جنگ لفظی ارمنستان و آذربایجان بالا گرفت

مناقشه قره باغ، جنگ، صلح،‌هیچ کدام؟

۱۸ شهریور ۱۳۹۱ | ۲۱:۳۸ کد : ۱۹۰۶۵۱۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
دکتر افشار سلیمانی، کارشناس مسائل قفقاز و سفیر سابق ایران در آذربایجان در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به تنش های اخیر میان آذربایجان و ارمنستان می پردازد و معتقد است با وجود تهدیدهای دو طرف به جنگ حداقل تا یک سال آینده نه صلحی درآینده نزدیک رخ خواهد داد نه جنگی.
مناقشه قره باغ، جنگ، صلح،‌هیچ کدام؟

دیپلماسی ایرانی: ظرف چند روز گذشته و پس از تحویل رامیل صفر اف،  افسر آذربایجان از سوی مجارستان به جمهوری اذربایجان که منجر به واکنشهائی درارمنستان، آذربایجان، مجارستان، آمریکا، روسیه و برخی دیگر از کشورها گردید، شاهد ارزیابیها وتحلیلهای مختلفی از سوی کارشناسان مسائل منطقه قفقاز در خصوص احتمال بروز دوباره جنگ میان ارمنستان و آذربایجان  هستیم .

واکنش ارمنستان

سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور ارمنستان پس از انتقال افسرنظامی آذربایجان به این کشور  با صدور بیانیه ای اعلام کرد، کشورش آماده ی جنگ با جمهوری آذربایجان است. در این بیانیه اعلام شده است: «ما جنگ نمی خواهیم اما اگر مجبور شویم مبارزه خواهیم کرد و به پیروزی خواهیم رسید. ما از قاتلان نمی ترسیم حتی اگر تحت حمایت رهبر کشورشان باشند.» ایروان همچنین مناسبات خود با بوداپست را قطع و خواستار خروج دیپلماتهای مجارستان از ارمنستان شد. ده ها ارمنی در مقابل سفارت مجارستان در ایروان در اعتراض به استرداد صفراف تظاهرات کردند و با به آتش کشیدن پرچم این کشور نارضایتی خویش را نسبت به این اقدام نشان دادند. همچنین پیامهای تهدیدآمیزی از سوی گروهای تروریستی ارمنی به سفارت آذربایجان در بوداپست رسید که منجر به درخواست سفیر آذربایجان از دولت مجارستان مبنی بر  افزایش ضریب امنیتی وحفاظتی این نمایندگی شد .

رامیل صفراف  نظامی آذری به جرم کشتن یک نظامی ارمنی در مجارستان از سال ۲۰۰۶ در این کشور زندانی بود. درهمین سال در خلال برگزاری یک کلاس یادگیری زبان در دانشگاه نظامی بخارست واقع در کشور مجارستان، رامیل صفراف نظامی آذربایجانی هم کلاسی ارمنی خود به نام گورگن ماکاریان را به قتل رساند. صفراف دلیل اقدام خود را توهین این نظامی ارمنی به پرچم کشورش را اهانت به کشور خود دانست و از اقدام خود دفاع کرد. مجارستان پس از شش سال حبس، وی را به جمهوری آذربایجان بازگرداند. الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان صفراف را روز جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۱ در بازگشت به کشورش مورد عفو قرار داد. در باکو از بدو ورود این افسر آذری که مدیر کل اموربین الملل وزارت دادگستری آذربایجان از بوداپست  تا باکو همراهی می کرد وی همچون قهرمان مورد استقبال قرارگرفت و یک روز بعد از سوی صفر ابیف وزیر دفاع آذربایجان یک درجه افتخاری (سرگردی ) به وی اعطا ء و یک دستگاه آپارتمان نیز به او هدیه شد. همچنین اعلام شد حقوق ماهانه سالهائی که رامیل صفر اف در زندان بوده به وی پرداخت خواهدشد.

