یوسف مولایی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی:
توافقنامه به منظور راست آزمایی طرفین است
توافقنامه ژنو ۲۰۱۳ بین ایران و غرب می تواند نقطه عطفی در تاریخ تحریکات دیپلماتیک در نیمه نخست قرن بیست و یک در تاریخ به جا بماند. اگر چه این توافقنامه گامی مقدماتی برای رسیدن به یک توافقنامه نهایی است. در عین حال که در این توافقنامه به مساله داوطلبانه بودن اقدامات دو طرف اشاره دارد. به گفته کارشناسان این توافقنامه یک راست آزمایی میان دو طرف است. از سوی دیگر آنچه در ژنو به دست آمده است یک توافقنامه سیاسی – حقوقی است؛ گرچه می توان رگه هایی از یک توافقنامه فنی را نیز در آن مشاهده کرد. واژه هایی که در متن توافق به کاربرده شده است بسیار مهم است. آنچه به اعتقاد کارشناسان دیپلماسی و همچنین در متن توافقنامه بیان شده، در چارچوب توافقنامه واژه ایی که پذیرفته شده بیانگر این است که هم اکنون ایران حق داشتن غنی سازی هسته ای تا ۵ درصد و فعالیت های صلح آمیز هسته ای را داراست. بررسی حقوقی این توافقنامه و تاثیرات آن و همچنین درج واژه " حق " برای فعالیت های صلح آمیز هسته ایران، بهانه است تا با یوسف مولایی استاد دانشگاه و کارشناس حقوق بین الملل به گفت و گو بپردازیم.
توافق نامه تا چه مقدار در راستای دیدگاه های طرفین و تامین کننده حقوق طرفین بوده است؟
باید ببینید دغدغه دو طرف درباره پرونده هسته ای ایران چیست. آنچه که برای ایران مهم بوده این است که بتواند به فعالیت صلح آمیز خود در زمینه هسته ای ادامه داده و از جمله چرخه سوخت خودش را داشته باشد. ترکیباتی که تا کنون برای غنی سازی به کار گرفته شده این ترکیبات همچنان باقی بماند و از طرف دیگر دغدغه کشورهای طرف مذاکره که به نماینده از جامعه جهانی در مذاکرات شرکت کردند را برطرف و با اعتمادسازی و شفاف سازی کند راست آزمایی خود را نشان دهد که فعالیت هسته ای ایران صلح آمیز است. با توجه به سال های گذشته و حاکم شدن فضای بد بینی که موانعی جدی برای رسیدن به یک توافق ایجاد می کند، ایران بتواند این فضا و دغدغه را مدیریت کند. از این رو در گام نخست طرفین شرایطی را فراهم کردند تا بتوانند برای دست یابی به یک موافقتنامه جامع طی یک سال آینده، حرکت و دغدغه های طرفین را به طور کلی برطرف کنند. و در این گام ایران نیز می تواند فعالیت هسته ای اش را حتی با درصدی از غنی سازی که برای فعالیت های صلح آمیز لازم است ادامه بدهد که این در روند مذاکراتی که ادامه خواهد داشت، تعریف خواهد شد. درعین حال کشورهای طرف مذاکره هم ظرف شش ماه حسن نیت در حوزه اعتمادسازی را راست آزمایی می کنند و اگر نتیجه مثبتی حاصل شد، گام های بعدی را برای طرح جامع موافقت عمومی بر می دارند.
موضوع اصلی در مذاکرات اخیر، یا به نوعی چالش اخیر درمذاکرات " واژه ها " و کاربرد آن بود. به نحوی که گفته شد موضوع بر اثر درج واژه " حق " ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای در توافق نامه بود. البته وزیر امورخارجه آمریکا بیان کرد که چنین حقی در توافق نامه درج نشده است. حال با وجود برخی اظهارات مطرح شده آیا حق غنی سازی ایران هم در عمل و هم در گفتار در متن درج و به رسمیت شناخته شده یا نه؟
این توافقنامه ادبی، سیاسی و حقوقی تنظیم شده است. بنابراین طرفین سعی کرده اند اصطلاحاتی را به کار ببرند که تاب تفسیر را برای هر طرف داشته باشد. برای همین شما نمی توایند با صراحت بگویید که در اینجا چنین مساله ای تاکید شده است یا نه. این در پایان راه است که "حق " بدین صورت که ایران انتظار دارد، ممکن به صراحت مطرح شود. در حال حاضر گفتند که ایران می تواند به غنی سازی با غنای 5 درصد ادامه دهد. البته روند مذاکرات برای رسیدن به یک توافق جامع و تعریف مشترک از غنی سازی ادامه خواهد داشت تا طرفین به نحوی که رضایت داشته باشند، موضوع غنی سازی را در توافق نامه نهایی درج می کنند. با این حال وقتی اشاره می شود به حق ایران به فعالیت صلح آمیز هسته ای، طبق ترتیبات ان پی تی هم می تواند به نفع ایران تفسیر شود و هم تفسیر نشود.
