حسین امیر عبداللهیان: درگیریهای سوریه را به دقت رصد میکنیم
تهرانامروز: آغاز تحولات منطقه خاورمیانه ضمن آنکه تغییراتی را در برخی بازیگران منطقه و از جمله نقش ایران در حوزه مهم استراتژیک جهان پدیدار ساخته، دستگاه وزرات امور خارجه را طی این رخدادهای منطقهای به پردغدغهترین نهاد اجرایی کشورمان تبدیل نموده است. بر همین اساس، با دکتر حسین امیر عبداللهیان، معاون وزیر امور خارجه در امور کشورهای عربی و آفریقایی که در خیز انقلابی مردم منطقه، درسمت حساسی در دستگاه دیپلماسی مشغول فعالیت بود گفتوگویی انجام دادیم تا از تغییرات اولویتهای سیاست خارجی با توجه به الزامات منطقه و ارزیابی و تحلیل دستگاه دیپلماسی کشور درباره روند مسائل منطقهای آگاه شویم. دکتر امیر عبداللهیان، معاون عربی - آفریقایی وزارت امور خارجه در گفتگو با مریم سالاری،خبرنگار تهران امروز ضمن صحبت درباره چارچوب مطالبات مردمی منطقه و روند تحرکات دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی، با عبور ازچالشهای ایران و عربستان به ارائه توضیح درباره تحولات سایر کشورها پرداخت. مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
با آغاز انقلابات عربی منطقه، روایتهای مختلفی درباره علل شکلگیری این جنبشها شکل گرفت. یک نگاه، تفسیرهای غربی بود که این انقلابات را در قالب یک جنبش آزادیخواهی و دموکراسیخواهی مردم ارزیابی میکردند و یک دیدگاه هم نگاه جمهوری اسلامی ایران بود که معتقد بود این جنبشها براساس مطالبات بومی و دینی مردم شکل گرفته است. بر اساس این تحولات، در برخی از این کشورها، گروههای مخالف دولت دارای جایگاه حقوقی شدند. بر همین اساس ارزیابی شما از تحولات منطقه چیست؟ آیا فکر نمیکنید این جریانها در آینده دچار محافظهکاری خواهند شد و اگر در جایگاه اپوزیسیون بودند بهتر میتوانستند در راستای اهداف جنبش عمل کنند؟
مطالبات مردم در این انقلابات به چند دسته تقسیم میشود؛ اول مطالبات آزادی خواهی و یا به تعبیری دموکراسی خواهی که به دلیل نظامهای توتالیتر و بستهای که در این کشورها بود، برانگیخته شده است. دوم، مطالبات اقتصادی که به دلیل فاصله زیاد فقیر و غنی و نوع حکومتهایی که معمولا در آنها ثروت در اختیار یک عده بسیار محدودی از یک تا پنج درصد افراد جامعه و طبقات خاص بوده و بیش از نود درصد مردم در فقر به سر میبردند، شکل گرفته است. مطالبات بعدی اسلام خواهی است. در مجموع با یک نگاه به مدلها و الگوهای موجود، باید گفت که مطالباتی که مردم داشتند حتی مطالبات مدنی،اجتماعی و دموکراسی خواهی اینها در چارچوب مطالبات اسلام خواهی است. علتش این است که به لحاظ ریشهای در این کشورها اسلام حاکمیت دارد. اما اینکه سرنوشت انقلابات به چه مسیری منتهی خواهد شد، حقیقت این است که در هیچ یک از این کشورها نمیتوان گفت که انقلاب به مراحل تکاملی خود رسیده وتمام شده است. در این رابطه طرفهای مقابل هزینه زیادی میکنند که این انقلابات را مهار کنند. در نتیجه اگر بخواهیم از آینده انقلابات بگوییم جنگ بین دو اراده است. اراده مردم، تودههای مردم، نخبگان، احزاب سیاسی، جوانان، زنان و مجموعه ای از عوامل تاثیر گذار در فضای اجتماعی این کشورها از یکسو و در طرف مقابل، بقایای رژیمهایی که رفتند یا رژیمهایی که در کنارمحور آمریکا و رژیم صهیونیستی ماندند و برخی از کشورهای عربی که هرگونه تغییر را مغایر منافع خودشان میدانند.