واکنش مجارستان

اقدام جمهوری آذربایجان درخصوص عفو رامیل صفراف، واکنش دولت مجارستان را برانگیخت و باکو را به خلف وعده متهم نمود. این در حالی است که برخی رسانه ها این اقدام مجارستان را بر اساس توافق پنهانی میان باکو- بخارست دانستند. اگرچه مجارستان هرگونه توافق پشت پرده را تکذیب کرده و اقدام خود را مطابق با قوانین بین المللی دانسته است. این درحالی است که خبرگزاری رویترز چندی پیش گزارش کرده بود که دو کشور بر سر وامی دو، سه میلیارد یورویی از طرف آذربایجان به مجارستان مذاکره کرده بودند.

واکنش اروپا

روسای گروه مینسک هم درباره آسیبی که عفو و تلاش برای تجلیل کردن از این جنایت به مراحل صلح و اطمینان بین دو طرف وارد آورده است، ابراز نگرانی کردند. سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا، نیز در مورد بالا گرفتن تنش ها میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان اظهار نگرانی کرد.

مواضع آمریکا وروسیه

در آن سوی قاره های آسیا و اروپا، باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیز از بروز یک تنش جدید میان دو کشور ابراز نگرانی کرد و مورد عفو قرار گرفتن رامیل صفراف از سوی الهام علی اف را تلویحا مورد نکوهش قرارداد. در کنار مرزهای آذربایجان دبیر شورای امنیت دسته جمعی سازمان کشورهای مشترک المنافع نیز این اقدام رئیس جمهور آذربایجان را منفی ارزیابی کرد و گفت:«باور ما بر این است که عملکرد آذربایجان و مقامهای مجارستان با تلاشهای میانجی گرانه بین المللی و با تلاشهای گروه مینسک که سعی دارند به درگیریها در منطقه خاتمه دهند مغایرت دارد. » 

ارزیابی کارشناسان

اووه هالباخ، کارشناس مسائل قفقاز در بنیاد علم و سیاست برلین که در حوزه ی مسائل قفقاز فعالیت می کند و سال هاست که پیرامون مناقشه ی قره باغ در مطبوعات آلمان مقاله می نویسد، دریک برنامه تحلیلی به دویچه وله گفت :« آذربایجان و ارمنستان پس از فروپاشی شوروی تاکنون به دلیل اشغال بیست درصد خاک آذربایجان توسط ارمنی ها جنگ ۴ ساله ای را تجربه کردند. لفاظی های نظامی در ماه های اخیر تشدید شده است. آذربایجان همیشه اعلام کرده که کاسه صبرش از اقدامات بی نتیجه دیپلماتیک لبریز شده و گزینه نظامی را دور از انتظار نمی بیند. این کشور اکنون در مسابقه ی تسلیحاتی از ارمنستان پیشی گرفته است. بودجه نظامی آذربایجان برابر است با کل بودجه ی ارمنستان. از سوی دیگر ارمنستان هم اعلام می کند که برای جنگ آماده است و ادعا می کند که در جنگ قبلی ظرفیت نظامی آذربایجان بالاتر از ارمنستان بوده، اما این کشور جنگ را باخته است. هر دو طرف بر طبل جنگ می کوبند. البته این به معنای این نیست که هر دو کشور در آستانه ی جنگ قرار گرفته باشند. اما در مناطق جنگی که آتش بس اعلام شده و در منطقه ای حدود ۱۸۰ کیلومتر بین قره باغ کوهستانی و خطوط مرزی آذربایجان، می تواند تحرکات جنگی انجام بگیرد. در ژوئن سال ۲۰۱۲ در محلی به دور از منطقه مورد مناقشه قره باغ کوهستانی هم درگیری رخ داده است. جامعه جهانی در حل مناقشه قره باغ کوهستانی موفقیتی نداشته است.»

