آیا سیاست شرق 2 جواب می دهد؟

شانگهای نخستین دروازه دولت برای رایزنی با شرقی ها

۲۱ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۶:۳۰ کد : ۱۹۲۱۲۵۴ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
دکتر محسن شریعتی نیا، کارشناس مسائل چین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به شرکت رئیس جمهور در اجلاس شانگهای معتقد است راه بسط مناسبات با شرق از مصالحه با غرب می گذرد.
شانگهای نخستین دروازه دولت برای رایزنی با شرقی ها

دیپلماسی ایرانی: رییس جمهور عازم بیشکک است، جایی که قدرت های شرقی جمع می شوند تا اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای را برگزار کنند، سازمانی که برخی به غلط آن را ناتوی شرق می خوانند. این سازمان شباهت چندانی به ناتو ندارد و بیشتر به مجمعی برای گردهمایی چند کشور محسوب می شود تا سازمانی در قد و قامت جهانی. از این رو می توان گفت که رییس جمهور می رود تا با سران دو قدرت شرقی رایزنی نماید. به بیان دیگر دیدارهای حاشیه این سازمان بسیار مهم تر از مذاکرات متن آن است.

بنابراین می توان مدعی شد که سیاست خارجی دولت تدبیر هم _به شکلی نمادین_ با " نگاه به شرق" آغاز می شود، هر چند این سفر به دلیل در پیش بودن اجلاس سالانه شانگهای است و دولت قصد دارد از آن به عنوان فرصتی برای آغاز رایزنی با شرقی ها بهره گیرد.

از همین رو می توان این سفر را نقطه آغاز سیاست نگاه به شرق 2 ایران دانست. گرچه ایران در دهه های اخیر همواره در پی بسط مناسبات با اغلب کشورهای شرقی بوده است، اما به طور رسمی"سیاست نگاه به شرق" را دولت احمدی نژاد با سر و صدای زیادی آغاز کرد و با نتایج اندکی به پایان برد. این سیاست آنقدر ضعیف طراحی شد که نه شرقی ها در آن زمان استقبالی از آن کردند و نه اکنون که پس از گذشت دی، که کارنامه دولت او قابل بررسی شده، کسی از آن دفاع می کند. اما شکست این سیاست به هیچ رو به معنای بی نیازی ایران به طراحی و اجرای سیاستی منسجم در مورد کشورهای شرقی یا آسیایی نیست. به بیان دیگر با شکست پلان A ،ایران اکنون نیازمند طراحی و اجرای پلان B در سیاست آسیایی خویش است، طرحی که بر آن سیاست نگاه به شرق 2 نام نهاده ام. طبیعتا در طراحی سیاست نگاه به شرق 2 باید با آسیب شناسی گذشته و بررسی های علمی جدی صورت گیرد. از این رو در ادامه تا جایی که در حوصله این مقال می گنجد، دو درس اساسی سیاست نگاه به شرق احمدی نژاد را که می تواند در طراحی سیاست جدید مفید واقع گردد فهرست وار بیان می کنم:

1-راه شرق از مصالحه با غرب می گذرد

دولت احمدی نژاد به شرق نگاه کرد، شرقی ها به غرب نگاه می کردند، بنابراین جز گوشه چشمی نمی توانستند به ما داشته باشند. دولت احمدی نژاد می خواست از کارت شرق در پیشبرد "تعارض" با غرب بهره گیرد، اما در عمل شرقی ها از کارت ایران در پیشبرد "تعامل" با غرب، بهره بردند. نتیجه آن شد که نباید می شد.

