فرید زکریا: با سوریه چه کنیم؟

۱۰ تیر ۱۳۹۱ | ۱۴:۱۵ کد : ۱۹۰۳۴۳۱ سرخط اخبار
اعتماد: باید برای سوریه چه کرد؟ مداخله نظامی غرب به نظر گزینه‌یی دردسرساز است، ولی موقعیت موجود در سوریه یک کابوس انسانی است و طی هفته‌های آتی نیز بی‌ثباتی بیشتری ایجاد می‌کند. سفر اخیرم به ترکیه و روسیه مرا مجاب کرده که راهی برای حرکت به جلو وجود دارد. فشار بر حکومت بشار اسد واقعی و فزاینده است؛ سوریه به لحاظ مالی در مضیقه است و حالا از سوی ترکیه هم با فشار نظامی مواجه شده است.

امریکا دائما روسیه را به خاطر حمایت از اسد ملامت کرده و معتقد است روسیه به خاطر حمایت از متحدش جان انسان‌ها را قربانی کرده و تجهیزات نظامی ارتش سوریه را فراهم کرده است. بخشی از این ادعا درست است و بخشی از آن هم غلط؛ و البته اغراقش هم زیاد است. اما به هر حال اگر هدف ساقط کردن حکومت اسد است، چه درست و چه غلط این چیزها به کار نمی‌آید. روسیه تنها کشوری است که در سوریه نفوذ دارد، مگر اینکه امریکا بخواهد از ایران کمک بگیرد.

نخستین نکته‌یی که باید متوجهش باشیم این است که قراردادهای روسیه با سوریه محدود است. مقامات امریکایی و بخش عمده رسانه‌های غربی مدام این ترجیع‌بند را تکرار می‌کنند که رژیم اسد شریک حیاتی مسکو در منطقه است. این واقعا گزافه‌گویی است. سوریه مشتری تسلیحات شوروی بود، ولی همچون بسیاری دیگر از شرکای شوروی، این شراکت تجاری با فروپاشی شوروی به پایان رسید. قراردادهای مالی سوریه و روسیه هم چندان نیست؛ روسیه نهمین شریک تجاری سوریه است و فقط ? درصد از مبادلات مالی این کشور را به خود اختصاص داده است. بزرگ‌ترین شرکای تجاری سوریه اتحادیه اروپا، عراق، چین و عربستان سعودی (که مبادلات تجاری‌اش با سوریه سه برابر روسیه است) هستند. پیوندهای سیاسی دمشق و مسکو هم چندان محکم به نظر نمی‌آیند. سفر بشار اسد به مسکو تنها ? سال پس از تصدی پست ریاست‌جمهوری صورت گرفت و آن هم نه در قالب سفر یک متحد مهم منطقه‌یی. نخستین مقصد بشار اسد خارج از خاورمیانه پاریس بود، که اسد هر از گاه به آن سر می‌زند. سال بعد از آن به لندن رفت. او تعطیلاتش را هم در کنار نخست‌وزیر ترکیه در سواحل دریای سیاه گذراند.

معمولا گفته می‌شود که پایگاه دریایی روسیه در طرطوس سوریه بسیار استراتژیک است. ولی روس‌ها چندان اهمیتی به آن نمی‌دهند، نه در حرف‌ها و نه در اعمال‌شان. این بندر به ندرت مورد استفاده قرار گرفته و حالتی نیمه مخروبه و متروکه دارد. وقتی تنها ناو هواپیمابر روسیه کمی پیشتر و به عنوان بخشی از یک ناوگان کوچک عازم این بندر شد، هیچ اسکله‌یی قادر نبود امکان پهلوگرفتن‌شان را فراهم کند.

روسیه بزرگ‌ترین صادرکننده اسلحه به سوریه است و هر سال مقدار قابل‌توجهی سخت‌افزار به این کشور می‌فروشد. مقامات روسی به من گفتند که این صادرات سالانه حدود ??? میلیون دلار است، درحالی که بسیاری از آنهایی که بیرون از گود هستند رقم‌های بالاتری را تخمین زده بودند. به هر حال، مقدار اسلحه‌یی که سال گذشته روسیه به سوریه ارسال کرده یک‌دهم میزان تسلیحاتی است که در اختیار هند قرار داده است، یک‌چهارم تسلیحاتی که سوریه به ویتنام داده، کمتر از یک‌دهم صادرات نظامی روسیه به چین و کمتر از دو‌پنجم مبادلات نظامی‌اش با الجزایر. صادرات تسلیحات روسی به مصر هم بیشتر از صادرات نظامی‌اش به سوریه است.

دولت اوباما حملات بی‌هدفی علیه روسیه به راه انداخته است – احتمالا برای اینکه بالاخره کسی را به خاطر مخمصه سوریه که راه‌حل واضح چندانی ندارد ملامت کرده باشد. در 22 ژوئن، وزیر امور خارجه امریکا، هیلاری کلینتون، آشکارا دولت روسیه را متهم کرد به اینکه هلی‌کوپترهایی به سوریه داده است که «تنش‌های داخلی سوریه را به شکل قابل‌توجهی افزایش می‌دهند». ولی معلوم شد روس‌ها فقط سه هلی‌کوپتر به سوریه فرستاده‌اند که آن هم 20 سال پیش به این کشور فروخته شده و فقط برای تعمیر به روسیه ارسال شده بوده است. این حملات لفظی امریکا به روسیه چه فایده‌یی داشت؟

شاید روسیه موضعی غیرقابل‌تغییر داشته باشد. مقامات روسیه معمولا در قبال مداخله‌های غربی که منجر به سقوط حکومت‌های غیرمردمی می‌شوند پارانویید و هراسان هستند؛ نمونه‌اش موارد پاناما، کوزوو، عراق و لیبی. اما به هر حال برای‌شان مهم است که اگر جنگ‌ داخلی پا بگیرد و گروه‌های جهادی مجال پیدا کنند، چه چیزی جای حکومت اسد را می‌گیرد (آن هم در کشوری که 40 درصد جمعیت آن اقلیت‌های مختلف هستند). روسیه پیش از این هم با گروه‌های مناطق مرزی و جنوب سوریه مشکل داشته و در آینده هم خواهد داشت.

اگر بتوان روس‌ها را متقاعد کرد که بشار اسد سقوط می‌کند و بهترین راه اجتناب از رادیکالیزه‌شدن فضا هم این است که گذار سیاسی همین حالا انجام بشود، شاید مسکو هم به این گذار کمک کند. احتمالش کم است ولی غیرممکن نیست، اینکه روسیه به جای بخشی از مشکل به بخشی از راه‌حل تبدیل شود. به نظر می‌آید پیش از اینکه وارد جنگی وسیع‌تر و عمیق‌تر شویم، می‌ارزد که این گزینه را بیازماییم.
ترجمه: رسول رمضانی
 

نظر شما :