همگرایی اقتصادی و واگرایی سیاسی

سوغات اردوغان از سفر به چین چیست؟

۲۴ فروردین ۱۳۹۱ | ۲۳:۴۴ کد : ۱۸۹۹۹۳۶ آسیا و آفریقا
دکتر محسن شریعتی نیا در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی معتقد است چین، ترکیه را در سطحی نمی داند که با این کشور در مورد مسئله هسته ای ایران مذاکره کند.
سوغات اردوغان از سفر به چین چیست؟
 

دیپلماسی ایرانی: رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه هفته گذشته به چین سفر کرد. این اولین سفر نخست وزیر ترکیه در دو دهه گذشته به چین است و هیئتی پرجمعیت از بازرگانان و صاحبان صنایع در این سفر اردوغان را همراهی کردند. علاوه بر مباحث اقتصادی، ایران و سوریه نیز دو مسئله ای بود که ترکیه و چین منافع مشترکی در آن ها دارند و در صورتی که می توانستند به توافقی دست یابند تغییری عمده در صحنه سوریه محتمل بود. دکتر محسن شریعتی نیا، تحلیل گر مسائل چین در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی ابعاد این سفر را مورد بررسی قرار داده است:

 
از دو جنبه می توان به سفر اردوغان، نخست وزیر ترکیه به چین توجه کرد. یکی  بحث قدرت های در حال ظهور است؛ چین و ترکیه دو قدرت در حال ظهور در سیاست بین الملل فعلی هستند و طبیعتا رابطه این دو کشور با یکدیگر گسترش پیدا می کند. یکی از اولویت های سیاست خارجی ترکیه در سال های اخیر، گسترش روابط با کشورهای شرقی بوده و طبیعتا چین در این میان نقش مهمی را دارد.

از نظر اقتصادی حجم تجارت دو کشور بالا است؛ روابط تجاری ترکیه و چین حدود 20 میلیارد دلار است. چین سومین شریک تجاری ترکیه است. در این سفر و طی دیدارهایی که انجام شده قرار شده که چین در ساخت نیروگاه های هسته ای در ترکیه پروژه هایی را انجام دهد. این بحث روابط اقتصادی است که طبیعتا دو کشور منافع رو به افزایشی دارند و یکی از دلایل این سفر نیز همین منافع اقتصادی است. در این سفر یک هیئت سیصد نفره از تجار و بازرگانان ترک، آقای اردوغان را همرامی می کنند و قرار است ترکیه در سین کیانگ پارک صنعتی ایجاد کند. آقای اردوغان نیز سفر خود را از سین کیانگ آغاز کرد.

اما باید گفت که روابط دو کشور از نظر سیاسی چندان خوب نبوده و همواره تنش بر روابط حکمفرما بوده است. در دوره بعد از جنگ جهانی دوم، ترکیه در سال 1971 چین به رسمیت شناخت. در واقع چین و ترکیه در دوران جنگ سرد، حداقل تا دهه هفتاد در دو اردوگاه متفاوت بودند. ترکیه در جنگ کره به حمایت از آمریکا مشارکت کرد و در مقابل چین مبارزه کرد. مسئله دیگری که در روابط دو کشور تنش ایجاد کرده است، مسئله مسلمانان چین بوده است. به لحاظ تاریخی عثمانی ها و در دوره جدید دولت اسلام گرای ترکیه که به دنبال احیای عثمانی گرایی است، به نوعی به این مسلمانان توجه داشته و دارد. این مسئله بعضی اوقات باعث تعارض بین دو کشور شده است. در سال 2008 که چینی ها مسلمانان سین کیانگ را سرکوب کردند، آقای اردوغان اولین فرد و مهم ترین شخصیتی بود که از دنیای اسلام بود که واکنش نشان داد و از این سرکوب با عنوان نسل کشی یاد کرد؛ که این واکنش تندی بود. هنوز هم این اختلاف بین دو کشور وجود دارد. البته تا حدی تلطیف شده است. ترکیه نسبت به مسلمانان چین به عنوان یک ابزار نفوذ می نگرد و نسبت آن ها حساسیت دارد. مسئله اخیری هم که به این اختلافات اضافه شده، بحث سوریه است. در مسئله سوریه نیز چین و ترکیه در دو جبهه متفاوت قرار دارند. به نظر می رسد در این سفر بحث های سیاسی حول محور این اختلافات انجام شود.

می توان گفت که حوزه اقتصاد، حوزه منافع مشترک دو کشور است اما در حوزه سیاست بیشتر اختلافات است که باید مدیریت شود.با توجه به این که در حال حاضر بحث سوریه در محافل بین المللی داغ است و ترکیه و چین دو نظر متفاوت نسبت به مسئله سوریه دارند، بعید به نظر می رسد اشتراک نظر به شکل کاملی بین دو کشور برقرار شود. اما شاید در مورد طرح آقای عنان با توجه به این که چین این طرح را پذیرفته و ترکیه نیز مشوق این طرح بوده بتوان گفت که ممکن است نقطه اشتراکی بین دو کشور ایجاد شود. اما چین در مورد تغییر رژیم در سوریه کاملا موضع گرفته اند و یک اعلامیه شش ماده ای را منتشر کرده و در آن صراحتا گفته اند که اگر بحث ها به سمت تغییر رژیم در سوریه برود، ما از آن حمایت نمی کنیم بلکه با آن مقابله می کنیم. اما به نظر می رسد که  ترکیه به دنبال تغییر رژیم در سوریه است. بنابراین به توافق رسیدن چین و ترکیه در این زمینه دور از ذهن به نظر می رسد اما احتمال این که اجرایی شدن طرح آقای عنان را پیگیری کنند بیشتر است.

اگر طرح آقای عنان را یک طرح بینابین بدانیم این احتمال وجود دارد که دو کشور بر سر آن توافق کنند. چینی ها بر سر طرح عنان مشکلی ندارند اما مسئله این است که آیا ترکیه به این حد راضی خواهد شد یا سیاست تغییر رژیم را دنبال خواهد کرد؟

بحث هسته ای ایران نیز از مسائل مشترک بین ترکیه و چین است امابه نظر نمی رسد که در این زمینه ترکیه به طور مستقل نقش تعیین کننده ای داشته باشد. میزبانی ترکیه در مذاکرات هسته ای بیشتر به لحاظ پرستیژی مطرح است و بعید به نظر می رسد چینی ها حاضر باشند درباره مسئله هسته ایران گفتگوهای جدی با ترکیه داشته باشند. ترکیه در سطحی نیست که بخواهد در این مذاکرات از مجرای چانه زنی با چین تاثیر جدی داشته باشد.

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12

( ۱ )

نظر شما :