پیام تلویحی ترکیب جدید کابینه دولت دوم باراک اوباما
رقبا بیرون، خودی ها داخل شوند
دیپلماسی ایرانی: در دوره اول ریاست جمهوری باراک اوباما در ایالات متحده، نوعی اصطکاک پنهانی میان وزاری قدرتمند کابینه و کاخ سفید که می خواست کنترل فرایند سیاست خارجی را در دست گیرد، وجود داشت. اکنون اوباما تیمی را برگزیده است که خوب یا بد، احتمال پیروی آنها از دستورات کاخ سفید بیشتر به نظر می رسد.
ویژگی کابینه دوره اول را می توان "تیمی از رقبا" نامید، آدم هایی با غرور و جاه طلبی های فراوان که هر کدام می توانستند با کاخ سفید مخالفت کرده و آن را ترک کنند. هیلاری کلینتون و باب گیتیس به دلیل این قدرت مستقل وزرای قدرتمندی برای وزارت خارجه و وزارت دفاع بودند. لئون پانه تا در قامت رئیس سیا و همین طور دیوید پترائوس که بعد از انتقال پانه تا به پنتاگون رئیس سیا شد، هم چنین ویژگی هایی داشتند.
تیم جدید اوباما هم چهره های برجسته ای دارد اما به احتمال زیاد آنها در مقابل کاخ سفید بیشتر از تیم قبل مطیع خواهند بود. جان کری، وزیر امور خارجه، سابقه نامزدی انتخابات ریاست جمهوری را در کارنامه خود دارد اما وی فرستاده ای متواضع و وفادار برای اوباما بوده است و تمایل دارد این طور باقی بماند. چاک هگل که احتمالا هفته آینده به عنوان وزیر دفاع تائید خواهد شد، یک آسیب دیده جنگی با خلق و خوی گهگاه تیز است اما از انجایی که در فرایند کسب تائید به عنوان وزیر دفاع آسیب دیده است به پشتیبانی کاخ سفید نیاز خواهد داشت.
جان برنان، نامزد ریاست سیا در طول دوران خدمتش به عنوان معاونی وفادار شهره بوده است. این موضوع به خصوص درباره 4 سال گذشته صدق می کند ، زمانی که وی بار سیاه سیاست ضد تروریسم اوباما را بر دوش کشیده است.
کاملا واضح است که همه در واشنگتن اجماع کابینه را دوست دارند و از مخالفت بیزار هستند. با این حال این مورد درباره تیم اوباما که سیاست امنیت ملی در آن تا حد غیرمعمولی متمرکز است صدق می کند. این مورد با تام دانیلون، مشاور امنیت ملی آغاز شد، کسی که موافقان و مخالفانش عقیده دارند کاری که وی آغاز کرده است "فرایندی بسته" در شورای امنیت ملی است. برای مثال گفته می شود وقتی یکی از روسای ستاد مشترک اصرار داشت که نظر مخالف خود را به رئیس جمهور برساند دانیلون از وی رنجیده شده بود.
این روش تمرکز گرایانه از سوی دنیس مک دونو، رئیس جدید ستاد مشترک که از نظر سن و خلق و خود به اوباما نزدیک است رهبری می شود. تونی بلینکن که دستیار ارشد جو بایدن، معاون رئیس جمهوری بود، مک دونو را به عنوان معاون رئیس شورای امنیت ملی جایگزین کرده است و جیکوب سالیوان پرنفوذ ترین مشاور کلینتون قرار است جایگزین بلینکن شود.
واضح است که پیشرو راستین در دور دوم دولت ، شخص اوباما خواهد بود. وی این بار یک تیم با درک مشترک را جمع آوری کرده است. آنها تعهد خود را برای اتمام جنگ در عراق و جلوگیری از یک مداخله نظامی خارجی دیگر را در کنار اعتقادشان به تعامل دیپلماتیک به کار خواهند بست. هیچ یک از آنها به اندازه کافی تجربه مدیریت یک کار اداری بزرگ را ندارند. این افراد مطمئنا دیدگاه های مستقلی دارند اما وفاداری آنها به اوباما با دوام است.
می توان رویگردانی واضح اوباما از سخنرانی دسامبر 2009 خود درباره افزایش شمار سربازان در افغانستان را احساس کرد. کاخ سفید احساس کرد که برای افزایش نیروی نظامی که مورد حمایت گیتس و کلینتون بود از سوی نظامیان تحت فشار قرار گرفته است. با تماشای حمایت نه چندان مستحکم اوباما از جنگ پس از سال 2009، احساس می شد وی برای این کار که در پایان هم به اشتباه بودن آن پی برد تحت فشار قرار گرفته است.
گزینه اوباما برای ریاست سیا هم جای حرف دارد. کاخ سفید با احتیاط پترائوس را مدیریت می کرد؛ به وی اجازه می داد که سیا را راهبری کند اما وی را از رسانه ها دور نگه می داشت. رئیس جمهور، برنان، یکی از اعضای حلقه داخلی خود را که سخت ترین کارهای دوران ریاست جمهوری اش را با وی انجام داده بود برگزید. برنان گرینه محبوبی در سیا نبود جاییکه برخی ها معتقدند زمانی که در دهه 1990 رئیس پایگاه ریاض بود حمایت های زیادی را از دولت سعودی انجام داده است؛ این منتقدان اعتقاد دارند که برنان در برابر چند عملیات که افراد دیگر برای نظارت بر خطر رو به افزایش اسامه بن لادن توصیه کرده بودند مقاومت کرده است. اما مقامات رسمی این سازمان هم خوب می دانند زمانی که رئیس سیا به رئیس جمهور نزدیک بوده این سازمان بیشتر به موفقیت رسیده است. این مورد درباره اوباما و برنان قطعا صدق خواهد کرد.
اوباما چندین مشکل در سیاست خارجی پیش روی خود خواهد دید. این مشکلات با سوریه و ایران آغاز خواهد شد. هر دو پرونده احتیاج به در هم آمیختن همزمان فشار و دیپلماسی خواهد داشت. اوباما برای ایجاد تعادل مناسب به یک مذاکره سیاسی خلاقانه نیاز دارد تا زمانی که مشاوران در حال تفکر روی موضوع هستند برای مدیریت کلیشه ای از آن استفاده کند.
روسای جمهور همیشه می گویند که آنها خواستار مذاکراتی باز هستند و اوباما این گونه موارد را بهتر از اکثر آنها مدیریت می کند. با این حال در تیمی که مهره های اصلی آن هم جهت هستند، اوباما شدیدا به برایند تفکر جمع نزدیک است.
منبع: واشنگتن پست / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
انتشار اولیه: یکشنبه 6 اسفند 1391 / باز انتشار : پنجشنبه 10 اسفند 1391
نظر شما :