رمل و اسطرلاب
جاوید قربان اوغلی . مدیرکل پیشین وزارت خارجه
شرق:1- همایش «رابطه با آمریکا» که در آخرین روز هفته گذشته در تالار ابن سینای مشهد برگزار شد فرصتی را فراهم کرد تا یکی از چهره های سیاسی که به اظهار نظرهای عجیب شهره است، بار دیگر پس از انتخابات باشکوه 24 خرداد که نتیجه آن دور از انتظار وی و همفکرانش بود، حضور خود را در صحنه سیاسی کشور اعلام کند. برای دوستان و همکاران - البته سابق- آقای «جواد لاریجانی» از ایام حضور در وزارت خارجه، نظریه پردازی های پرطمطراق وی در عرصه سیاست خارجی و البته بذله گویی هایش، از خاطرات به یادماندنی آن ایام هر چند کوتاه است تا جایی که برای بسیاری، مرز بین حرف های جدی ولو در غالب نظرات سیاسی و بذله گویی قابل تفکیک نیست و علی الظاهر، گذشت ایام در این عادت مالوف تغییری ایجاد نکرده است.
2- علم ریاضیات از علوم دقیقه است و کسانی که در این عرصه به مدارج عالی می رسند معمولا از ذهنی منطقی و قدرت استدلال غیرقابل انکار برخوردارند. اما کسانی که تراوشات فکری این دانشمند برجسته و شاگرد نامی ریاضیدان آمریکایی را دنبال می کنند با تناقضی غیرقابل حل روبه رو هستند. ظاهرا خروج اجباری یا داوطلبانه از وزارت خارجه، سرنوشت دیگری را برای او رقم زد و آن انتزاع ایشان از مسیر حاکمیت منطق است.
تحلیل وی درباره تلفن «اوباما» به «روحانی» و رابطه آن با نقشه رژیم صهیونیستی، آخرین نظریه پردازی بود که در آن همایش طرح شد. آقای لاریجانی مدعی شده است اسراییل با این اقدام خواسته است نشان دهد: 1-رییس جمهور ما در داخل کشور، مورد حمایت نیست 2- سخنان ایشان در سازمان ملل کاملا شخصی بوده است. 3-اینکه او با چه رمل و اسطرلابی به این کشف بزرگ دست یافته، کاری است سخت و خارج از تحلیل نگارنده این قلم. بر این باورم که آقای لاریجانی با گذشت 17 سال از تاثیرات مذاکرات بهمن 1375 با نیک براون انگلیسی بیرون نیامده و در هر نظریه پردازی، گوشه چشمی به فضای آن مذاکرات و سرنوشتی که بر او رقم زده شد دارد که به قول خواجه شیراز: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو / یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو ،بر این اساس پیشنهاد می کنم جهت گیری های فکری و اظهارنظرهای سیاسی به شکلی بررسی شده و منحنی سینوسی نظریات سیاسی او در ادوار مختلف از جمله دوران اصلاحات و مقطع فعالیت «احمدی نژاد» در معرض قضاوت قرار گیرد تا برای اهل فن مشخص شود چگونه می توان نظریات سیاسی را با امواج سیاسی تنظیم کرده و منطبق با شرایط، از این شاخ به آن شاخ تغییر مکان داد. اما دریغ و صد دریغ که در این افت و خیز سیاسی همواره او از «مخالفت با اصلاحات» از تک و تا نیفتاده و امروز هم به اقتضای زمان به طرح نظراتی درباره آنچه آن تماس تلفنی و نقشه اسراییل نامیده می پردازد. 4-بر این باورم اگر ایشان از زمان خلاصی اجباری یا اختیاری از کار سیاسی در وزارت خارجه به حوزه تخصصی خود بازمی گشت، شاید امروز ایران می توانست به داشتن یک نامزد نوبل در رشته ریاضی افتخار کند. اگر وی کارنامه موفقی در طرح نظرات سیاسی نداشته باشد هیچ کس نمی تواند منکر قابلیت بی بدیل وی در تغییر مواضع سیاسی بر اساس شرایط باشد و بر اهل فن پوشیده نیست که چنین هنری از همه کس برنیاید مگر آنکه صاحب آن هنر، از هوشی در حد«بوعلی» برخوردار باشد.
نظر شما :