راهکار ایران برای مبارزه با تحریم ها چیست؟
گذار از صنعت داری به صنعت سازی
سه سیاست ایران در مقابل تحریمها
1. توقف افزایش قیمت سوخت:
دیپلماسی ایرانی: در مورد خودداری از افزایش قیمت سوخت باید گفت که این عمل بزرگی بود که علیرغم اجرای قانون هدفمندی یارانهها باید در این مقطع صورت میگرفت. اگر به راستی دولت این کار را عملی کند و اجرای طرح افزایش قیمت حاملهای انرژی را تا زمانیکه تحریمها وجود دارد، به تعویق بیندازد،فشارهای تورمی و اقتصادی بر جامعه کاهش پیدا خواهد کرد و مردم نیز آمادگی بیشتری برای تحمل آثار منفی این تحریمها پیدا خواهد کرد.
2. بسیج امکانات نفتی:
غربیها پیشبینی کرده بودند که اگر نفت ایران را تحریم کنند، عرضه نفت ایران کاهش پیدا کرده و در نتیجه قیمت نفت افزایش پیدا خواهد کرد. اما غافل از اینکه برخی از اعضای اوپک همانند عربستان سعودی تولید خود را افزایش میدهند و از سوی دیگر ذخیرهسازی نفت هم در کشورهای پیشرفته آغاز شد. در نتیجه تعادل عرضه و تقاضا به نفع عرضه بهم خورد و بر همین اساس قیمتها رو به کاهش گذاشت. کاهش قیمت نفت برای اقتصادهای وابسته به طلای سیاه خوشایند نبوده است. بنابراین کشورهایی که قصد داشتند در تحریم شرکت کنند، شروع به ذخیرهسازی کردند. کاهش قیمت نفت به چند دلیل است:
1. ایران درصد بالایی از نفت کشورهای صنعتی را تامین نمیکند. چراکه ایران در حدود یک تا یک و نیم میلیون بشکه بیشتر صادر نمیکند و به محض آنکه یکی از اعضای اوپک همانند عربستان سعودی،کویت و یا حتی امارات با تحریمها هماهنگ شوند و هرکدام 500 هزار بشکه نفت بیشتر تولید کنند، میتوانند جای خالی نفت صادراتی ایران را پر کنند. این مسال یک واقعیت است. بازار نفت نیز تابع عرضه و تقاضاست.
2. کشورهای صنعتی نیز شروع به ذخیرهسازی نفت کردند، این عامل هم توانست بر کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی تاثیرگذار باشد
3. رکود اقتصادی حاکم بر کشورهای اتحادیه اروپا همانند یونان، اسپانیا و حتی امریکا نیز مزید بر علت شد. هر زمان که رکود اقتصادی ایجاد شود، نفت کمتری مورد نیاز کشورهای صنعتی است. در حال حاضر یونان و اسپانیا به شدت دچار بحران اقتصادی هستند و به طور کلی اتحادیه اروپا دوره رکودی را سپری میکند که در نتیجه سبب خواهد شد تقاضا برای نفت کاهش پیدا کند و زمانی که تقاضا کم شود، قیمتهای جهانی نفت میل به نزول پیدا میکند. در نهایت اقتصاد کشورهایی همچون ایران که 70 درصد آن وابسته به درآمدهای نفتی است، نمیتواند از این تحولات بیتاثیر باشد. (اما نفت کالایی نیست که به طور کامل قابل تحریم شدن باشد، چراکه نفت دارای جسم و فیزیک نیست که بتوان آن را کاملا تحریم کرد. به عبارت دیگر ایران به دلیل آنکه کشوری است که از طریق دریای عمان و خلیج فارس به آبهای آزاد راه دارد، میتواند نفت خود با نفتکشهای خود تا آبهای آزاد برده و از آن طریق به نفتکشهای دیگر با برچم کشور دیگری منتقل کند.) اما حتی در این شرایط نیز ایران ناچار است از سیاست Dumping استفاده کند، یعنی قیمتشکنی کند. بدین معنا که نفت خود را کمتر از قیمت رسمی جهانی بفروشد، که این رویکرد هم سبب خواهد شد تا ایران با کاهش درآمد روبرو شود. اما به هیچوجه تحریمها نمیتواند به همان دلایلی که گفته شد ایران را از فروش نفت به طور کامل بازدارد، این مساله هم به دلیل نوع و ماهیت کالایی به نام نفت است. چراکه در دریاهای آزاد قابل انتقال به نفتکشها و تانکرهایی با برچم کشورهای دیگر است. این تفاوت بزرگی است که میان ایران و کشورهای بسته و بدون دسترسی به دریا (Landlocked) دارد. ضمن آنکه ایران علاوه بر 2000 کیلومتر مرز آبی که دارد، مرزهای طولانی با کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان نیز داراست که احتمالا به طور کامل تحریمها را اجرایی نمیکنند. در نتیجه تحریمها تاثیر دارد، اما این تاثیر بر اقتصاد ایران مرگبار نیست.