اما وی تاکید می کند که «به رغم درخواست جامعه جهانی از طرفین درگیر برای خروج تک تیراندازان از مرزها هر دو طرف این تک تیراندازان را مستقر کرده اند. تجربه گرجستان به ما می آموزد که جامعه ی جهانی در مناقشه قره باغ کوهستانی باید فعال تر عمل کند و مانع درگیری نظامی بین آذربایجان و ارمنستان شود. به نظر من باید از یکسو جلوی تهدیدهای نظامی آذربایجان گرفته شود و از سوی دیگر به ارمنستان فشار وارد آید و صریحا گفته شود که بالاخره از هفت استان اشغالی که در اطراف قره باغ کوهستانی واقع شده اند، عقب نشینی کند. مناقشه قره باغ کوهستانی فقط بر سر مسئله جدائی خود قره باغ نیست، بلکه این مناقشه و بحران بر سر ۷ استان جمهوری آذربایجان است که از سوی نیروهای ارمنی تحت اشغال قرار دارد و اکثر جنگ زدگان و مهاجرین از همین مناطق اشغالی به باکو رانده شده اند. جمهوری آذربایجان خروج ارتش ارمنستان از مناطق اشغالی را پیش شرط اصلی مذاکرات با ارمنستان می داند و جامعه جهانی نیز از این خواست این کشور حمایت می کند. اما از سوی دیگر جمهوری آذربایجان نباید مدام تهدید به جنگ بکند و همزمان خواستار تخلیه مناطق اشغالی شود. مناقشه قره باغ یکی از مشکل ترین چالش ها ا ست. حل این بحران در کوتاه مدت محتمل نیست. جامعه جهانی باید بر این مناقشه نظارت بکند تا مانع بروز جنگ شود.»

کنعان علی اف، رئیس بخش آذری رادیو آزادی مستقر در شهر پراگ نیز به دویچه وله گفت: «در جمهوری آذربایجان مردم جنگ نمی خواهند، چون که تحت شرایط جنگی رنج می برند و سرزمین آن ها تحت اشغال قرار دارد. دولت اکنون برای آزادی مناطق اشغال شده این کشور حاضر است، جنگ بکند. بین ارمنستان و آذربایجان از ۲۰ سال پیش تا به حال شرایط نه صلح و نه جنگ حاکم است. روز به روز توان نظامی آذربایجان به دلیل درآمدهای میلیاردی نفت و گاز بیشتر می شود. دلارهای نفتی این امکان را به جمهوری آذربایجان داده است که توان نظامی خود را افزایش دهد. جمهوری آذربایجان، ارمنستان را وادار می کند که به مسابقه ی تسلیحاتی دست بزند. این مسئله سبب تضعیف ارمنستان شده است. در تبلیغات رسمی دولت آذربایجان آمده است که توان نظامی آذربایجان آنقدر بالاست که این کشور آماده ی آزادسازی مناطق اشغال شده خود است. مناقشه ایران با آمریکا و اعزام سرباز از سوی جمهوری آذربایجان به افغانستان نیز فاکتورهای مهمی هستند و موقعیت جمهوری آذربایجان را تقویت کرده است، همین مسئله سبب شده است که به رغم مشکل حقوق بشر و محدودیت آزادی مطبوعات در آذربایجان آمریکا از دولت آذربایجان پشتیبانی کند.»

هردو کارشناس فوق معتقدند که ظرف ۱۸ سال گذشته همیشه درگیری موقت و مقطعی مرزی بین دو طرف رخ داده ولی عملیات بزرگ جنگی انجام نگرفته و این درگیری ها به جنگی تمام عیار تبدیل نشده است. لذا وضعیت نه جنگ ونه صلح ادامه خواهد یافت.

