ادعای جان کری در خصوص پیشنهاد ایران به بوش در سال 2003
ماجرای فکس ناشناس سفارت سوئیس چه بود؟
دیپلماسی ایرانی: جان کری، وزیر خارجه آمریکا در تلاش برای توجیه توافق مقدماتی با ایران بر سر برنامه های هسته ای اش، گفت این مهم است که در به عقب راندن برنامه های هسته ای ایران پیشرفت داشته باشیم، زیرا در غیر این صورت ایران به افزایش ذخایری که در تولید سلاح هسته ای کاربرد دارد، پیشرفت می کند. او به عنوان نمونه به پیشنهادی اشاره کرد که ایران در سال 2003 روی میز گذاشت. به گفته کری مدت کوتاهی پس از فاش شدن برنامه های هسته ای ایران، تهران پیشنهاد داد که این برنامه ها را متوقف کند اما دولت جورج بوش این فرصت را از دست داد.
به گزارش واشینگتن پست، این نخستین باری است که یک مقام عالی رتبه آمریکایی خاطرنشان می کند این پیشنهاد که پیش تر تنها رسانه ها به آن می پرداختند، واقعی بوده است.
در آستانه حمله آمریکا به عراق، بازرسان هسته ای سازمان ملل متوجه تاسیسات نطنز در ایران شدند. دو ماه بعد، زمانی که بغداد سقوط کرد، وزارت خارجه آمریکا در 4 می 2003، فکسی دو صفحه ای را از طرف دولت سوئیس دریافت کرد. این فکس امضاء نداشت که در عرف دیپلماتیک معمول نیست. در این فکس نوشته شده بود ایران علاقمند به گفت و گوی گسترده با ایالات متحده شامل همکاری در مساله هسته ای و دیگر موضوعات مطرح در میز مذاکره – مانند حزب الله و اسرائیل - است.
تیم گولدیمان، سفیر وقت سوئیس در تهران می گوید که این نامه از حمایت مراکز قدرت در ایران برخوردار بود. نقشه راه گفت و گو های پیشنهاد شده را نیز محمد جواد ظریف تهیه کرده بود که بعدها سفیر ایران در سازمان ملل شد و اکنون نیز وزیر خارجه ایران است. گولدیمان خاطرنشان می کند که در آن زمان دریافت تهران عزم راسخی برای حل مشکلات با آمریکا دارد و به همین دلیل این ابتکار عمل را به خرج داده است.
واشینگتن پست برای نخستین بار متن این فکس را در سال 2007 منتشر کرد. سپس نیویورک تایمز، نسخه ویرایش شده توسط ظریف را منتشر کرد که گفته می شد از طریق یک واسطه دیگر به ایالات متحده ارسال شده است. (تریتا پارسی می گوید که او نسخه ای از این نامه را به کارل رود داد که بعدها دستیار کاخ سفید شد).
اینکه این پیشنهاد تا چه اندازه قابل توجه بود، همواره موضوع بحث بوده است. برخی مقامات وزارات خارجه آمریکا آمریکا می گویند که در آن زمان تمایل داشتند تهران را محک بزنند اما این کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا بود که هیچ گاه پیشنهادی در این زمینه روی میز کاخ سفید نگذاشت.
کاندولیزا رایس که در آن زمان مشاور امنیت ملی آمریکا بود در سال 2007 به کنگره گفت که هیچ گاه این فکس را رویت نکرده است.او گفت: افرادی بودند که می گفتند ایرانیان می خواهند با شما صحبت کنند، اما فکر می کنم اگر ایرانیان این موضوع را مطرح کرده بودند، باید به طور جدی به من اطلاع داده می شد.
به گزارش واشینگتن پست، این سند از طریق کانال های رسمی ارسال نشد اما یک ابتکار عمل از جانب سفیر سوئیس بود. البته 30 سال گذشته مملو از ابتکارهای شخصی در این زمینه است که هر یک ادعا می کردند دیدگاه های ایران را منعکس می کنند.