3. تغییر مسیر تبادل بانکی:
بدین معنا که نظام بانکی ایران قصد دارد تا سامانه جدیدی به جای سویفت راهاندازی کند. این سامانه در محدوده کشورهای دوست امکانپذیر است،اما در محدوده کشورهایی که از تحریمهای ایران پیروی میکنند، سیستم سویفت را نمیتوان با هیچ سامانه دیگری جایگزین کرد. سیستم سویفت شبکه جهانی بین بانکی است. ممکن است ایران با چندکشور همانند افغانستان،پاکستان و برخی از کشورهای امریکای لاتین همانند ونزوئلا و بولیوی و اکوادور توافق کرده تا شکبه دیگری را جایگزین سویفت بانکی کند، اما نمیتوان این شبکه را با کشورهایی که از تحریمها علیه ایران پیروی میکنند، استفاده کرد. بنابراین درمحدوده خاصی میتوان این راه راعملی کرد، یعنی چند کشور دوست با یکدیگر تصمیم بگیرند تا از کد واحدی استفاده کنند، اما این کد را نمیتوان به تمامی کشورها تعمیم داد.
لازمه راهاندازه این شبکه این است که کنفرانس و یا مجمعی از این کشورها تشکیل شود تا جایگزین سویفت میان آنها تعریف شود. آنها باید توافق کنند تا آن را عملی کنند، اما نمیتوانند این جایگزین را جهانی کنند.
راه حل اصلی مقابله با تحریمها
کاهش شدید هزینههای دولت و کوچک کردن حجم دولت است. اگر دولت بتواند از این بحران و تهدید تحریمی به سود کاهش دادن تصدیگریهای خود و کوچک کردن حجم ساختار دیوانسالاری دولتی استفاده کند، صرفهجویی بسیار بزرگی در هزینههای دولت ایجاد خواهدشد که وابستگی ایران را به درآمدهای نفتی به طور قابل ملاحظهای کاهش خواهد داد. به طور کلی کلید اصلی مقابله باتحریمها کوچک کردن حجم دولت است و این امر باید به صورت عزم ملی در دولت ایجاد شود. دولتیها نیز باید بدانند که کلید حل این مشکل در دست خود آنهاست. اگر این روند طی شود، تحریمها تاثیر بسیار مهلکی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت. اما متاسفانه تجربهها نشان داده است که در بدنه دولت میلی به کوچک شدن وجود ندارد. به باور من برهه کنونی مناسبترین زمان برای سپردن تصدیگری اقتصاد به بخش خصوصی و رها شدن تصدیگری از دست دولت است. اگر این راهکار را عملی کنند، چشمانداز مناسبی برای مقابله باتحریم ایجاد خواهد شد.
تحریمها فرصت برای ایران
در توضیح این مساله که شاید تحریمها به اقتصاد وابسته به نفت ایران فرصتی خواهد داد تا اندازهای از وابستگیاش به نفت بکاهد، باید گفت که این تئوری زمانی درست خواهد بود که ایران صاحب تکنولوژی بود. متاسفانه در این سالها درآمد نفتی تا اندازهای خاطر ایران را جمع کرده که تنها مصرفکننده تکنولوژی شده است. بنابراین اگر ایران کشوری صنعتی همانند کره، ژاپن و یا چین صاحب تکنولوژی و یا خالق آن بود، امروزه با تکیه بر آنها توان عدم وابستگی به درآمد نفتی را داشت. اما ایران سیستمهای آرندی قوی را هزینه اضافه میدانست، به دلیل آنکه از درآمدی نفتی استفاده میکرد. بنابراین اگر در این مرحله ایران شروع به خلق تکنولوژی کند، شاید در ده سال آینده تکنولوژی را بومی کرده و به جای مصرف آن، خالق تکنولوژی شود. در این صورت وابستگی به نفت کم خواهد شد.
البته ناگفته نماند که ایران برخی صنایع را به طور نسبی بومی کرده است و باید از این به بعد نیز صنعت ایران بخش آرندی خود را فعال کند. اگر ایران بدون شعار دادن وارد عمل شده وتصمیم بگیرد که صاحب تکنولوژی شود، راهکار خوبی در جهت مقابله با تحریمها خواهد داشت.
ایران کشوری صنعتدار است و به به عبارت دیگر در تمامی زمینهها صنعت دارد،اما هنوز صنعتساز نشده است. بدین معنا که ایران هنوز از ده مرحله صنعت که یکی از آنها از سایر مراحل مهمتر است و آن نیز طراحی صنعتی است، هنوز دست پیدا نکرده است. در نتیجه ایران میتواند با روش مهندسی معکوس به تکنولوژی دست پیدا کند. همانطور که ژاپنیها نیز پس از جنگ دوم جهانی با مهندسی معکوس تبدیل به قدرت صنعتی شدند. اما ایران خط تولید را از خارج وارد کرده و شروع به تولید میکند و زمانیکه این خط تولید دچار مشکل شود،باید دوباره از کشوری که خط تولید را وارد کرده تقاضای کمک کند. این وابستگی صنعتی بوده که دائما وابسته با سازندگان صنعتی است. در پایان باید امیدوار بود که ایران به جای صنعتداری به صنعتساز تبدیل شده و تکنولوژی را خلق کند./14
نظر شما :