تحلیل

در باکو وسایر پایتخت هائی که به منافشه قره باغ می پردازند نیز تحلیلهائی در رابطه با اقدام دولت آذربایجان مبنی بر عفو افسر نظامی آذری و تبعات احتمالی ناشی از آن ارائه شد و کماکان نیز ادامه دارد. طبیعی است که در باکو همه تحلیلها به نفع آذربایجان و درحمایت از اقدام رئیس جمهور این کشور باشد و در ایروان نیز همه تحلیلها برعلیه آذربایجان انجام گیرد که هردو این ها صورت گرفت. اما آنچه که مهمتراست این است که در مسکو، بروکسل و واشنگتن واکنشها به نفع آذربایجان نبود و برله ارمنستان صورت گرفت و ایروان نیز این وضعیت را به عنوان فرصتی طلائی ارزیابی نمود تا نسبت به  تهدید آذربایجان به جنگ مجدد بپردازد .

البته این تحرکات دولت حاکم ارمنستان بیش از آنکه مصرف منظقه ای وبین المللی داشته باشد مصرف داخلی داشت، بویژه آنکه کمتر از یکسال به انتحابات ریاست جمهوری در ارمنستان باقی مانده و از هم اکنون نبرد ساسی برای کسب قدرت از سوی احزاب، گروهها و شخصیتهای سیاسی آغاز شده است.

البته این امر در مورد آذربایجان نیز صدق می کند چراکه دراکتبر 2013 انتخابات ریاست جمهوری در آذربایجان برگزار خواهد شد و الهام علی اف از یکسال پیش از این با اقداماتی در عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که دارای جنیه های اصلاحی می باشد و طبیعی است که ادامه نیز خواهد داد به استقبال این انتخابات می رود . (قابل ذکراست بیش از دو ماه است که حزب حاکم آذربایجان نوین (ینی آذربایجان) رسما اعلام کرد که درانتحابات آتی ریاست جمهوری نامزدش الهام علی اف رهبر این حزب خواهد بود. با توجه به مجموعه شرایط حاکم براین کشور و ملحوظ داشتن مولفه های موثر در سیاست داخلی و خارجی آن به رغم اینکه پیش بینی درعالم سیاست مطلق نمی تواند باشد و با روش شناسی تحلیلهای سیاسی منافات دارد اما باید گفت که قطعا در دوره بعدی نیز الهام علیف رئیس جمهور آذربایجان خواهدبود.

از همه اینها که بگذریم آنچه که دراین نوشتار باید به آن پرداخت ارزیابی سخنان رئیس جمهور ارمنستان و کارشناسانی است که  پس از مورد عفو قرار گرفتن افسر آذربایجان در خصوص آینده مناقشه قره باغ  وتاثیر این اقدام باکو بر آن ابراز نظر کرده اند؛ که ذیلا و باختصار به آن می پردازم .

با درنظر داشت توالی دیدگاههای مطروحه دراین مقال که در بالا ذکر شد، ابتدا ارزیابی موضع سرژ سرکیسیان رئیس جمهور ارمنستان را مد نظر قرار می دهیم. او می گوید: «ما جنگ نمی خواهیم اما اگر مجبور شویم مبارزه خواهیم کرد و به پیروزی خواهیم رسید. ما از قاتلان نمی ترسیم حتی اگر تحت حمایت رهبر کشورشان باشند.» اگر مستندانه، عادلانه و براساس قواعد حقوق بین الملل این اظهارات سرکیسیان را مورد توجه و ارزیابی قراردهیم باید چند سوال از ایشان بپرسیم. باید سوال شود که وقتی ارمنستان 20% خاک آذربایجان را 20 سال است که متصرف شده است و این اراضی را باز پس نمی دهد به چه منظور دیگری باید به جنگ علیه آذربایجان بپردازد؟ شاید منظور او این است که اگر آذربایجان برای آزادسازی اراضی اشغالی خود مبادرت به اقدام نظامی کند ارمنستان وارد جنگ با این کشور خواهدشد. باید از ایشان پرسیده شود که شما که بیست درصد اراضی آذربایجان را اشغال کرده اید و هزاران آذری را اعم از زن ومرد و پیر و جوان و کودک و شیرخوار را به مسلخ برده اید و با راندن یک میلیون آذری از شهرهای خود خانه و کاشانه آنها را به مخروبه بدل ساخته اید چگونه تحمل مورد عفو قرارگرفتن یک افسر نظامی آذربایجان را به جرم قتل یک نظامی ارمنی ندارید؟ و به همین دلیل ملت آذربایجان را به جنگ مجدد تهدید می کنید؟ البته که قتل هرانسانی مذموم وناپسنداست و رامیل صفر اف هم نباید افسر ارمنی  را  می کشت و کافی بود اقدام مشابه او را(اهانت به پرچم کشور) انجام می داد وبس؛ اما به وجدان خود رجوع ومقایسه کنید اقداماتی  راکه ارمنستان علیه آذربایجان نموده و واکنشهائی که آذربایجان توانسته در دفاع از خود علیه! ارمنستان انجام دهد؟

