دارند اما وابسته به جریان خاصی نیستند. همه آنها یک هدف مشترک را دنبال می کنند، برخورد با دولت مالکی. اگر بحران جاری در غرب عراق پایان می یافت انتظار می رفت که رویه این جماعت هم تغییر کند، اما اکنون به نظر می رسد طرح دیگری را دنبال می کنند. اول برخورد با مالکی، در صورتی که موفق به رسیدن به این هدف نشدند، نفوذ در دولت او و پیشبرد اهداف خود از طریق این نفوذ را مد نظر دارند.
یعنی به اعتقاد شما این مجموعه صاحب جایگاهی قابل توجه در معادله سیاسی پیش روی عراق خواهند شد؟
بله، انتظار می رود که آنها جایگاهی بزرگ در انتخابات پیش روی عراق داشته باشند. هر چه هم به انتخابات بیشتر نزدیک شویم فعالیت آنها بیشتر خواهد شد تا بتوانند شمار بیشتری از آرای رای دهندگان را به خود اختصاص دهند.
آیا ممکن است این گروه از ائتلاف المتحدون به ریاست آقای النجیفی که به آن اشاره کردید، پیشی بگیرند. این ائتلاف در انتخابات شورای شهر گذشته توانست آرای خوبی را به خود اختصاص دهد؟
بعضی چنین پیش بینی ای می کنند ولی معلوم نیست چنین پیش بینی ای تحقق بیابد. ممکن هم است نتوانند از آن پیش بیفتند. حداقل انتظار می رود که این دو جریان نوعی از اطمینان سیاسی به یکدیگر بیابند و با یکدیگر وارد تعاملات سیاسی شوند. نکته بارز آنها این است که تا کنون درگیر عملیات نظامی نشده اند. این مساله می تواند به سود آنها تمام شود.
پس اتهاماتی که به المتحدون و جریان های سنی دیگر در تشدید ناآرامی های الانبار زده می شود، بیانگر درگیر شدن آنها در این بحران البته به نوعی دیگر نیست؟
دقیقا. چرا همین طور است. المتحدون اسما خود را درگیر عملیات نظامی در الانبار نکرد اما در تحریک سنی ها و تشدید ناآرامی ها بسیار دخالت کرد. برای همین شخصا از آقای نوری مالکی خواستم که با آنها بجنگد یا حداقل در برابر آنها بایستد تا به این ترتیب بتواند اطمینانی نسبت به خود نزد افکار عمومی اهل تسنن ایجاد کند. اما متاسفانه ایشان چنین کاری نکرد.
چرا؟
آقای مالکی قانع نیست که باید رو در روی المتحدن ایستاد. فکر می کند که می تواند با آنها همکاری کند. برای همین تلاش می کند که این فراکسیون را به شریکی سیاسی که به سود او فعالیت کند، تبدیل کند.
وضعیت شیعیان را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر سه فراکسیون در میان شیعان متبلور هستند که خود را برای انتخابات پیش رو آماده می کنند. یکی ائتلاف شهروند، وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق به رهبری سید عمار حکیم، دوم ائتلاف دولت قانون که زیر چتر حزب الدعوه به ریاست آقای نوری مالکی، نخست وزیر فعالی فعالیت می کند که به همراه آن سازمان بدر نیز فعالیت دارد. مجموعه های مستقل دیگری هم حضور دارند. سومین جریان هم که سومین جریان قدرتمند شیعی محسوب می شود، جریان الاحرار به رهبری مقتدا صدر است.
چه پیش بینی ای برای فراکسیون الاحرار می کنید؟
این فراکسیون بعد از آن که مقتدا صدر کناره گیری سیاسی خود را اعلام کرد، دچار لرزشی شدید شد. با این حال من گمان می کنم که آنها در حال بازبینی مجدد برگه های بازی خود زیر سایه مقتدا صدر هستند. احتمالا مقتدا صدر برای بازسازی آنها تلاش می کند اما جزئی از آن نخواهد بود.
پیش بینی شما از نتایج انتخابات پیش رو چیست؟
پیش بینی دقیقی نمی توان کرد. اما انتظار می رود که ائتلاف دولت قانون به ریاست آقای نوری مالکی به همراه گروه های دیگر وابسته به او چیزی در حدود 60 تا 65 کرسی ها را به دست آورند. فراکسیون شهروند نیز بین 45 تا 50 کرسی به دست آورد و فراکسیون الاحرار هم بتواند صاحب 25 کرسی شود.
آیا ممکن است این سه فراکسیون با یکدیگر به توافق برسند و بعد از انتخابات نخست وزیر توسط آنها انتخاب شود؟
بله ممکن است. اگر آنها بتوانند مواضعشان را به یکدیگر نزدیک کنند و اختلافات را به حداقل برسانند آن گاه گروه های سیاسی دیگر نیز به توافق آنها تمکین می کنند و وضعیت عراق به سمت ثبات و امنیت متمایل خواهد شد.
اگر توافق حاصل نشود چه؟
آن گاه کشور وارد تنگنای خطرناکی خواهد شد که هیچ آینده ای را نمی توان برای آن پیش بینی کرد.
عده ای از گروه های سیاسی می گویند به تعویق افتادن انتخابات حتمی است. نظر شما درباره آنها چیست؟
نه بعید است انتخابات به تعویق بیفتد. به خصوص که مرجعیت به ویژه آیت الله العظمی سیستانی بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر آن و تاثیر آن بر سرنوشت همه عراقی ها اعم از شیعه و سنی تاکید کرده است.
