دلایل کشورهای حوزه خلیجفارس برای تنش در روابط خود با قطر
"عربستان، امارات و بحرین به دلیل عدم پایبندی قطر به تعهدات خود در توافقنامه سران شورای همکاری خلیج فارس که در 23 نوامبر 2013 امضا شد، سفرای خود را از قطر فراخواندند که این مساله حکایت از تنش های شدید میان این کشورهای حوزه خلیج فارس دارد."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سایت اینترنتی النشره در تحلیلی با عنوان "دلایل کشورهای حوزه خلیج فارس برای تنش در روابط خود با قطر" می نویسد: «بحرین، امارات و عربستان به دلایل زیر سفرای خود را از قطر خارج کردند:
1- حمایت قطر از اخوان المسلمین در مصر، لیبی و تونس ادامه پیدا کرده است و دوحه به پناهگاهی امن برای اخوان المسلمین تبدیل شده و دوحه این امر را نمی پذیرند که برگ برنده مصر از دست قطر بیرون بیاید و به دست عربستان و امارات بیافتد.
2- حمایت مالی دوحه از گروه های تندرو در سوریه ادامه پیدا کرده است که هدف از آن تقویت و تحکیم نفوذ قطر و به دست آوردن برگ برنده مذاکرات در سوریه است که دوحه می تواند از آن در جریان درگیری ها در منطقه جهت اعمال نفوذ بیشتر خود استفاده کند.
3- قطر سرپوشی معنوی بر گفته های یوسف القرضاوی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمین و پدر معنوی اخوان المسلمین می گذارد و وی را از انتقاد و توهین به مسوولان کشورهای حوزه خلیج فارس منع نمی کند.
4- تبلیغات رسانه های قطری به ویژه شبکه خبری الجزیره علیه حاکمان کشورهای حوزه خلیج فارس ادامه پیدا کرده است.
5- روابط قطر با ایران در حال عادی سازی است و مسوولان قطری به تهران رفته و گفت وگوهایی را با مسوولان ایرانی آغاز کرده اند.
6- دوحه مجددا با حزب الله روابطی را برقرار ساخته و همچنین مواضعی شدید در قبال مخالفان یمنی و بحرینی اتخاذ نکرده است.
7- قطر با بیشتر گروه های مخالف در کشورهای حوزه خلیج فارس روابطی را برقرار ساخته است و مواضع آشکاری برای محکوم کردن کشته شدن "طارق محمد احمد الشحی"، نظامی اماراتی و همچنین کشته شدن دو بحرینی در انفجار بمبی در منامه در سوم مارس جاری و تیراندازی به نیروهای امنیتی عربستان در استان "القطیف" واقع در شرق این کشور در 20 فوریه گذشته اتخاذ نکرده است.
صرف نظر از صحت یا عدم صحت این اتهاماتی که کشورهای حوزه خلیج فارس علیه قطر مطرح ساخته اند، بیان این مسئله مهم است که این اختلافات در وهله اول درگیری های سیاسی است؛ تا جایی که ریاض مایل است تنها دولت تصمیم گیرنده در سیاست کشورهای حوزه خلیج فارس باشد و هر گونه تلاش برای مخالفت با خود را رد می کند. همچنین عربستان سعودی تلاش دارد تا خود ترسیم کننده سیاست های خارجی در بیرون از این کشور باشد.
دروهله دوم نیز اختلافات مذهبی – عقیدتی قرار دارد؛ تا جایی که عربستان کمک و حمایت دائم قطر از جریان های دینی مخالف با ریاض را رد می کند؛ به ویژه اینکه گروه اخوان المسلمین از توانایی زیادی در بیشتر کشورهای عربی و کشورهای حوزه خلیج فارس برخوردار است و منافع ریاض و حاکمیت آن را در جهان عرب تهدید می کند.
هیچ تردیدی نیست که این تصمیم که با حمایت مصر نیز انجام شده است، در راستای فشار دینی، سیاسی و اقتصادی همزمان است و هدف آن وادار کردن دوحه برای بازنگری در سیاست های خود است؛ چیزی که کشورهای حوزه خلیج فارس پس از به حکومت رسیدن تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر به آن امید بسته بودند.
به نظر می رسد دوحه که قدرت نظامی، سیاسی و مردمی عربستان و حتی امارات را در اختیار ندارد، تنها دو گزینه در پیش رو دارد: یا این که تسلیم فشارها شود و به صورت تدریجی از مواضع خود عقب نشینی کند تا تلاش ها برای به انزوا کشیدن این کشور را ناکام بگذارد یا اینکه به عنوان یک بازیگر منطقه ای به تلاش هایش برای ناکام گذاشتن فشارها و تهدیدات علیه این کشور ادامه دهد. اما انتخاب گزینه دوم تناقض های زیادی را به همراه دارد و نتایج نامشخصی را به بار می آورد؛ چرا که سیاست حمایت قطر از اخوان المسلمین و تندروها با سیاست برقراری رابطه میان دوحه با ایران و دیگر طرف ها مغایرت دارد و علت این امر را می توان این گونه عنوان داشت که ایران به شدت مخالف گروه های تندرو در سوریه و دیگر کشورها است.
از جمله مسائل ذکر شده در توافقنامه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در سال 2013 می توان به این موارد اشاره کرد: پایبندی به عدم مداخله در امور داخلی کشورهای عضو این شورا و عدم حمایت از طرف هایی که در پی ضربه زدن به امنیت و ثبات کشورهای عضو این شورا هستند.
قاهره نیز از دوحه خواسته است تا چند تن از افراد فراری تحت تعقیب از سوی دادگاه مصر را تحویل مسوولان مصری بدهد و به تحریکات رسانه ای خود علیه مصر و ارتش این کشور و همچنین حمایت از اخوان المسلمین پایان دهد. قاهره نیز از اوایل فوریه گذشته در اعتراض به سیاست های قطر در قبال مصر، سفیر خود را از دوحه خارج کرده است.»
نظر شما :