موضع گیری بعدی مربوط به روسای گروه مینسک است که با ابراز نگرانی اعلام داشته اند عفو رامیل صفراف و تلاش برای تجلیل کردن از این جنایت (قتل افسر نظامی ) به مراحل صلح و اطمینان بین دو طرف آسیب وارد خواهدساخت. همچنین سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا، نیز در مورد بالا گرفتن تنش ها میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان اظهار نگرانی کرد.

باید سازمان امنیت وهمکاری اروپا و گروه مینسک زائیده از آن را مورد خظاب قرار داد و از آنها پرسید شما که 20 سال است  20 سانتی متر از 20 درصد اراضی اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان را آزاد نکرده اید و دربرابر این همه جنایات ارمنستان علیه آذربایجان واکنش عادلانه و خدا پسندانه نشان نداده اید و هیچ زمانی ارمنستان را به خاطر قتل هزاران آذربایجانی حداقل مورد نکوهش قرار نداده اید چگونه است که به خاطر عفو یک نظامی آذری که یک نظامی ارمنی را به قتل رسانده این همه به هم ریخته اید؟ اینگونه واکنشها یادآور نمادهائی از جنگهای صلیبی نیست ؟ اگر نظامی ارمنی که مسیحی است به دست یک مسحی دیگر به قتل می رسید چه عکس العملی نشان می دادید؟ یا یک نظامی مسلمان به دست یک نظامی مسیحی به قتل می رسید باز اینگونه بر آشفته می شدید ؟ آیا اساسا به دلیل ناتوانی هایتان در حل منافشه قره باغ در 20 سال گذشته دنبال بهانه نیستید که عدم حل آنرا به گردن آذربایجان بیندازید و بگوئید  تحویل نظامی آذری از سوی مجارستان به آذربایجان و عفو او دراین کشور همه چیز را به هم ریخت و بحران درحال حل شدن بود که چنین اتفاقی رخ داد؟ شما از کدام مراحل صلح و کدام اطمینان میان دوطرف سخن می گویید؟

دراین میان باراک حسین اوباما هم که سرگرم تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری برای دوره آتی است همچون دوستان اروپائی خود از تحویل افسر نظامی آذری وعفو او ابراز نگرانی کرده است. واقعا این تحویل و عفو از چنان تاثیر ی برخوردار است که همه چیزرا به هم ریخته و محتمل است اتفاقات ناگواری رخ دهد؟ تاثیر این همه اشغال و آوارگی و کشت وکشتار که با کمک روسیه و اغماض غربیها علیه آذربایجان صورت گرفته از این حادثه بسیار کم اهمیت (تحویل رامیل وعفو او ) کمتراست؟ ظاهرا که بی اهمیت است.

