برداشتی که از اظهارات اخیر ابراهیمی می‌توان کرد

زمینه‌سازی برای سناریویی بزرگ‌تر

۰۹ مهر ۱۳۹۱ | ۲۳:۵۶ کد : ۱۹۰۷۲۵۲ گفتگو خاورمیانه
گفتگوی دیپلماسی ایرانی بادکتر مهدی مطهرنیا،کارشناس مسائل سوریه در خصوص سخنان اخیر اخضر ابراهیمی درباره غیرممکن بودن حل فوری بحران سوریه.
زمینه‌سازی برای سناریویی بزرگ‌تر

دیپلماسی ایرانی: اظهارات اخیر اخضر ابراهیمی، فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب مبنی بر این که برای پرونده سوریه راه حل فوری ای سراغ ندارد، نشان دیگری است از ناامیدی وی نسبت به حل بحران سوریه. بحرانی که 19 ماه از آغاز آن می گذرد و هنوز برون رفتی از آن حاصل نشده است. اخضر ابراهیمی در حالی ابراز ناامیدی می کند که خلف وی کوفی عنان نیز در پیشبرد هدفش برای حل بحران سوریه شکست خورد و این پرونده را لاینحل در اختیار ابراهیمی قرار داد. آیا ناامیدی ابراهیمی اعلام زودهنگام شکست وی در پرونده سوریه است؟  دکتر مهدی مطهرنیا،کارشناس مسائل سوریه، در گفت وگویی با دیپلماسی ایرانی سخنان اخیر اخضر ابراهیمی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است که در زیر می خوانید:

اخضر ابراهیمی به این نتیجه رسیده است که حل و فصل بحران سوریه به این زودی امکان پذیر نیست. اظهارات ابراهیمی را چگونه تحلیل می کنید؟

صحبت های صریح اخضر ابراهیمی نمایشگر وجود بن بست دیپلماتیک در مسیر دستیابی به یک راه حل سیاسی در رابطه با بحران سوریه است. اما بیان این جمله از سوی اخضر ابراهیمی آن هم در چارچوب نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اهمیت بسزایی برخوردار است. چرا ابراهیمی به بیان شفاف این موضوع در این بافت جغرافیایی از منطق سیاسی جامعه بین الملی روی می آورد. به نظر می رسد اخضر ابراهیمی با گذشتن نقطه پایانی بر تحرکات دیپلماتیک برای حل بحران سوریه زمنیه های تلاش بیشتر غرب در جهت افزایش فشار بیشتر بر دولت بشار اسد را آماده می کند. غرب به خوبی واقف است که بشار اسد تلاش دارد با پشتیبانی هایی که از او صورت می پذیرد و تدارک مقابله با مخالفین و معارضین خود در داخل کشور زمینه های یک جنگ فرسایشی را به وجود آورد که در آن معاندین و معارضین آرام آرام در لایه هایی از سکون گرفتار آمده و با کاهش فرسایشی قدرت آنها زمینه های ابتکار عمل جهت مدیریت بحران را به دست گیرد.

بنابراین تمسک به راه حل های دیپلماتیک توسط دولت بشار اسد تنها برای خرید زمان قابل تصور است. در جبهه مقابل نیز ایالات متحده امریکا به خرید زمان می اندیشد چراکه اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است و نمی خواهد در هیچ کدام از محیط های هدف خود از  جمله سوریه و خلیج فارس تحرکی را انجام دهد که قابل کنترل نباشد. بنابراین فاصله کنونی تا انتخابت ریاست جمهوری امریکا فرصتی است برای ایجاد فضاسازی های مناسب در راستای کنترل بحران ها پس از انتخابات ایالات متحده امریکا.