ایران یکی از کشورهای تاثیرگذار در تحولات منطقه بوده است که خود را در کنار اراده مردم و تودههای عمومی قرار داده است. این حضور چه تاثیری در جنگ دو اراده مذکور خواهد داشت؟
ایران در ارتباط با یکایک این کشورها به دلیل مشترکاتی که با این کشورها دارد وضعیت متفاوتی دارد. آمریکا و رژیم صهیونیستی از بازیگران خارجی صحنه هستند. برخی از کشورهای عربی منطقه هم هرکدام به سهم خود نقشی دارند. ایران هم یکی از بازیگران موثر است اما بازیگری طرفهای مقابل در این کشورها به صورت مداخله نمود پیدا میکند اما بازیگری ایران در قالب نفوذ آشکار میشود. حقیقتا ما درهیچ یک از این کشورها مداخلهای نداشتیم اما بدون استثنا در تمام این کشورها دارای نفوذیم و این نفوذ هم به مشترکات ما با برخی از کشورها، گفتمان مربوط به انقلاب اسلامیو دیدگاههای انقلاب اسلامیو دستاوردهای جمهوری اسلامیبر میگردد. به نقل از خود بازیگران جدید صحنه تحولات منطقه، خروجیهایی از ایران دریافت میشود این است که جمهوری اسلامیایران بیش از 3 دهه توانسته بهرغم این تحریمها شرایط را مدیریت کند و در سخت ترین شرایط به بهترین فنآوریها دست یابد. ایران در عرصه سیاسی همیشه تهدید میشود که موفق شده در ناامن ترین شرایط منطقه خاورمیانه و کشورهای پیرامون یکی از امنترین کشورهای منطقه باشد. این خروجیهایی است که برای یک ناظر سیاسی مفهوم خاصی دارد ما سعی کردیم در مجموعه تحولات منطقه، اولا تحولات را با دقت رصد کنیم ثانیا متناسب با شرایط هر کشور از نفوذ خودمان در راستای منافع ملی بهرهبرداری حداکثری داشته باشیم.
اما آقای دکتر به نظر میرسد که همزمان با آغاز تحولات، دیپلماسی عربی ما دچار تنزل شده؛ چه عاملی باعث آن شده است؟
آن چیزی که در حوزه مناسبات ما با کشورهای عربی مطرح است بخشی از آن در رابطه با ایران و بخش دیگر در رابطه با کشورهای خارجی دیگر است. کشور ما از موقعیت استراتژیک خاصی در منطقه برخوردار است و با منابع سرشار مادی و معنویای که در اختیار دارد توانسته است جایگاه خاصی در مجموعه ژئوپولتیک سیاسی منطقه دراختیار بگیرد. اما درباره آنچه که مربوط به طرفهای مقابل ماست باید دید چه عواملی باعث میشود که مباحثی دربارهایران هراسی مطرح میشود. در مذاکرات رسمیکه با کشورهای منطقه داریم، ما و کشورهای عرب منطقه چه در خلیج فارس و چه در خاورمیانه همگی به دنبال یک روابط پایدار و مستحکم هستیم و در حوزه دیالوگهای دوجانبه و همکاریهای دوجانبه مشکل خاصی بین ما و هیچ یک از این کشورها وجود ندارد اما در چه حوزههایی دارای تفاوت دیدگاه بودیم؟ حوزههای منطقهای مثل عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین، جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه، یعنی در خارج از مناسبات دوجانبه. برخی طرفهای خارجی با شناختی که از گفتمان و ظرفیتهای ایران درمنطقه دارند به دنبال تزریق ناامنی مدیریت شده به منطقه هستند اما آنها یک خط قرمزی هم دارند و اینکهاین ناامنی نباید آنقدر از کنترل خارج شود که امنیت انتقال انرژی دچارخدشه شود. لذا نمود بارز آنها را در شعارهایی مثل ایرانهراسی میبینید. سیاست ایران هراسی یکسری مصداقهایی دارد که وجود