افراط گرایی و تقابل شیعه- سنی چالش پیش روی جهان اسلام
تعامل ایران و امریکا رابطه مستقیم با امنیت مسلمانان دارد
دیپلماسی ایرانی: اختلاف بین مذاهب شیعه و سنی واقعیتی است که از قدیم الایام در بین شیعیان و اهل تسنن در اکثر کشورهای اسلامی وجود داشته است. اگر در کتب و نوشته های علمای شیعه و سنی دقت شود در می یابیم که بسیاری از دانشمندان و روحانیون دو طرف، مطالب و مباحث خود را در این زمینه در طی صدها سال مطرح و بیان کرده اند. ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فرصت هایی را برای وحدت میان شیعیان و سنی ها ایجاد کرد و نهضت مردم ایران را "اسلامی و نه شیعی" نامید. امام خمینی (ره) به عنوان مرجع تقلید شیعیان، فتاوای بسیار مهمی را در این زمینه صادر کردند که مهمترین آنها جواز اقتدا به اهل سنت در نمازهای جمعه و جماعات به ویژه در مسجدالحرام و مسجدالنبی بود. تعیین هفته وحدت از سوی جمهوری اسلامی ایران، در سالروز تولد پیامبر رحمت (ص) تلاشی برای کاهش اختلافات تاریخی در بین مسلمانان و جمع کردن آنها تحت پرچم توحید و لا اله الا الله بوده است. ایران در طی سه دهه گذشته به تقویت نگاه ضد سلطه غرب و شرق در بین مسلمانان همت گماشته است و سعی کرده تا مسئله فلسطین را از یک مسئله عربی به دغدغه همه مسلمانان عرب و غیر عرب تبدیل کند. اما دستگاه های جاسوسی و تبلیغاتی غربی با استفاده از زمینه های تاریخی اختلاف بین اهل تسنن و مسلمانان شیعه سعی کرده اند تا از تضاد بین شیعه و سنی بخوبی استفاده کنند تا از این طریق از حملات گروه های سلفی و القاعده علیه اسرائیل و آمریکا در امان باشند. قتل عام بیش از 100 شیعه در پاکستان طی ماه های گذشته و حمله به مساجد و حسینیه شیعیان در عراق که ظرف یک ماه گذشته بیش از هزار کشته و هزاران مجروح بر جای گذاشته است و نیز کشتار مسلمانان نمازگزار در کشورهای اسلامی حکایت از جدی بودن چالش و موفقیت قدرت های سلطه جو در گسترش اختلاف بین مسلمانان دارد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اعتبار روحانیت علاوه در بین شیعیان در بین اهل تسنن هم ارتقاء یافت و موقعیت علماء اسلام در حوزه سیاسی نیز تقویت شد. برای مثال در مناطق بلوچستان و کردستان ایران که طی سال های متمادی قبل از انقلاب، ساختار اداره محلی آن ها تا حدودی فئودالی و مبتنی بر خانواده های بزرگ و قبیله ها و عشایر بود بر هم خورد و از سوی جمهوری اسلامی روحانیت اهل تسنن در مقابل سران عشایر و طوایف محلی تقویت شدند. معتقدم در این زمینه یک سناریوی آینده نگر برای اداره این مناطق وجود نداشت و در این میان خیلی از جریان های افراطی مثل القاعده نیز فرصت را برای تقویت خود در بین مسلمانان اهل تسنن مغتنم شمردند. جریان القاعده در ابتدای تشکیل، از جریان های مبارز اهل سنت تلقی می شدکه در مقابله با اشغال افغانستان توسط شوروی جهاد می کرد و می خواست تا افغانستان را از تسلط کفار نجات دهد. ایران هم در دوران اشغال افغانستان به مجاهدین افغانی با نگاه انقلابی می نگریست و در خیلی جاها هم از آنها در برابر سلطه الحاد حمایت می کرد. اما متاسفانه روحانیت اهل تسنن نتوانست گروه های جهادی اهل سنت را از افراطی گری دور نماید و آنها عملا در هدایت برنامه های آمریکا و سازمان اطلاعاتی پاکستان و اخیرا در همکاری با حزب بعث صدام در عراق قرار گرفته اند. طی سال های اخیر متأسفانه القاعده و بعضی از جریانات سلفی همکار با این گروه، بجای مقابله