بی تردید پس از انجام انتخابات موضوع سوریه جزء کلیدی ترین و فوری ترین مباحث مربوط به خاورمیانه و بحران های بین المللی دولت جدید امریکا خواهد بود. چه این دولت توسط اوباما تشکیل شود یا رقیب او میت رامنی. از این منظر صحبت های اخیر اخضر ابراهیمی اگر چه از یک واقعیت موجود در صحنه عملیاتی خبر می دهد اما در عین حال پیامد و نتیجه آن آماده شدن افکار عمومی برای مشروعیت بخشیدن به یک حرکت نظامی احتمالی علیه حکومت بشار اسد است.

هم اکنون دولت بشار اسد در وضعیتی قرار دارد که سعی می کند از حالت انفعالی خارج و حرکت های فعالانه ای در مسیر مدیریت بحران داشته باشد.

از سوی دیگر غرب نیز تلاش می کند با ایجاد همگنی بیشتر و مشارکت مقدماتی میان گروه های مخالف و ایجاد یک فرماندهی واحد در درون خاک سوریه و دادن سلاح های پیشرفته تر برای تقابل با تانک ها و هواپیماهای سوری به آنها، تحرکی شبیه افغانستان را در این جا نیز به وجود آورد. اما این روند نیازمند گذر از زمانی است که در آستانه انتخابات ایالات متحده امریکا قرار دارد.

نقش کشورهای دیگر در همراهی امریکای پس از انتخابات چه خواهد بود؟

نقش اساسی را در مسیر این تحرک مصر، ترکیه، عربستان و قطر ایفا خواهند کرد. به بیان دیگر تا زمانی که قاهره با آنکارا و ریاض و به دنبال آن با دوحه در یک مسیر و هماهنگی درونی برای انجام عملیات قرار نگیرند، غرب نیز چندان تمایلی به انجام اقدام نظامی نخواهد داشت. اگر ناتو در لیبی توانست موفق عمل کند و قذافی را شکست دهد، به دلیل وجود همین رویکرد موافق عربی در آن قضیه بود، اتحادیه عرب باید همان نقش را برای ناتو در سوریه نیز بازی کند. به عبارت دیگر این آمادگی باید برای کشورهای عربی  و افکارعمومی جهان عرب برای دخالت کشورهای عربی و ترکیه در سوریه فراهم شود.

این نکته را نباید فراموش کنیم که فضاسازی های موجود همگی متوجه ایجاد پیوند معنادار اما غیر رسمی میان مصر، ترکیه، عربستان و قطر در چارچوب فشار آوردن بیشتر بر دولت اسد و سپس بهر ه برداری از ارتش های این کشورها و یا مجموعه ای از کشورهای تحت حمایت ایالات متحده امریکا در چارچوب ارتش آزاد سوریه بر ضد حکومت بشار اسد است.

روسیه تا چه اندازه می تواند این تلاش ها را ناکام بگذارد؟

روس ها به هر تقدیر برگ برنده خود را در خارومیانه، سوریه و سپس ایران می دانند تا بتوانند چارچوب های مناسب برای امتیازگیری از غرب را داشته باشند. روسیه به خوبی می داند که گذر از سوریه و منطق موجود در این بحران موجب خواهد شد که نقش روسیه در خاورمیانه کم رنگ تر و زمینه های اتکای کشورهای منطقه خاورمیانه به تحرکات روسیه در این منطقه کاهش پیدا کند. بنابراین روسیه تلاش خواهدکرد تا آخرین مرحله، چارچوب های رسانه ای دفاع از سوریه را به نمایش بگذارد، اما در عین حال تا مرزهای درگیری با غرب بر سر سوریه پیش نرود. چراکه روسیه به خوبی واقف است که توانایی درگیری با غرب در ارتباط با بحران سوریه را ندارد. بنابر این نوعی نقل و انتقال قدرت به صورت متعادل را می پذیرد تا نقش روسیه در سوریه کاملا از بین نرود.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

چهارشنبه 5 مهر 1391 / یکشنبه 9 مهر 1391

کلید واژه ها: سوریه روسیه اخضر ابراهیمی امریکا بشار اسد دكتر مهدي مطهرنيا


نظر شما :