خارجی ندارد اما عملا کاربرد تبلیغاتی دارد و این شکافی که شما میبینید از نظر کسانی که در حوزه دیپلماسی هستند بیشتر شکاف مجازی است تا واقعی و به جرات میگویم اگر فشارها و برخی مدیریت کشورهای فرامنطقهای را حذف کنیم که در بعضی از کشورهای عربی سایه انداخته آن چیزی که در ورای این فضا وجود دارد یک روابط مبتنی بر احترام و قابل محاسبه و پایداری است که بین ایران و کشورهای عربی ایجاد میشود. بالاخره در منطقه با ایدهای به نام بیداری اسلامیروبهرو هستیم. در مجموعهاین تحولات، برخی کشورهای عربی دچار نگرانی شدند که دو بعد دارد؛ یکی بهاین دلیل کهاین تحرکات در منطقه انها را به هراس انداخته و نگرانی دوم این است که معمولا بسیاری از کشورهای عرب در منطقه، اتکا به نیروی خارجی را پایه اساسی اقتدار خود قرار دادهاند. آنها وقتی مشاهده میکنند که مثلا در مصر در دقیقه 90 آمریکاییها باید بین حسنیمبارک و شرایط جدید دست به انتخاب بزنند، اعتماد خود را به آمریکا از دست میدهند. گفته شده که در روزهای پایانی خلع قدرت حسنی مبارک یکی از سران کشورهای منطقه که نمیخواهم اسم ببرم به وی زنگ میزند و از مبارک میخواهد به آن کشور پناهنده شود و میگوید ما امنیت تو را تضمین میکنیم تا بتوانی تا آخر عمر با رفاه در اینجا زندگی کنی. مبارک با عصبانیت میگوید این چیزی که به سر من آمد بهخاطر اعتمادی بود که به آمریکا کردم به شما که رئیس یک کشور هستید میگویم اگر کسی بخواهد با لباس آمریکا خود را بپوشاند در حساسترین شرایط عریان میماند.
با پیروزی محمد مرسی در انتخابات ریاستجمهوری مصر بهعنوان نماینده اخوانالمسلین و اسلامگرایان، سمت و سوی مناسبات این کشور در خاورمیانه و نسبت به اسرائیل چگونه خواهد بود؟ با توجه به این مسئله که بعد از پیروزی اسلامگرایان شاهد بودیم که جریانهای حاکم، ساز مخالف با مواضع پیشین کشور نزدهاند.
مصر، یک حوزه تمدنی، ادیانی، اسلامی و تاریخی است. هرگونه تغییری در مصر در کل جهان عرب و چه بسا در کل جهان اسلام تاثیرگذار است. شرایط مصر پیچیده است بیش از آنکه موضوعات داخلی این کشور درمناسبات سیاسی حاکم بر آن تاثیر بگذارد، موضوعات بینالمللی حتی در نوع حکومت اثر گذار است. لذا شما در تحولات اخیر مصر و انتخابات ریاست جمهوی به خوبی میبینید که ضمن اینکه در داخل مصر جریانهای مختلف سیاسی چالشهایی داشتند، طرفهای بینالمللی هم تاثیرگذار بودند. چون برای آمریکا، غرب و اسرائیل امنیت تل آویو خیلی مهم است.نقطه تعادل حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه در دهههای گذشته، مصر بوده است. نکته دوم این است که مصر به دلیل همان دلایل ادیانی، تمدنی و تاریخی اگر مدلش به سمت مدل دموکراسی برود، برخی از کشورهای عربی آن را برنمیتابند چرا کهاین هم الگو قرار میگیرد. لذا شاهدیم که اوباما پیام تبریک مهم و چالش برانگیز و مداخله جویانهای به مرسی فرستاد و به احمد شفیق هم گفت شما هم در صحنه بمانید و به این ترتیب آن کسی که طرف برنده نیست را حفظ کرده تا بهعنوان معارض در آن سیستم باقی بماند و بتواند دائما اعمال فشار کند که در مقابل اسلامگرایان و جریاناتی که در آن کشور وجود دارد، ایجاد توازن کند.
