چهل و چهارمین بخش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک
جنگ ایران و عراق، مصر را پولدار کرد
دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.
روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.
تا کنون چهل و سه بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون چهل و چهارمین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:
نمی دانستم که مبارک ماکیاولی را خوانده بود، برای این که در جنگ خلیج ]فارس[ نظریات او را به بهترین شکل ممکن اجرا کرد، به این معنا که می توان با اطمینان گفت که مصر موضع اقتصادی به شدت سختی اتخاذ کرده بود، به خصوص در بخشی از دهه هشتاد و در سراسر دهه نود، پس از آن جنگ های منطقه ای به خصوص جنگ خلیج فارس روحی در کالبد اقتصاد مصر دمید، چرا که بسیار ساده بگویم، اموال تازه ای را به سمت آن سرازیر کرد که باعث شد در ارزیابی سیاست هایش به روی زمین تغییراتی ایجاد کند، تغییراتی که شبیه منحنی منتهی به نهر بود، به خصوص پس از جهاد در افغانستان!
پس از انقلاب ایران هر دو جنگی که رخ داد، جنگ هایی متناقض بودند ]جنگ ایران و عراق و جنگ حمله امریکا به عراق پس از اشغال کویت[. در این زمان کل منطقه به سمت حالت کسی که "شیزوفرنی" دارد، متمایل شد.
- در افغانستان جهاد برای اسلام آغاز شد و در ایران جنگ علیه انقلاب اسلامی آن درگرفت.
- در افغانستان جنگ علیه سلطه اسلام سنی یعنی طالبان بود (که در ابتدا با جهاد علیه الحاد آغاز شده بود)، اما در جنگ با ایران جنگ سنی علیه شیعه بود.
- جنگ در افغانستان ضد منطق حفاظت از مومونیت سنی بود.
- و در ایران جنگ علیه انقلاب در کشور شیعی بود!
صرف نظر از تناقضات، نفس تناقض همیشه فرصتی برای پیاده کردن آن چه مالکیاولی می گوید، فراهم می آورد.
●●●
حقیقت این است که تناقضات در منطقه زمانی رخ دادند که همه برای حفاظت از ثروت های نفت و طلا عجله داشتند، سلاح آنها هم سازمان های امنیتی بین المللی و جهاد علیه الحاد بود، و در چنین فضایی بی شک کمک های مالی فراوانی در مصر سرازیر شد که توانست اقتصاد آن را نجات دهد.
بنا به آمار صندوق بین المللی پول مصر در طول جنگ خلیج فارس و بعد از آن، کمک های مالی ای بالغ بر یک صد میلیارد دلار به شکل زیر دریافت کرد:
- 30 میلیارد دلار از طریق بخشش بدهی های مصر توسط کشورهای خارجی به دست آورد.
- 25 میلیارد دلار از کویت گرفت.
- 10 میلیارد دلار از عربستان گرفت.
- 10 میلیارد دلار از کشور امارات دریافت کرد.
مابقی نیز از منابع متفرقه به مصر داده شد، علاوه بر آن بسیاری از خدمات اطلاعاتی و امنیتی و سلاح و واردات مواد اولیه و خدمات رسانی بی نهایت به سرویس های امنیتی کلی پول و مال برای مصر به ارمغان آوردند که باعث شد مصر فرصتی یابد تا صفحات اقتصادی جدید شجاعانه ای را بگشاید!
●●●
در این جا و به خصوص در همین لحظه حساس می خواهم قصه ای را تعریف کنم که برای من در پاریس رخ داد. از یکی از اقتصاددانان بزرگ که در جهان حرفی برای گفتن دارد درباره راه های حل مشکلات سخت اقتصادی مصر پرسیدم، این مردم مشهور جهانی به من جواب داد:
- دو راه وجود دارد، یکی طولانی و سخت است و دیگری سریع و آسان.
برای پیمودن راه طولانی نیاز به اتخاذ تصمیم های سخت و حساس وجود دارد، برای این که حیف و میل ثروت هایی که در 15 سال اخیر به دست شما رسیده بسیار دیوانه وار است.
ساکت شد و من با اهتمام پرسیدم:
- آن راه سریع و آسان چیست؟!
در حالی جواب سوال مرا داد که یکی از مهمترین سفرای مصر در یکی از کشورهای خارجی جهان نیز حضور داشت، گفت:
- «راه سریع و آسان – جنگ منطقه ای در خاورمیانه است – جنگ دیگری در خاورمیانه مصر را همانند جنگ خلیج فارس نجات خواهد داد!»
شاهد آن لحظه نقطه تحول بزرگی در توجهات مبارک بود، طرف هایی وجود داشتند که از او می خواستند که نقش منطقه ای اش را تقویت کند و در آن به وظایف خود عمل کند. به گونه ای که مصر را در منطقه در وضعیتی قرار دهد که هر کار می خواهد انجام دهد. در همان ابتدا نیز با همین منطق به تایید حکومت او پرداختند، که این حمایت همه از سوی کشورهای بین المللی و هم منطقه ای انجام می شد، حتی در زمانی که هنوز کسی را مد نظر نداشت و خود را منطقا برای ورود به منطق و فکر موروثی کردن حکومت آماده می کرد. او فکر می کرد به این ترتیب می تواند نقشی متفاوت ایفا کند و بدین ترتیب می تواند مصر را پشت سر خود بیاورد، و باید این وظیفه را انجام دهد، در حالی که هیچ چیز تضمین کننده استمرار وضعیت برای کسی که در طول دوران حکومت پدرش بوده برای آن پسر نخواهد بود، یا حداقل نمی توان گفت همین مسیر دقیقا دنبال خواهد شد!
●●●
اما مشکل این بود که حل مشکلات در مصر از طریق ماکیاولی موفق نبود، به یک دلیل روشن و آن وجود گروه های مسلحی که پدر را احاطه کرده بودند و پسر را به زیر آوردند. مساله ای که راه و روش سیاسی کشور را به کلی تغییر داد و اخلاق را به شیوه ماکیاولیسم از سیاست جدا کرد، حتی بر سر شیوه اقتصادی که باعث شد پس از جنگ خلیج فارس پول های بسیاری سرازیر شوند و فورا برای آن چاله ای بکنند!
ادامه دارد...
نظر شما :