با سلطه آمریکا بر خاورمیانه و تلاش برای آزادی فلسطین از چنگال صهیونیست ها به جان شیعیان بی دفاع در بعضی از کشورهای اسلامی مانند عراق و پاکستان افتاده اند و در سوریه نیز با تشکیل جبهه النصره به درگیری های فرقه ای دامن می زنند. هم اکنون مشخص شده است که بافت عشیره ای و قبیله ای در بعضی از مناطق، قدرت بیشتری در جلوگیری از افراط گرایی گروه هایی مانند القاعده داشته است و از طریق سران عشایر بهتر می توان از خشونت های فرقه ای در بعضی از مناطق مانند بلوچستان و بین النهرین جلوگیری کرد. یکی از معضلات امروز شیعیان و اهل سنت در منطقه، نبود وحدت و همگرایی میان این دو طائفه مهم مسلمان است. در حال حاضر نبود وحدت و همگرایی میان اهل شیعه و سنت، موجب ایجاد معضلات فراوانی برای مسلمانان در عراق ، افغانستان ، پاکستان و لبنان شده است و این معضلات بسیار تحریک کننده و خطرآفرین هستند. بدیهی است تا وقتی بین قدرت شیعه در ایران و قدرت اهل سنت در کشورهایی مثل عربستان و مصر همگرایی و همسویی ایجاد نشود و جلوی ارسال پول کشورهایی مانند قطر به افراطیون مسلح گرفته نشود، کشتار و خشونت در میان این دو طایفه از مسلمین ادامه خواهد داشت.
در اوضاع کنونی، آمریکا به دنبال استفاده از فرصت ها در منطقه خاورمیانه برای دستیابی به منافع بیشتر خویش است. هر وقت میان ایران و آمریکا بر سر منافع مشترک – مثل سرنگونی صدام و کنار زدن طالبان ـ در منطقه همکاری صورت گرفته است، امنیت مسلمانان افزایش یافته است و در نتیجه کشتارهای مردم بیگناه کاهش یافته است. اما وقتی در این حوزه، گفتمان ها از یکدیگر فاصله گرفته و تضادها افزایش یافته است منطقه شاهد افزایش خشونت ها و کشتار بین مسلمانان به ویژه در مناطق شیعه نشین بوده است. متأسفانه همیشه تبلیغات منفی، حملات و کشتارها از طرف بعضی از افراطیون اهل سنت وهابی و سلفی علیه شیعیان و اماکن زیارتی آنها شروع شده است و این یک واقعیت تاریخی است. این اقدام و تخریب ضریح ائمه بقیع و اخیرا بقعه امامین عسکریین در سامرا و کشتار زوار عتبات عالیات در عراق، موجب شده است تا بعضی از شیعیان تنها در شرایطی که از حمایت دولت ها مأیوس شده اند، خواسته اند عکس العملی به اقدام های خشونت آمیزالقاعده و سلفی ها داشته باشند، دست به واکنش بزنند که این هم مشکل را حل نکرده است. بنابراین می توان گفت که لازم است تا گفتمان اهل سنت و شیعیان از خشونت فاصله گرفته و به سوی همگرایی پیش رود. همانطور که در قرآن کریم حتی توصیه شده که با اهل کتاب هم بر روی مواضع مشترک تفاهم شود. قال الله الحکیم : قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله
بنابراین معتقدم نقش دولت ها در کنترل بحران و چالش میان شیعه و سنی در منطقه بسیار حائزا همیت است و در این میان دولت جمهوری اسلامی ایران با کمک سایر دولت های مسلمان برای حل این مسائل باید سناریوی جامعی طراحی کند تا سیاستی که در اول انقلاب برای همگرایی میان اهل شیعیان و اهل سنت وجود داشت در عمل و در گفتمان توسعه بیشتری پیدا کند. به هر حال برای کاهش چالش تقابل بین شیعه و سنی در جهان اسلام، لازم است تا مسلمانان به گفتمان امام خمینی (ره) در بدو پیروزی انقلاب اسلامی در باره وحدت بین مسلمین باز گردند و مسیر قرآن و سنت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را در برادری و رفاقت طی کنند.
انتشار اولیه: یکشنبه 12 خرداد 1392/ باز انتشار: سه شنبه 14 خرداد 1392
نظر شما :