این موضع روسها که گفتند: « باور ما بر این است که عملکرد آذربایجان و مقامهای مجارستان با تلاشهای میانجیگرانه بین المللی و با تلاشهای گروه مینسک که سعی دارند به درگیریها در منطقه خاتمه دهند مغایرت دارد. »  بسیار شوخی بنظر می رسد. کدام تلاش میانجیگرانه ؟  کارشناسان مستقل نیک می دانند که این آش قلمکار را از همان ازل روسها برای آذربایجان پختند و کماکان هم به این پخت وپز ادامه می دهد و قرارداد 49 ساله نظامی با ارمنستان دارد؛ پایگاه نظامی روسیه در ارمنستان مستقراست؛ مرزهای ارمنستان با کشورهای همسایه اش توسط نیروی نظامی روسیه محافظت می شود؛ و همانگونه که ارمنستان مستظهر به کمکهای روسیه اراضی آذربایجان را اشغال کرده درصورت بروز جنگی مجدد باز این روسیه است پشت سر ارمنی ها قرار خواهد گرفت. اینکه سرژ سرکیسیان رئیس جمهور ارمنستان در شرایط بد اقتصادی و کاستی بودجه نظامی بی محابا آدربایجان را به جنگ تهدید می کند بیانگر آنست که به روسیه متکی است. این یک واقعیت است که اگر روسها ارامنه را به حال خود رها کنند تکلیف مناقشه قره باغ در ظرف چند ماه به نفع آذربایجان روشن می شود. تاسف بارتر اینکه درشرایطی که آمریکا و اروپا بیشترین امتیازات را درحوزه های اقتصادی، انرژی، سیاسی و امنیتی از آذربایجان دریافت نموده اند اما در راستای حل مناقشه قره باغ به نفع آذربایجان اقدامی قابل توجه انجام نداده اند و تاکنون بیشتر درکنار ارمنستان قرار گرفته اند. روسیه هم برغم اخذ امتیازات قابل توجه درحوزه های مذکور بیش از سایر بازیگران با ارمنستان همراه بوده و درواقع تبدیل به متفق استراتژیک این کشور و به تعبیر واقع بینانه تر مالک ارمنستان گردیده است.

از ارزیابی مواضع دولتها که بگذریم به بررسی دیدگاههای کارشناسانی که پیشتر به آنها اشارت رفت می پردازیم؛ ازجمله اینکه اووه هالباخ آلمانی که جوهر نظراتش دراین خلاصه می شود که  «جامعه ی جهانی در مناقشه قره باغ کوهستانی باید فعال تر عمل کند و مانع درگیری نظامی بین آذربایجان و ارمنستان شود. از یکسو جلوی تهدیدهای نظامی آذربایجان گرفته شود و از سوی دیگر به ارمنستان فشار وارد آید و صریحا گفته شود که بالاخره از هفت استان اشغالی که در اطراف قره باغ کوهستانی واقع شده اند، عقب نشینی کند. جمهوری آذربایجان خروج ارتش ارمنستان از مناطق اشغالی را پیش شرط اصلی مذاکرات با ارمنستان می داند و جامعه جهانی نیز از این خواست این کشور حمایت می کند. اما از سوی دیگر جمهوری آذربایجان نباید مدام تهدید به جنگ بکند و همزمان خواستار تخلیه مناطق اشغالی شود. مناقشه قره باغ یکی از مشکل ترین چالش ها ا ست. حل این بحران در کوتاه مدت محتمل نیست. جامعه جهانی باید بر این مناقشه نظارت بکند تا مانع بروز جنگ شود.»

هرچند که دیدگاه وی درمقایسه با مقامات ارمنی وغربی تا حدودی منصفانه به نظر می رسد اما از آنجائی که هالباخ هم غربی و مسیحی است؛ کفه ترازوی نظراتش به نفع ارمنستان سنگینی می کند. اینکه او به جامعه جهانی که لابد منظورش همان گروه مینسک و مشابهانش است توصیه می کند که به ارمنستان فشار آورده شود که بالاخره از هفت استان اشغال شده آذربایجان عقب نشینی کند و درمورد قره باغ کوهستانی نظری ابراز نمی کند مایه تردید است. یعنی قره باغ تحت تسلط ارمنیها و ارمنستان باقی بماند. وی همچنین به جامعه جهانی پیشنهاد می کند که به آذربایجان هم فشار بیاورند تا برای آزاد سازی اراضی اشغالیش از دست ارمنستان این کشور را تهدید نکند!اما خواستار تخلیه اراضی اشغالی خود از ارمنستان باشد. کجای دنیا دیده شده که کشور اشغالگر با توصیه و خواهش اراضی اشعالی کشوری را آزاد کند؟ یک بقالی اشغالی را با توصیه آزاد نمی کنند چه رسد به اراضی یک کشور که دارای اهمیت ژئو استراتزیک هم باشد.