ریچارد آرمیتاژ، معاون پاول در سال 2007 به پی بی اس گفت که توجه چندانی به این فکس معطوف نشد، زیرا با دیگر پیام هایی که از ایران ارسال می شد، همخوانی نداشت. شاید این نقطه نظر سفیر سوئیس در تهران بود. به گفته وی، این احتمال وجود داشت که پیام به شکل دیگری مطرح شده باشد و سفیر سوئیس نیز به آن مواردی را افزوده باشد. چرا که در آن زمان تمایلی علنی از جانب ایران برای روابط بهتر مشاهده نمی شد.
استفان هدلی، معاون رایس در سال 2003، نیز در این مورد ابراز تردید می کند . او می گوید در سال 2003 فکسی از سوی منابع ایرانی به وزارت خارجه رسید که به گشایش دیپلماتیک اشاره داشت. اما برداشت ما این بود که این دیدگاه یک دیپلمات سویسی است که تلاش می کند روابط تهران – واشینگتن را بهبود بخشد.
با این حال آن دسته از مقامات سابق آمریکایی که این فکس را فرصتی برای برقراری دیالوگ می دانستند، بر این باورند که دولت بوش این فرصت را از دست داد. آنها می گوید حتی اگر هیچ دستاوردی نیز حاصل نمی شد، دولت باید تلاش خود را انجام می داد. کمال خرازی، وزیر خارجه وقت ایران – که گفته می شود در تدوین این سند نقش داشت- در سپتامبر 2003 به واشینگتن پست گفت که ایران برای همکاری با آمریکا در زمینه پاره ای از موضوعات به خصوص عراق و فعالیت های هسته ای آمادگی داشت اما مقامات دولت بوش باید رویکرد خود را تغییر می دادند و فضای جدیدی برای همکاری ایجاد می کردند.
برخی با اشاره به ملاقات ظریف در ژنو با رایان کروکر و زلمای خلیل زاد، مقامات سابق آمریکایی، می گویند: این دیدار یک روز پیش از ارسال فکس به وزارت خارجه آمریکا انجام شد. آنها برای چهارمین بار در آن سال با هم ملاقات می کردند. پرسش اینجاست که اگر ایران چنین تمایلی داشت، چرا آن را در جریان این ملاقات ها مطرح نکرد. در مقابل گروهی هم می گویند ایران تمایلی نداشته این پیشنهاد را از طریق ظریف و کانال های رسمی مطرح کند. به این ترتیب پازل این فکس هنوز هم تکمیل نشده است.
البته ملاقات ظریف در ژنو، آخرین دور از این دیدار ها بود، چرا که در آن زمان آمریکایی ها درخواست هایی را در مورد القاعده و عربستان سعودی مطرح کردند که ایران تمایلی به انجام آن نداشت. به این ترتیب دولت بوش، گفت و گو ها را متوقف کرد و بار دیگر مقامات کاخ سفید دچار ابهام در سیاست خارجی در قبال ایران شدند.
این بن بست درونی در واشینگتن در را برای سه کشور اروپایی – انگلیس، فرانسه و آلمان – باز کرد تا مذاکره با ایران بر سر برنامه های هسته ای اش را در اواخر سال 2003 آغاز کنند. آنها در این مذاکرات توانستند به توافقی مقدماتی بر سر تعلیق برنامه های غنی سازی در ایران دست یابند . اما این توافق در سال 2005 به شکست انجامید و ایران نیز غنی سازی را از سر گرفت. در آن زمان حسن روحانی، رئیس جمهور کنونی ایران در مذاکرات هسته ای حضور داشت.
حالا با گذشت نزدیک به یک دهه از آن مذاکرات، کری بر این باور است که دیپلماسی را باید از طریق دیپلماسی فعال در بوته آزمون قرار داد. وزیر خارجه کنونی آمریکا می گوید این روزها بسیاری به فرصت های از دست رفته در تعامل با ایران اشاره می کنند. باید گفت تا زمانی که از یک فرصت به طور کامل بهره برداری نشود، نمی توان گفت که پتانسیل برای موفقیت وجود داشته یا خیر. اما آنچه واضح است این است که برنامه های هسته ای ایران در طی این سال ها به پیشرفت خود ادامه داده است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
نظر شما :