آینده مناسبات ایران و مصر را چگونه میبینید؟ به نظر میآید که ما با آغاز انقلاب مصر با روندی شتابزده در رابطه با این کشور عمل کردیم و بعدها مشخص شد که روند تحولات بسیار پیچیدهتر از واقعیات بود.
ما معتقدیم انقلاب مصر در مراحل اولیه خودش است و زمان زیادی را باید طی کند که به بلوغ کامل خودش برسد. در این شرایط، شتابزدگی، امر معقولی نیست. در چه حوزهای ما شتابزده عمل کردیم؟
پیش بینیهایمان از ارتباط مستحکم و نزدیک با دولت جدید مصر و شتابی که در اظهارنظر برخی مقامات مبنی بر برقراری ارتباط و دایرکردن سفارت در این کشور مطرح شد.
ببینید آنچه که در حوزه دیپلماسی درباره مصر دنبال شد اولا اینکه شتابزده عمل نکنیم ثانیا در حوزه توسعه روابط ما این پیام مثبت را به فضای جدید مصر بدهیم که جمهوری اسلامیایران از توسعه روابط استقبال میکند. ما همیشه در مذاکرات با هیاتهای مصری و مقامات وزارت امور خارجه عنوان کردیم که شرایط شما را درک میکنیم و با درک شرایط شما، تصمیم درباره نحوه و زمان ارتقای روابط به عهده شماست. در مقطع کنونی ایران با درک شرایط و اینکه اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب مصر انتخاب شده و یک پروسهای برای تشکیل کابینه و استقرار هرچه بیشتر حکومت در این کشور باید طی شود، از هرگونه توسعه روابط استقبال میکند.
اتفاقات سوریه و رویکردهای جهانی نسبت به این کشور در مقایسه با بقیه کشورها متفاوت بود. ارزیابی شما درباره تحولات سوریه چیست؟ این کشور چه ظرفیتهایی در برابر این فشارها دارد ؟ با توجه به درگیریهای اخیر میان ترکیه و سوریه که به نوعی تهدید یک فضای جنگی در منطقه را تداعی میکند استراتژی ایران و کشورهای متحد درباره سوریه چیست؟
درباره سوریه مواضع ما خیلی واضح است. ما مانند سایر کشورهای عربی معتقدیم که سوریه نیازمند سطحی از اصلاحات است. مردم مطالباتی داشتند و بشار اسد هم پاسخ این مطالبات را در چارچوب اصلاحات دنبال میکند. نکته مهمی که وجود دارد این است که این کشور در محور مقاومت است. در یک نگاه کلان و راهبردی، بازیگران خارجی و برخی بازیگران منطقهای پس از اینکه دیدند با تحولات منطقه، رژیمهای وابسته به غرب و آمریکا و یا رژیمهای خاندانی یکی پس از دیگری در حال سرنگونی هستند، تلاش کردند که مسیر انقلاب را منحرف کنند که در نهایت دیدند که دستاورد زیادی ندارد. بنابراین کار زیرکانهای کرده و مهندسی معکوس نموده و جهت این تحولات را تغییر دادند. حالا ببینیم برای حرکتهای مردمیچه اتفاقی افتاده است . الان وضعیت محور مقاومت در این تحولات منطقه ارتقا پیدا کرده است و وضعیت رژیم صهیونیستی افول پیدا کرده است. اینها برای آنکهاین خروجی را تغییر دهند آمدند از مهندسی معکوس استفاده کردند و گفتند اگر قرار است اتفاقی بیفتد باید آن نقطه اتفاق، سوریه باشد. اگر برای سوریه اتفاقی بیفتد ارتباطش با ایران، مقاومت و جریان حزبالله و گروههای جهادی در فلسطین قطع میشود و محور مقاومت فرو میریزد. لذا بر سوریه تمرکز کردند. ما نقش سوریه را به دلیل اینکه در محور مقاومت قرار دارد، بسیار کلیدی و راهبردی میدانیم. تغییر در سوریه را مخاطرهای جدی برای تغییر جغرافیای سیاسی در منطقه میدانیم و بهاین دلایل معتقدیم که هم از مردم سوریه با صدای بلند و هم از طرح اصلاحات بشار اسد باید حمایت کنیم. مداخله خارجی را کاملا رد کنیم و از هر امکانی که داریم برای کمک به مردم و طرح اصلاحات در سوریه استفاده بکنیم. اوضاع اخیر منطقه و درگیریهای جدید میان سوریه و طرفهای مقابل را به دقت رصد میکنیم و در چارچوب این راهبرد با تمام توانمان با حمایتهای سیاسی و معنوی با سوریه همراهی میکنیم.
