سی و چهارمین بخش از سلسله نوشته‌های جدید سرکیس نعوم

سعد حریری اولین بازنده تحولات لبنان است

۱۰ آذر ۱۳۹۱ | ۲۳:۳۰ کد : ۱۹۰۹۷۱۶ اخبار اصلی خاورمیانه
امریکایی ها می گویند، آیا عاقلانه است که رهبر المستقبل و 14 مارس بیش از یک سال در مرخصی یا تعطیلی (Vacation) باشد؟
سعد حریری اولین بازنده تحولات لبنان است

دیپلماسی ایرانی: در سال گذشته سایت دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، روزنامه نگار و نویسنده مشهور و از چهره های مشهور فرهنگی لبنانی را که جوایز متعددی در زمینه های مختلف روزنامه نگاری و فرهنگی به دست آورده است که به طور مرتب در روزنامه النهار لبنان منتشر می شدند، ترجمه و منتشر کرد که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند. این یادداشت ها عموما درباره تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند که نعوم در سفرش به ایالات متحده امریکا که هر ساله انجام می دهد در دیدارش با مقام های مختلف امریکایی که برخی از آنها سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی امریکا داشته اند و شماری نیز همچنان در این دستگاه مشغول به کارند، در میان گذاشته بود. نعوم نامی از این افراد نمی آورد ولی سمت همگی آنها را یاد می کند، از این رو خواننده می تواند حدس بزند که فرد مورد اشاره چه کسی است یا این که از لحاظ تاثیرگذاری در سیاست خارجی امریکا از چه اهمیتی برخوردار است و یا این که چه اطلاعات پشت پرده ای را می داند که کمتر ردی از آنها در رسانه ها دیده می شود. یکی دیگر از نکات مورد اهمیت این یادداشت ها به روز بودن آنها و هم زمانی شان با تحولات خاورمیانه است. خاورمیانه ای که از سال 2010 به بعد و با آغاز بهار عربی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ویژگی دیگر این یادداشت ها حالت گفت وگو بودن آنها با مقام های امریکایی است که جذابیت بیشتری به آنها می دهد.

امسال نیز نعوم همانند سال های گذشته در همان زمان همیشگی به ایالات متحده امریکا رفته و مشابه همان گفت وگوها را انجام داده است و اکنون که به لبنان بازگشته این یادداشت ها را یک به یک در روزنامه النهار منتشر کرده است. دیپلماسی ایرانی نیز به رویه سال گذشته تلاش می کند، همگی این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. در این جا سی و چهارمین بخش از این سلسله یادداشت ها پیش رویتان قرار می گیرد:

از مسئول عالی‌رتبه در کاخ سفید که مسئولیت دومش بررسی اوضاع خاورمیانه است، پرسیدم: آیا امریکا حاضر می‌شود که مخالفان سوری را با رساندن اسلحه به آنها کمک کند؟ جواب داد: «امریکا چندان برای مسلح کردن آنها و رساندن پول به دستشان پافشاری ندارد. چرا که این مساله باعث می‌شود تا اسد به آنها ضربه بزند و شهرها و روستاهایشان را ویران کند.»

پرسیدم: درباره دخالت نظامی به سوریه چطور؟ جواب داد: «به هر حال هر گونه تصمیم به دخالت نظامی در سوریه در جای خود خطرات بسیاری دارد، برای این که دولت جنگنده در اختیار دارد و سلاح دفاع هوایی‌اش قوی است و سلاح شیمیایی دارد. و در صورت نیاز از همه این سلاح‌ها استفاده می‌کند. این هم برای کسی راز نیست، ما هم قدرت قتل عام دست جمعی (Wipe out) و همه این سلاح‌های گفته شده را بسیار پیشرفته‌تر از آنها و حتی غیر از آنها را در اختیار داریم.»

نظر دادم: من معتقد نیستم که اوباما تصمیم به انجام عملیات نظامی به سوریه برای اسقاط نظام حاکم بر آن بگیرد و بخواهد از این طریق به مخالفان آن کمک کند تا بدین ترتیب به جای آن یک نظام دموکراتیک ایجاد کند، مگر این که جامعه جهانی در شورای امنیت سر این موضوع به توافق برسد، که البته چنین احتمالی هم وجود دارد. نخبگام امریکایی هنوز خسارت‌های بشری و مادی عظیمی که در عراق و افغانسان داده‌اند را فراموش نکرده‌اند. جواب داد: «من هم با تو در این نظر هم‌نظرم. به همین دلیل شاید عمده رهبران امریکا، به خصوص پس از دعوت سناتور جان مک‌کین، برای انتخاب گزینه نظامی علیه سوریه، همه گفتند که قبل از آن باید ابتدا اطمینان مردم در داخل و خارج از امریکا برای گام گذاشتن در این راه را کسب کرد، برای همین گزینه نظامی هنوز مطرح نشده است. اما کشورهای عربی با قاچاق سلاح به مخالفان سوری موافقند.»  

