مذاکره ایران با آمریکامی تواند چاره ساز بحران سوریه باشد؟
آینده آن لاین - مریم جمشیدی: ماه های زیادی است که سوریه در آتش جنگ می سوزد و این کشور اکنون نیز در آستانه افزوده شدن آتش روی آتش است و اگر این اتفاق رخ دهد، یعنی انفجار انبار باروت در منطقه. با جدی شدن تهدید حمله نظامی آمریکا به سوریه که به رغم مخالفت جدی روسیه، لحظه به لحظه بر احتمال وقوعش افزوده می شود، خاورمیانه به فاجعه ای دیگر، مبتلا خواهد شد. این واقعیتی است که هم مورد تایید ایران و مقامات ارشدش است و هم برخی سیاستمداران غربی و سایر کشورهای منطقه. برای همین است که عربستان ارتش خود را به حالت آماده باش درآورده است، مقامات ترکیه نیز راهی ریاض شده اند تا با کشور هم نظرشان که حامی مخالفان اسد است، درباره اقدام نظامی امریکا علیه سوریه رایزنی کنند. حتی رژیم اسراییل نیز در حال آماده باش به سر می برد.
از سوی دیگر، شب گذشته انگلیس قطعنامه دخالت نظامی در سوریه را به شورای امنیت داد و خلاصه آنکه همه نشانه ها موید بروز قریب الوقوع یک چیز است : "حمله امریکا به سوریه"! در ایران نیز، روز گذشته رهبر انقلاب نسبت به وقوع جنگی دیگر در خاورمیانه هشدار داده و گفتند:« دخالت آمریکا در سوریه برای منطقه فاجعه آمیز خواهد بود». حسن روحانی رییس جمهوری ایران نیز با تاکید بر اینکه «ماجراجویی در خاورمیانه خطرات جبران ناپذیری برای ثبات در منطقه و جهان دارد»، تصریح کرده مردم منطقه آمادگی جنگ جدید ندارند. همه این موارد به علاوه اینکه برخی منافع ایران در بازگشت ثبات به سوریه و عدم دخالت کشور خارجی در درگیری های این کشور نهفته است، این سوال را مطرح می کند که تهران در قبال سوریه چه کارهایی می تواند انجام دهد تا مانع حمله امریکا شود؟ سوریه بیش از دو سال است که درگیر تقابل مخالفان بشار اسد و دولت شده و تا کنون ده ها هزار نفر اعم از نظامی و غیرنظامی جان خود را از دست داده اند. شاید برخی فرصت را برای نقد عملکرد ایران در این مدت با توجه به نقش و وزنی که در منطقه دارد، مناسب بدانند اما با توجه به خطری که اکنون هم ایران و هم منطقه را تهدید می کند؛ یعنی جان گرفتن هرچه بیشتر رادیکالیسم؛ لذا باید توجه بیشتری به آینده داشت به همین خاطر،یک بار دیگر این سوال را می توان طرح کرد که تهران چه اقدام یا اقداماتی می تواند برای جلوگیری از بروز بحرانی دیگر انجام دهد؟ قطعا برای جلوگیری از جنگ، بهترین اقدام رایزنی و گفت وگو است که اگرچه این امر تاکنون بین کشورها و سیاستمداران مختلف، صورت گرفته، اما با توجه به وضعیت فعلی ابتر مانده اند و اکنون نیز وخامت حال سوریه، رو به شدت نهاده است.
پس سوال دیگری پیش می آید و آن اینکه ایران با چه کسی می تواند و بهتر است مذاکره کند؟ گزینه های متعددی در این مسیر به چشم می خورد که شامل مذاکره تهران با عربستان، تهران با ترکیه و از سوی دیگر با روسیه است. اما پیشنهاد دیگر در مقطع فعلی، مذاکره ایران با آمریکاست.
اما چرا مذاکره با آمریکا پیشنهاد می شود، آن هم در شرایطی که این دو کشور هنوز درگیر تنشهای پیشین و تاریخی خود با یکدیگر هستند؟! چند علت برای این بیان چنین طرحی وجود دارد: 1- ممانعت از وخیم تر شدن اوضاع منطقه که قطعا خطری بسیار جدی برای تهران است. 2- ممانعت از شکسته شدن جبهه مقاومت؛ زیرا حمله امریکا به سوریه حتی اگر محدود باشد و فقط برخی مراکز خاص این کشور مورد حمله قرار بگیرند، احتمالا نظام فعلی سوریه نیز بطور کامل سقوط خواهد کرد. 3- تاثیر مثبت بر مذاکرات هسته ای که قرار است پنجم مهرماه انجام شود. اگر این مذاکرات با موفقیت آغاز شود، بدون شک می تواند گامی موثر برای رفع تحریم ها به شمار آید. 4- انجام مراحل مقدماتی مذاکراتی که ماه هاست توسط سیاسیون ایرانی و امریکایی پیشنهاد می شود. البته مقامات امریکایی بارها به صراحت ابراز تمایل کرده اند که چنین اتفاقی بین دو کشور رخ دهد؛ مسوولان ایرانی نیز در واکنش به این پیشنهاد، اگرچه آن را رسما تا کنون نپذیرفته اند، ولی به صراحت هم آن را رد نکرده اند. به همین خاطر می توان به مذاکره مستقیم تهران- واشنتگن درباره دمشق، به چشم پیش مذاکره این دو درباره خودشان نگاه کرد. 5- تقویت جایگاه و نقش بازیگری ایران در منطقه اگرچه دلایل دیگری را هم می توان برشمرد که با در نظر گرفتن آنها، به گزینه پیشنهادی "مذاکره ایران با امریکا درباره سوریه" باید بطور جدی فکر کرد، اما همین 5 مورد کافی است تا چنین پیشنهادی، جدی بررسی شود و جوانب کار مورد سنجش قرار گیرد. ایران و آمریکا در سال 86 نیز با یکدیگر درباره موضوع عراق مذاکره مستقیم داشتند که علاوه بر نمایش وزن ایران در مقایسه با سایر کشورهای همسایه عراق، زمینه ساز بازگشت امنیت به عراق و تشکیل و تثبیت حکومت مردمی در این کشور شد. مذاکره ایران وامریکا درخصوص حمله غرب به افغانستان و مقابله با طالبان هم نسبتا موفق بود، هرچند ثمره این اقدام، چندی بعد با بی تدبیری بوش از بین رفت. بدین شکل که رییس جمهوری وقت امریکا، فرصتی را که می توانست مغتنم باشد، با طرح اتهاماتی نظیر تروریست خواندن ایران از بین برد. اینک نیز افرادی که به استناد تحولات پیشین، موافق هرگونه انجام مذاکره با امریکا نیستند، قطعا مخالف پیشنهاد ارائه شده خواهند بود که در پاسخ به این گروه باید گفت حتی اگر یک درصد شانس موفقیت برای چنین مذاکره ای را در نظر بگیریم و حتی اگر فقط یکی از اهداف 5 گانه فوق، بدین طریق محقق شود، باز نباید آن را کنار گذاشت. حداقلش این است که با بغرنج تر شدن وضعیت منطقه که تهدیدی جدی برای ایران است، بعدا افسوس نخواهیم خورد، کاش چنین اقداماتی را هم می آزمودیم.
نظر شما :