عدهای در کشورهای عربی به دنبال آن هستند که دعوای اعراب- اسرائیل را به شیعه و سنی تبدیل کنند. راهبرد ما در این باره چیست؟
جمهوری اسلامی ایران همواره منادی وحدت شیعه و سنی بوده و ما با رفتار خود این را ثابت کردهایم. در واقع تلآویو با جنگ نرم درصدد تبدیل نزاع اعراب و رژیم صهیونیستی به فتنه شیعی و سنی است بنابراین همه طرفها باید در این موضوع هوشیار باشند.
عربستان هم مدعی است که ایران میخواهد از تحولات منطقه برای گسترش هلال شیعی بهرهبرداری کند. آیا ماهیت اصلی چالش ایران و عربستان بر سر عوامل مذهبی است؟
ما در حوزه دو جانبه هیج گاه تلاش نکردیم که با عربستان وارد تنش و چالش شویم بلکه سعی کردیم از ظرفیت عربستان به صورت مثبت در جهان اسلام استفاده کنیم و این را بهنفع جهان اسلام میدانیم.
ما طی سالهای اخیر تلاش کردیم که سیاست جذب آفریقا را در پیش بگیریم، آیا موفق بودهایم؟
درمورد کشورهای شمال آفریقا از جمله تونس، مصر و لیبی شاهد تحولات شگرف و عمیقی بودیم. روابط ما با سایر کشورهای این حوزه مبتنی بر احترام و دوستی است. رابطه مراکش با ما قطع است. ما هیچ مبنایی برای قطع روابط با این کشور نداریم و اعلام هم کردیم که تصمیم آنها برای قطع رابطه ک تصمیم قابل فهم نیست و لذا هرگاه علاقهمند به برقراری رابطه بودید ما آمادگی آن را داریم. اما در حوزه شرق، غرب، مرکز و جنوب آفریقا که بیش از 52 کشور آفریقایی در آن وجود دارند، همواره نگاه جمهوری اسلامی ایران به آفریقا در حوزه سیاست خارجی اش قوی بوده است. اینکه آیا ما موفقیت کاملی داشتیم به دلایل مختلف در بعضی حوزهها، بلی در برخی حوزهها، نه و در برخی از آنها هم نسبی بوده است. ایران در حوزههای متعدد و در هر کشور آفریقایی متناسب با راهبرد و برنامهای که داشته کار را پیش برده و همواره در حوزههای سیاسی، همکاری در مجامع بینالمللی، حوزههای فرهنگی در آفریقای سیاه، حوزه کمکهای پزشکی و درمانی بدون تردید جزو اولین کشورهایی بوده که وارد شده و از مناسبات قویای هم با نظامهای سیاسی این کشورها و مردم آفریقا برخوردار است.
بهرغم این تلاشها برای بهبود مناسبات، آفریقای جنوبی که در حوزه هستهای با ایران همراهی بیشتری داشت این اواخر حمایت و همراهی کمتری از برنامههای هستهای ایران به عمل آورده است چرا؟
من ماه گذشته آفریقای جنوبی بودم و با خانم ماشابانه وزیر خارجه این کشور هم ملاقات داشتم. سه روز قبل از این ملاقات ایشان در اجلاس بینالمللی شرم الشیخ که آقای دکتر صالحی هم در آن مشارکت داشتند وزیرخارجه آفریقای جنوبی خیلی شفاف و صریح از مواضع هستهای ایران حمایت کردند و بر این موضوع تاکید کردند و رسانهای هم شد. آن صدایی که ما از آفریقای جنوبی میشنویم حمایت از برنامههای صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران است.
نظر شما :