کمی هم به موضوع الانبار بپردازیم. چرا مجلس اعلای اسلامی عراق برای پایان دادن به بحران الانبار ورود نکرد؟ به هر حال مجلس اعلا تشکل سیاسی مهمی در عرصه سیاسی عراق محسوب می شود و می تواند از جایگاه خاص خود به حل این بحران کمک کند؟
بله با حرف شما موافقم. اما همه ما هر چه در توانمان بوده برای حل این بحران به کار بسته ایم. من به عنوان رئیس فراکسیون شهروند بیانیه ای را صادر کردم و این تحولات را محکوم کردم و خواستار حل سریع بحران شدم. سید عمار حکیم هم طرحی مشتمل بر 10 ماده برای حل این بحران ارائه دادند. از جمله این که پیشنهاد دادند که 4 میلیارد دلار برای بازسازی زیر ساخت ها و شهرها و مناطق الانبار اختصاص یابد. البته پیشنهاد ایشان قبل از آغاز جنگ الانبار بود. پیشنهاد ایشان با استقبال گسترده اهالی الانبار و سیاستمداران عراقی نیز مواجه شد. بعد از آن بود که دولت این جنگ را آغاز کرد و معلوم نیست که سرانجام آن چه خواهد شد.
آیا مجلس اعلا با عملیات نظامی ارتش عراق در الانبار مخالف است؟
مبارزه با تروریسم و گروه های تروریستی امری ضروری است و ما از دولت در این رابطه حمایت می کنیم. جان و مال مردم چیزی نیست که نخواهیم برای دفاع از آن با تروریست ها مبارزه نکنیم. اما وقتی که دولت با معضلی برخورد می کند، سه راه حل پیش روی آن است. یکی راه حل سیاسی است، دیگر راه حل امنیتی از طریق اطلاعات امنیتی است و به کار بردن توانایی های امنیتی برای مبارزه با این مشکل است و سومین راه حل هم راه حل نظامی است. اخلاقا و منطقا باید از راه حل اول و دوم اجتناب کرد و بر روی راه حل سوم یعنی راه حل سیاسی تمرکز کرد..
چرا؟ در حالی که الانبار را تروریست ها قبضه کردند؟
برای این که اهالی الانبار هم میهنان ما هستند و نماینده میلیون ها نفر از عراقی ها محسوب می شوند. ما باید به جای عملیات نظامی با آنها وارد مذاکره شویم.
عده ای دولت را متهم می کنند که در آستانه انتخابات درصدد بهره برداری از موضوع الانبار است؟
شاید. وقتی هم که مجلس اعلا و سید عمار حکیم خواست وارد این موضوع شود برخی از طرف ها از آن استقبال نکردند. برخی می گویند که ائتلاف دولت قانون در آستانه انتخابات قصد دارد از بحران الانبار بهره برداری کند تا به این ترتیب بتواند کرسی های خود را در پارلمان افزایش دهد.
اما همان طور که خودتان هم اشاره کردید فعالیت های حکومت اسلامی در عراق و شام موسوم به داعش نیز نقش به سزایی در کشاندن استان الانبار به جنگ داشت. هنگامی که این گروهک اقدام به اشغال دو شهر مهم عراق یعنی فلوجه و رمادی می کند، دولت چه کاری می تواند انجام دهد؟ آیا راهی غیر از انتخاب گزینه نظامی دارد؟
داعش کیست؟ داعش یک گروه محلی عراقی – سوری است که با القاعده ارتباط دارد و در جایی غیر از عراق و سوریه هم فعالیت ندارد. گزارشی از دیالی اخیرا به دست من رسید که نشان می داد داعش درصدد ترور و تصفیه 120 نفر از رهبران القاعده طی هفته های گذشته در مناطق بعقوبه و جبال حمرین و فلوجه و دیالی بوده است. حرف شما صحیح است آنها گروه های تروریستی هستند که باید با آنها مبارزه کرد. منظور من از راه حل سیاسی رسیدن به تفاهم و گفت وگو با القاعده و داعش نیست. منظور من گفت وگو با قبایل درگیر در بحران الانبار و عشایر موجود در این استان است. مثلا شمار بسیاری از افسرهای سابق ارتش بعث در این استان فعال شده اند. ببینید، وقتی که در همان 10 روز اول ارتش عملیات نظامی علیه گروه های تروریستی را آغاز کرد و در بیابان های الانبار به جنگ با آنها پرداخت مورد حمایت بیشتر جریان های سیاسی عراقی قرار گرفت. اما وقتی که این نیروها به سمت شهرها آمدند و به مناطقی که در آنها تظاهرات جریان داشت یورش بردند و به اسم مبارزه با تروریسم اقدام به سرکوب تظاهرات کردند گروه های سیاسی از جمله متحدون و الاحرار به صراحت به مخالفت با اقدامات نیروهای نظامی پرداختند و خواستار پایان دادن به این عملیات نظامی شدند.
آیا پایان خوبی را برای الانبار پیش بینی می کنید؟
باید این گونه شود. اگر سیاست بازی هم کنار گذاشته شود قطعا این نتیجه زودتر به دست خواهد آمد.
انتشار اولیه: شنبه 23 فروردین 1393 / باز انتشار: چهارشنبه 27 فروردین 1393
نظر شما :