و اما ارزیابی نظرات کنعان علی اف، رئیس بخش آذری رادیو آزادی که معتقد است: «در جمهوری آذربایجان مردم جنگ نمی خواهند، چون که تحت شرایط جنگی رنج می برند و سرزمین آن ها تحت اشغال قرار دارد. دولت اکنون برای آزادی مناطق اشغال شده این کشور حاضر است، جنگ بکند. جمهوری آذربایجان ارمنستان را وادار می کند که به مسابقه ی تسلیحاتی دست بزند. این مسئله سبب تضعیف ارمنسنان شده است. مناقشه ایران با آمریکا و اعزام سرباز از سوی جمهوری آذربایجان به افغانستان نیز فاکتورهای مهمی هستند و موقعیت جمهوری آذربایجان را تقویت کرده است»

تناقضی در بخشی از دیدگاه کنعان مشاهد می شود از یک سو می گوید ملت آذربایجان طالب جنگ نیستند از دیگر سو هم می گوید دولت آذربایجان آماده جنگ برای آزادسازی اراضی اشغال شده اش از دست ارمنستان است. اینجا سوالی پیش می آید؛ دولت بدون تمایل ملت به جنگ چگونه آماده نبرد برای آزاد کردن سرزمینهای اشغالیـ است؟  این کارشناس آذری همچنین معتقداست آذربایجان با افزایش بودجه نظامی خود ارمنستان را مجبور به مسابقه تسلیحاتی می کند. این درحالی است که ارمنستان به روسیه متکی است و به امکانات نظامی روسیه می نازد واز نظر مالی امکان خرید تسلیحات پیشرفته را ندارد. کنعان علی اف همچنین می گوید تقابل ایران - آمریکا و اعزام سرباز توسط آذربایجان به افغانستان از عوامل تقویت آذربایجان محسوب می شوند. این درحالی است که این اقدام باکو به موازات سایر امتیازاتی که در زمینه های انرژی وافتصادی به آمریکا وغرب داده است هنوز هم در حل منافشه قره باغ موثر واقع نشده است. همینظور تنش های تهران – واشینگتن نیز سبب نشده که اولا آمریکا به گونه ای استراتژیک آذربایجان را وارد این بازی نماید؛ ثانیا باکو خود نیز به دلیل تبعات منفی ناشی از تنش آمریکا - ایران، قصد ورود به این بازی را ندارد.

استنتاج

براساس آنچه که در سطور فوق آمد و نیز با توجه به ماهیت بحران قره باغ و تحولات گذشته و نقش بازیگران ذی مدخل منظقه ای و فرا منطقه ای در ایجاد وحل این بحران باید گفت:

1-   منافشه قره باغ دارای ماهیت بین المللی است و به کارت بازی قدرتهای منظقه ای و فرا منظقه ای و در راس آنها روسیه و آمریکا مبدل شده است و همین موضوع امکان بازی بیشتری به دو طرف درگیر نمی دهد.

2-   روسیه در راس بازی بحران قره باغ قراردارد. این کشور از تحولات قفقاز شمالی در درون اراضی خود نگران است و با فرسایشی کردن بحران قره باغ قصد دارد با آمریکا در بیرون از مرزهای فدراسیون روسیه تنش داشته باشد؛ چرا که با پایان این بحران روسیه شاهد بازی آمریکا در داخل خاکش در قفقاز شمالی خواهد بود.  برخورد مسکو با گرجستان و حضور تمام عیارش در ارمنستان نیز درهمین راستا صورت می گیرد.

