تحریم های جهانی علیه ایران در سال 90
جنگ اقتصادی ایران و غرب
لکن باتوجه به اینکه اینجانب همیشه سعی بر این داشته و دارم که از حوزه تخصصی و کاری خودم خارج نشده و فقط به مسائل اقتصادی و تحولات تجارت جهانی در شاخه های سیاسی و کلان داخلی و بین الملل بپردازم، از همین رو مهمترین رویدادهای داخلی و جهانی سال 1390 را در زمینه های اقتصاد سیاسی و تجارت جهانی مورد بررسی قرار داده و به آن خواهم پرداخت هرچند غالب صاحب نظران ایرانی و خارجی معترفند که اقتصاد بسیار حساس و مهمتر از سایر بخشها بوده و تحولات سیاسی داخلی و خارجی را نیز بعضاً تحت الشعاع خود قرار میدهد.
به نظر من مهمترین اتفاق و رویداد رخ داده در سال 1390 آغاز جنگ اقتصادی کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده آمریکا با ایران بوده و اعمال پی در پی تحریمهای سنگین شورای امنیت سازمان ملل، دولت آمریکا، اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای هم پیمان آنها در سراسر جهان نیز اهمیت این رخداد را دو چندان کرده است. البته طی سال گذشته به دفعات و بطور کامل راجع به این موضوع مطالب موثق و مستدللی منتشر نموده و به اندازه کافی صحبت نموده ام اما اهمیت جنگ اقتصادی و فشارهای بین المللی بر کشورمان به قدری زیاد است که نگارش دهها کتاب قطور در این ارتباط نیز نمیتواند دین مطلب را بطور کامل ادا نماید، لکن چنانچه بخواهیم مختصر و مفید اهمیت این موضوع را بیان کنیم می بایست فهرست وار به بخشی از محدودیتهای اعمال شده برعلیه ایران اشاره کنیم تا وسعت جنگ اقتصادی آغاز شده را بهتر درک نمائیم.
1- تحریمهای اعمال شده در خصوص ممنوعیت سرمایه گذاری خارجی در پروژه های نفتی ایران.
2- عدم فروش قطعات و تجهیزاتی که شائبه استفاده در پروژه های هسته ای ایران در آن وجود دارد.
3- تحریم برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی ایران، توقیف اموال و دارایی آنها و ممنوعیت سفر به کشورهای تحریم کننده.
4- تحریم بانکهای بزرگ ایرانی و توقیف دارایی آنان در خارج.
5- تحریم برخی از شرکتهای بزرگ ایرانی همچون کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و بازرگانی پتروشیمی و ....
6- بازرسی محموله هایی که از سراسر جهان به مقصد ایران در حال حرکت میباشند.
7- محدودیت و سختگیری کشورهای غربی در صدور ویزای شنگن، آمریکا، کانادا و.... به اتباع و مقامات ایرانی.
8- تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران.
9- تحریم فروش بنزین به ایران.
10- تحریم خرید نفت ایران.
11- قطع ارتباط سوئیفت با شبکه پولی و بانکی ایران.
12- تحریم و اعمال محدودیتهای بین المللی در صنعت بیمه ایران.
13- عدم تحویل سوخت در برخی از فرودگاههای اروپایی به هواپیماهای مسافربری ایران.
14- تحت فشار قرار دادن غالب کشورهای جهان جهت پرهیز از مراودات مالی و اقتصادی با اشخاص حقیقی و حقوقی و دولت ایران.
15- و دهها مورد دیگر ....
حال مشاهده می فرمائید که کشورداری و فعالیت اقتصادی در چنین شرایطی چقدر سخت و دشوار بوده و بعضاً برای دور زدن تحریمها و انجام کارها می بایست زمان زیاد و هزینه های مضاعفی را نسبت به گذشته صرف کنیم. در همین راستا موضوع تحریم بانک مرکزی و شبکه بانکی و پولی ایران از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و تأثیرات منفی و بازدارنده ای را بر فعالیتهای اقتصادی کشور میگذارد، لذا اعتقاد بنده بر این است که آثار، عوارض و تبعات منفی اینگونه تحریمها طی ماههای آینده بیشتر نمایان خواهد شد. لکن همچنانکه بارها عرض کرده ام مجدداً نیز تأکید میکنم که کشور ایران باید دارای سخنگویی واحد بوده و هر مقام غیر مسئولی از جانب ایران و ایرانی سخنی تحریک آمیز بر زبان جاری نسازد و همچنین دولت محترم می بایست از حداکثر توان خود و افراد با نفوذ دولتی و غیر دولتی در سطح جهان در جهت رفع و کاهش بار تحریمها بهره برداری نماید. اینجانب هیچگاه شخصی منفی نگر نبوده و اصلاً تمایل ندارم که موارد مثبت را نادیده گرفته و موضوعات منفی را بزرگنمائی کرده و مردم عزیز ایران را ناامید و دلسرد نمایم اما توجه به این نکته بسیار ضروری و مهم می باشد که نباید از واقعیات فرار کرده و آنها را کتمان نمود. بحث اصلی این است که جنگ سختی بی سر و صدا بین ایران و بخشی از کشورهای بزرگ جهان در گرفته و مطمئناً وقتی آتشی روشن می شود تر و خشک را با هم می سوزاند، فلذا دولت ایران نمی تواند ادعا کند که در این مسیر پرخطر فقط طرف مقابل ضرر خواهد کرد نه ایران. به طور قطع هر دو طرف دعوا متضرر خواهند شد که آینده این واقعیت را بیش از پیش نمایان خواهد نمود.
نظر شما :