مهمترین دلیل ناتوانی دولت او در پیشبرد سیاست نگاه به شرق، فهم نادقیق از مناسبات جهانی قدرت بود. دولت او اهمیت حیاتی مناسبات سازنده با غرب برای اغلب دولت های آسیایی را نادیده گرفت یا بهتر بگوییم، شناختی از آن نداشت. از دیگر سو غرب از همان روزهای آغازین، قدرت مخرب خود را علیه دولت او به کار گرفت و کشورهای آسیایی را بر سر دوراهی انتخاب قرار داد. یا تعامل با ایران یا تعامل با غرب، انتخابی که آسیایی ها تمایلی به قرار گرفتن در مسیر آن نداشتند، اما هنگامی که قرار گرفتند، همگی غرب را برگزیدند. در شورای حکام و شورای امنیت علیه ایران رای دادند، اس-300 را ندادند، خرید نفت ایران را در چارچوب خواست آمریکا کاهش دادند، در انتقال پول نفت سنگ اندازی کردند و پس از کش و قوس بسیار، آن را بتدریج با ارزهای نامعتبر خود و بدتر از آن به صورت تهاتری می پردازند.

مهمترین دلیل ناتوانی دولت او در پیشبرد سیاست نگاه به شرق، فهم نادقیق از مناسبات جهانی قدرت بود. دولت او اهمیت حیاتی مناسبات سازنده با غرب برای اغلب دولت های آسیایی را نادیده گرفت یا بهتر بگوییم، شناختی از آن نداشت.

بنابراین نخستین و مهمترین درسی که در طراحی سیاست نگاه به شرق 2 باید آموخت آنکه راه بسط مناسبات با شرق از مصالحه با غرب می گذرد. تنها در این صورت است که ایران می تواند از امکانات فراوان و گسترش یابنده کشورهای آسیایی بهره گیرد. به بیان دیگر دولت هرچه تعامل سازنده را با غرب بیشتر به پیش ببرد، در تعامل با شرقی ها نیز موفقتر خواهد بود و بالعکس.

2-شناخت دقیق مقدمه تصمیم گیری صحیح

زمانی که در سال 84  تبلیغات سیاست نگاه به شرق آغاز شد، خبرنگاری از سخنگوی وقت دستگاه دیپلماسی پرسید که سیاست نگاه به شرق چیست؟ و او صادقانه گفت که برروی این سیاست باید مطالعه صورت گیرد. سیاست نگاه به شرق 1 مبتنی بر شناخت کارشناسانه طراحی نشده بود و طبیعتا راه به ترکستان برد.

این معضل در شرایط کنونی نیز وجود دارد. شناخت عمومی و کارشناسی در ایران از کشورهای آسیایی بسیار ضعیف است. در حالی که لحن اوباما در سخنرانی اخیر هم به دقت مورد بررسی قرار می گیرد، اما کمتر کسی می داند حتی نام رییس جمهور چین چیست، چینی که مهمترین شریک تجاری ماست. تجارت ما با چین بیش از 40 میلیارد دلار است، اما سرمایه گذاری سالانه بر روی شناخت این کشور شاید به 10 هزار دلار هم نرسد. سالانه بیش از 200 هیات دولتی در این 8 سال عازم چین شده اند، اما خروجی مکتوب آن از حد برخی بولتن های ساکن بایگانی فراتر نرفته است. امکاناتی که صرف شناخت یمن می شود به مراتب بیش از امکاناتی است که صرف شناخت ژاپن می گردد.

این داستان در طرف های مقابل برعکس است. شناخت چینی ها، هندی ها، روسها و کره ای ها از ایران بسیار خوب، به روز و تا حد زیادی مبتنی بر تعامل به زبان فارسی است. شرق آسیایی ها بویژه در یادگیری زبان فارسی بسیار خوب عمل کرده اند و ایران شناسانشان سالی چندماه در ایران زندگی می کنند. این تفاوت شناخت در دو طرف میز مذاکره، بیش از هر جای دیگر به چشم می آید.

اگر سیاست شرق 2 بر مبنای آسیب شناسی دقیق هشت سال اخیر و بر پایه شناختی دقیق از کشورهای مهم آسیایی، طراحی نشود، شرقی ها بازهم کلاه ما را بر خواهند داشت. البته با توجه به توان بالای دیپلماتیک دولت تدبیر، امید فراوانی به طراحی مدبرانه سیاست نگاه به شرق 2 می توان بست. /16

کلید واژه ها: محسن شريعتي نيا سازمان همکاری های شانگهای


( ۱ )

نظر شما :