پرسیدم درباره لبنان چطور؟ حمد بن جاسم، نخست وزیر و وزیر امور خارجه این کشور در جلسه اخیرش با لاوروف، وزیر امور خارجه‌ روسیه هیچ چیز ایجابی در مورد لبنان ندید که مثلا قبلا ندیده باشد و اکنون ایجاد شده باشد. او وجود یک چیز ایجابی را ضعیف دانست و گفت همان چیزی است که می‌بینید ولی آیا این کافی است؟ حمد بن جاسم خودش همیشه خوش‌بین است. جواب داد: «همان طور که می‌گویی نخست‌وزیرتان آدم باهوشی است و خوب مانور سیاسی می‌دهد. و هنگامی که دید اولین هم‌پیمانش و رئیس جمهور حکومت هم‌پیمان آن (یعنی اسد) گرفتار شده است، ابتدا این گونه مانور داد که می‌خواهد نقش میانجی را داشته باشد، همان طور که تو توصیف کردی، این مواضع را اگر اسد در دوران عزتش بود، اتخاذ نمی‌کرد. ما این را می‌دانیم. اما رئیس جمهور، ما وضعیت و حال و روزش را خوب می‌شناسیم و می‌دانیم چه نتایجی وجود دارد که باعث می‌شود او به اتخاذ آن مواضع اقدام کند. به بی‌طرفی رئیس مجلس اعتماد نداریم، اگر چه می‌گوید که قابل اعتماد است اما او بی‌طرف نیست. مکان و منبع تصمیم‌هایش مشخص هستند. و اما درباره فرمانده ارتش باید بگویم که او اخیرا تصمیم گرفت که از واحدهای ارتش برای مبارزه با قاچاق در داخل سوریه استفاده کند. چه کسی او را درگیر این کار کرد؟ لازم بود که موضعی در این زمینه نمی‌گرفت و حرفی نمی‌زد. به هر حال، همان طور که قبلا به تو گفتم، شاید خواسته‌های بزرگی داشته باشد. شاید مثل اکثر نظامی‌ها گمان می‌کند که ریاست جمهوری حق آنها شده و تنها در اختیار آنها است.»  

پرسیدم درباره داخل لبنان چطور؟ همان طور که به تو گفتم و به دیگر مسئولان امریکایی در واشنگتن نیز یادآور شدم تقسیم‌بندی خطرناکی میان مسلمانان در برابر اوضاع جاری در سوریه وجود دارد، سنی‌های لبنان نیز با نظام اسد می‌جنگند، برخی از شیعیان نیز با مخالفان او هستند، اما سیاستمداران و رسانه‌ها عموما و شاید هم از طریق کارهای میدانی یا از طریق مرزها، کمتر مثل آن دسته از کشورهای دیگری که با سوریه هم مرز هستند، رفتار می‌کنند. درباره انعکاس استمرار این وضعیت و تحولی که ممکن است در پی آن به وجود آید و تحولاتی که ممکن است در پی این ناآرامی‌ها به وجود آید و قلع و قمعی که در پی آن حادث شود و این که جنگ داخلی در لبنان در بگیرد. جواب داد: «من با بسیاری از چیزهایی که می‌گویی موافقم. اما آن چه خسته‌ام می‌کند این است که جریان 14 مارس ضعیف است و هیچ برنامه‌ریزی نمی‌کند و حتی در پاره‌ای مواقع به رغم جلسه‌های موسمی‌اش چندپاره است. برخی از ارکان آن با ارکان دیگر صحبت نمی‌کنند. اگر نظام اسد سقوط کند هم‌پیمانان کوچک ضعیف‌تر خواهند شد یا حتی پایان خواهند گرفت. اما حزب الله و جریان العون ]میشل عون[ همچنان قدرتمند خواهند ماند به این دلیل که هم سلاح دارند و هم جایگاه مردمی‌شان بالا است، در مقابل جریان المستقبل و 14 مارس چه می‌خواهند بکنند؟ هیچ برنامه‌ای برای اوضاع مالی و اقتصادی لبنان و آینده تحولات ندارند. یک سال است که ما با آنها درباره همه این مسائل صحبت می‌کنیم و آنها هم دائما به ما می‌گویند که اسد سقوط می‌کند. وقتی او سقوط کند همه مشکلات ما حل می‌شود و آن گاه خواهیم توانست که حزب الله را به زاویه‌ای ببریم یا از آن دعوت به تعامل با شرایطی که برای ما بسیار خوب است، کنیم. آنها نمی‌دانند که چه می‌گذرد. آیا عاقلانه است که رهبر المستقبل و 14 مارس بیش از یک سال در مرخصی یا تعطیلی (Vacation) باشد؟ او از تهدیدهایی که برای زندگی‌اش وجود دارد، می‌ترسد، و حق هم با اوست، اما همه لبنان مورد تهدید است با همه رهبرانش، باید که او بازگردد.»

جواب دادم: همه لبنانی‌از نزدیک شدن به اسلام‌گرایان تندرو واقعا پرهیز می‌کنند. آنها امروز با سنی‌های معتدل که المستقبل نماینده آن است، هستند. اما در آینده وقتی که اوضاع به هم ریخت و این جریان دگرگون شد، رهبران آن، کشور را به مسیر دیگری خواهند برد. آن گاه چه چیزی می‌تواند به آنها برای جنگ و در نتیجه حمایت از سنی‌ها در قبال دیگران و شیعیان کمک کند. آیا اعتدال بی نهایت قدرت دارد؟

کلید واژه ها: سرکیس نعوم


نظر شما :