چطور؟
ایران مدعی است در چارچوب ان پی تی حق غنی سازی دارد. طرف های مقابل هم می گویند چنین بحثی صراحت ندارد. بنابراین " حق داشتن " موضوعی است که مذاکرات پیرامون آن ادامه خواهد داشت. مقداری که الان مجاز شناخته شده، می تواند برای تفسیرهای بعدی به کمک ایران بیاید. نکته اینجاست که برای فعالیت صلح آمیز نه تنها محدودیتی وجود ندارد، بلکه کشورها در چارچوب بند 4 ان پی تی با کشورهای دارنده فناوری هسته ای باید همکاری کنند. مجموعه ای از بحث هاست که در فضای اعتماد متقابل مطرح شود، که در این صورت ایران می تواند حق خودش را تثبیت کند. یعنی آن مقدار حقی که برای فعالیت صلح آمیزش لازم است در این روند مذاکرات تا رسیدن به طرح جامع می تواند به دست آورد. نکته این است که همه چیز به صورت داوطلبانه است. این متن به گونه ای تنظیم شده که هر کشوری_ طرف مذاکره کننده _ می تواند به این توافقات وفادار نماند و به نقطه آغاز و وضعیت قبل برگردد.
می گویند در مذاکره یک بده بستان صورت می گیرد. تا چه حد این موازنه میان امتیاز دادن و امتیاز گرفتن در توافقنامه مشاهده می شود؟
اینها موضوعاتی است که به صورت کیفی و کلی مطرح می شود. ما شاخص های اندازه گیری برای اندازه گرفتن امتیازها نداریم هم وزن بودن آنها را ارزیابی کنیم. این شاخص ها وجود ندارد و نمی توان گفت در این چارچوب، موافقتنامه را زیر ذربین قرار داد و تا نشان داد این موازنه صورت گرفته است. متن تا حدی متعادل است. ولی ببینید شرایط، شرایط متعادلی نیست. ما با طرف های مذاکره در یک وضعیت مشابه قرار نداریم. ما تحت فشار تحریم ها هستیم و آنها تحریم کننده هستند. بنابراین چون شرایط متعادلی برای طرفین نیست، این متن نمی تواند به طور صد درصد برای هر دو طرف مذاکره متوازن تنظیم شود. ما نمی توانیم بگوییم چه بخش از برداشتن تحریم ها می تواند با یک بخشی از مکانیزم های راست آزمایی مناسب باشد. این پرونده منحصر به فرد است و نمی توانیم از پرونده های مشابه الگو برداری کنیم و بگوییم در پرونده مشابه این در مقابل این گام راست آزمایی این میزان از تحریم ها برداشته شده است.
پیامدهای حقوقی چنین توافقنامه ای در حوزه منطقه ای چه خواهد بود؟ به خصوص تاثیرش بر کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان
بهتر است بیش از اینکه بحث حقوقی، سیاسی و حتی اقتصاد موازنه ای و تعادلی این موافقت نامه می خواهد مورد بحث قرار گیرد، فضای مناسبی که می تواند برای تنش زدایی ایجاد کند، مورد بحث قرار بگیرد. این این توافق نامه میتواند فضا را از فضای پرتنش خالی کرده و فضا را برای همکاری آماده کند تا فضای اعتمادسازی شکل می گیرد. طرفین در چارچوب این موافقتنامه یک گام اساسی بر می دارند برای محکم کردن زیربنای ساختمانی که می خواهد در آینده ساخته شود. بنابراین چون گام اول و اساسی است و بدون وجود این گام ها آن ساختمان بنا نخواهد شد، اهمیت زیادی دارد. اهمیتش بیشتر از آن است که بخواهید در موازنه منافع و مبادلاتی که صورت گرفته، بررسی شود.
انتشار اولیه: یکشنبه 3 آذر 1392/ بازانتشار: جمعه 8 آذر 1392
نظر شما :