آیا «سوزان رایس» با ایران ارتباطات مالی دارد؟
با انتخاب دوباره باراک اوباما به ریاست جمهوری ایالات متحده، بحث از تغییرات احتمالی در ترکیب دولت وی، به یکی از مباحث مهم رسانه ای و تحلیلی تبدیل شد. در همین راستا، سوزان رایس مهمترین گزینه برای پست وزارت خارجه در نظر گرفته می شود؛ اما در روزهای اخیر، شایعاتی درباره ارتباط وی با ایران، به بالاترین اخبار رسانه ها راه یافته است.
به گزارش «تابناک»، ماجرا از آنجا آغاز شد که چند روز پیش، مطبوعات آمریکایی با انتشار گزارش هایی، از سهم داشتن سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل و نامزد پست وزارت خارجه این کشور و همسرش در شرکت هایی خبر دادند که تا این اواخر، با ایران مشغول تجارت بوده اند؛ بنابراین، این امر، به دستاویزی مناسب برای کسانی تبدیل شد که با برگزیدن وی به عنوان وزیر خارجه مشکل داشتند.
بر پایه این گزارش ها، شماری از این شرکت ها که در سطح جهانی فعالیت دارند، در سال ها و ماه های اخیر به واسطه تشدید تحریم ها، ناچار به توقف مبادلات خود با ایران شده اند.
گفته می شود، یکی از مهمترین سرمایه گذاری های رایس، در اختیار داشتن سهامی بالغ بر صد هزار دلار در شرکت نفتی «رویال داچ شل» است. این شرکت بزرگ نفتی بین المللی، اوایل سال جاری میلادی و در پی افزایش تحریم ها علیه بخش انرژی ایران، ناچار شد ارتباطات خود را با ایران قطع کند.
بخش دیگری از این ارتباطات، به سهام رایس و همسرش در شرکت نفتی «انی» ایتالیا مربوط می شود که رقمی بین پانزده هزار تا پنجاه هزار دلار است. انی اعلام کرده دیگر ارتباط تجاری با ایران ندارد، ولی معافیت های تحریمی اندکی شاملش شده تا بتواند مبالغی را که از ایران طلبکار است، بگیرد.
بر پایه این اطلاعات، نمایندگان جمهوری خواه کنگره آمریکا از چند روز پیش شروع به طرح پرسش هایی درباره کارکرد پیشین سوزان رایس و شایستگی وی برای احراز پست وزارت خارجه آمریکا کردند. این افراد می گویند، آنچه معیار قضاوت درباره رایس است، نه اظهارات و موضع گیری های وی، که سابقه عملی اوست.
اما جدای از همه بحث ها و گمانه زنی ها، آنچه در این موضوع بیش از هر چیز جلب توجه می کند، نوع استفاده سیاستمداران آمریکایی از موضوع ایران و یا به اصطلاح خودشان «تهدید ایران» برای پیشبرد منافع و خواسته های شخصی و یا حزبی خود است.
در توضیح بیشتر این امر باید اشاره کرد که سوزان رایس، نه صرفاً به واسطه به اصطلاح ارتباطات مالی با ایران، بلکه به سبب مجموعه ای از عوامل، مورد انتقادهای شدید سیاستمداراتی از گروه های گوناگونی به ویژه جمهوری خواهان در آمریکاست.
دو مورد از مهمترین این مسائل، ویژگی های شخصیتی و رفتاری تند و گاه زننده وی ـ که حتی صدای «ویتالی چورکین»، نماینده روسیه در سازمان ملل را که خود نیز از این لحاظ بدسابقه است، درآورده ـ و نیز موضع گیری انتقادآمیز او در ماجرای حمله چند ماه پیش به سفارت آمریکا در لیبی است که به کشته شدن سفیر آمریکا در آن کشور منجر شده بود.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که داشتن فعالیت های اقتصادی، از جمله سرمایه گذاری و خرید سهام توسط مقامات دولتی، تا هنگامی که شفاف و در چهارچوب مقررات انجام گیرد، از نظر قوانین داخلی آمریکا جرم نیست.
اما انتقادات اخیر از رایس نشان می دهد که موضوع ایران آنچنان در عرصه سیاسی آمریکا حاد شده و اصطلاحاً نوعی «تابو» به شمار می رود که وقتی دیگر بهانه ها و شواهد و مدارک برای اثبات بی کفایتی و عدم صلاحیت یک سیاستمدار افاقه نکند، وی را به داشتن رابطه با ایران محکوم می کنند!
جالب آن که گفته می شود در مقابل انتقادات جمهوری خواهان، دمکرات ها نیز مدعی شده اند «جان مک کین»، سناتور برجسته جمهوری خواه با ایران ارتباطات مالی دارد و اگر بنا بر موآخذه باشد، وی از این لحاظ در اولویت خواهد بود.
اما پاسخی که دفتر خود رایس به انتقادات داده نیز در نوع خود جالب است: «در مورد ایران، رایس به منظور وضع شدید ترین تحریم های سازمان ملل تاکنون علیه ایران، به واسطه پایبند نبودن این کشور به تعهداتش، فعالیت کرده است. [در نتیجه این اقدامات] ایران اکنون از همیشه منزوی تر بوده و با شدید ترین فشار اقتصادی روبه روست».
به این ترتیب، دیده می شود که تلاش برای افزایش فشار ها بر ایران، به مایه افتخاری برای سیاستمداران آمریکایی و سند اثبات وفاداری و خلوص نیتشان تبدیل شده است.
کوتاه سخن آن که چنین شرایطی، نشانگر عمق شکاف موجود میان ایران و آمریکاست که در سه دهه به مرور افزایش یافته و به وضعیت کنونی رسیده است. اکنون آمریکا در حالی ایران را به آماده نبودن برای مذاکره و توافق متهم می کند که عرصه ذهنی سیاستمداران آمریکایی اصولاً در رویارویی با ایران شکل گرفته و تعریف شده است. آیا در چنین شرایطی می توان انتظار تغییری یک شبه و عادی سازی روابط را داشت؟!
نظر شما :