3-   آذربایجان وارمنستان به دلایل خاص خود هیچ یک علاقه ای به جنگ مجدد ندارند. هردو کشور این جنگ را به نفع خود نمی بینند. البته ارمنستان با مشکلات فراوان اقتصادی مواجه است و استقلال رای هم دربرابر روسیه ندارد. آذربایجان هم رو به توسعه است و جنگ سبب توقف این روند می شود .مزید بر این پروژه های نفتی وگازی و انتقال وترانزیت آن و سرمایه گذاری غرب دراین زمینه ها دلیل دیگری است که هم باکو وهم سهامداران غربی را به عدم شروع جنگ مجبور ساخته است. باکو امیدواراست به مرور زمان به موازات تقویت موقعیت اقتصادی خود و تضعیف شرایط اقتصادی ارمنستان و افزایش نارضایتی ملت ارمنستان مناقشه قره باغ به نفع این کشور حل خواهدشد.

4-   سازمان امنیت و همکاری اروپا و دیگر نهادهای اروپائی و آمریکا به کرات بر عدم توسل به زور وحل بحران از طریق نظامی تاکید کرده اند و کماکان براین موضع مصرند؛ بنابراین احتمال حمله نظامی ازسوی آذربایجان برای بازپس گرفتن اراضی اشغالی خود بسیار ضعیف ونزدیک به صفراست.

5-   انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 در هردو کشور مانع از بروز درگریهای تمام عیار خواهدشد.

پس می توان استنتاج نمود که نه صلحی درآینده نزدیک رخ خواهد داد نه جنگی  و وضعیت نه جنگ نه صلح کنونی حداقل تا یکسال آتی ادامه خواهد یافت. به نظر می رسد پیش نیاز  نیل به مرحله حل منافشه موارد ذیل  است  :

1-   ابتدا نگرانی روسیه از بابت دخالتهای آمریکا در این کشور پس از خاتمه بحران قره باغ مرتفع شود.

2-   مشکلات روسیه با ناتو و آمریکا وترکیه در قفقاز جنوبی از میان برداشته شود و اعتماد متقابل میان طرفها پدید آید.

3-   باکو هم امتیازاتی بیش از آنچه که تاکنون به مسکو داده به کرملین نشینان بدهد.

دراین صورت است که تمایل مسکو به حل بحران قره باغ خودی نشان خواهد داد و رهیافتهای مختلفی که تاکنون مورد بررسی قرارگرفته از جدیت بیشتری برخوردار خواهدشد و درنهایت برروی یکی از آنها توافق صورت خواهد گرفت که طرح گام به گام و ایفای نقش میانداری از سوی نیروهای صلح سازمان ملل  اولویت عملی بیشتری را داراست. این مدل به طرح صلح مادرید که توسط گروه مینسک تهیه شده و با اصلاحاتی مورد پذیرش آذربایجان قرار گرفته از سوی ارمنستان مورد قبول واقع نشده است. دراین طرح با آزاد سازی 5 شهر آذربایجان از اشغال و قرار گرفتن دو شهر به عنوان مناطق حائل و استقرار نیروهای حافظ صلح جهت تضمین امنیت قره باغ، تعیین رژیم حقوقی قره باغ به آینده ای نه چندان معلوم موکول می شود. هرچند نباید فراموش کرد که روسیه به عنوان بازیگر اصلی این منافشه درپی حل این بحران به دست خود است و برگزاری چهار نشست سران آذربایجان، ارمنستان و روسیه در سالهای اخیر در همین راستا صورت گرفته است. باید اذعان کرد که مسکو تا زمان اخذ منافع و تضمینهای حداکثری، مانع حل این مناقشه خواهدشد و درشرایطی که آمریکا وغرب به بحرانهای موجود در ارتباط با خاورمیانه، سوریه، عراق، افغانستان و ایران مشغولند، روسیه ضمن استفاده از این فرصت ها به عنوان کارتهای بازی درجهت تثبیت موقعیتش در قفقازهای شمالی وجنوبی تلاش می کند./16

کلید واژه ها: مناقشه قره باغ افشار سليماني


نظر شما :