نشست ایران و اتحادیه اروپا

روابط ایران و اروپا در بدترین دوران آن است

۱۶ اسفند ۱۳۹۰ | ۱۷:۴۴ کد : ۱۸۹۸۷۲۲ اخبار اصلی
دکتر سعید خالوزاده، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اروپا در یازدهمین نشست دیپلماسی ایرانی با موضوع «ایران و اتحادیه اروپا» به وضعیت روابط ایران و اروپا می پردازد و معتقد است روابط جموری اسلامی ایران و اروپا در بدترین شرایط تاریخ خود قرار دارد.
روابط ایران و اروپا در بدترین دوران آن است
دیپلماسی ایرانی: سعید خالوزاده، استاد دانشگاه تهران با نگاهی به روابط ایران و اروپا در سی سال گذشته می گوید: «در هیچ مقطعی روابط ما با اروپا به این اندازه خراب نبوده است. نه در شرایط انقلاب، نه در زمان گروگانگیری سفارت آمریکا، نه در زمان گفتگوهای انتقادی و سپس گفتگوهای فراگیر در هیچ زمان این روابط تا این اندازه شکننده و منفی نبوده است. امروز شاهد رفت و آمدهای سطح بالای مقامات با اروپا نیستیم. یعنی نه تنها روسای جمهور دوجانبه رفت و آمد ندارند بلکه سطح روابط ما با اروپا در حد وزرا و حتی معاونان وزیر هم نیست. قبل از این دوران ما شاهد سفرهای متعددی از سوی خاویر سولانا، به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه  و همچنین سفر مقامات بلند پایه ایرانی به پایتخت های اروپا بودیم. این رویکرد دیپلماسی و مذاکره به شکل سابق و نهادینه دیگر وجود ندارد. هرچند مذاکراتی از سوی نماینده ایران با خانم اشتون، مسئول سیاست خارجی اروپا وجود د ارد اما این مذاکرات با افت و خیزها و حرف و حدیث های فراوان همراه است.»

او سپس به دورانی پرداخت که اروپا به دنبال برقراری روابط بود. خالوزاده معتقد است «در دوران پیش از این دوره، اروپایی ها مایل بودند از طریق دیپلماسی و مذاکره با ایران به چارچوبی برسند و مشکلات را حل کنند اما در شش سال اخیر موضع اتحادیه اروپا در قبال ایران بسیار سخت تر شده است و به موضع آمریکا بسیار نزدیک شده است. درحالی که وضعیت ایگونه نبود. زمانی که ایران و اروپا  در چارچوب گفتگوهای انتقادی مذاکره می کردند یکی از مقامات آمریکایی از این مذاکرات این گونه یاد کرد که  که ایران و اروپا در گفتگوهای انتقادی از آمریکا انتقاد می کنند. به عبارت دیگر قبلا اروپا در مواجهه با آمریکا نقش ترمزی را در قبال مسئله ایران بازی می کرد. چرا که آمریکا همواره به دنبال برخورد تند و خشن با ایران بود ولی اروپا به دنبال تعدیل این رویکرد و مواجهه بود. ولی امروز به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد و بیشترین همگرایی بین اروپا و آمریکا وجود دارد.»

خالوزاده با اشاره به این که سه ضلع آمریکا، اروپا و آژانس در حال حاضر تعیین کننده سیاست های جهانی علیه ایران هستند به سیاست خارجی اروپا پرداخت و گفت: « اگرچه اروپا نتوانسته است در بعضی از مسائل سیاست خارجی مشترکی را در پیش بگیرد اما در مورد ایران توانسته اند رویکرد مشترکی در پیش بگیرند. پس از گفتگوهای انتقادی و فراگیر، در دوران جدید هدف اروپا این بوده است که آمریکا به سمت درگیری و جنگ با ایران نرود و به نظر می رسد از این رو به رویکرد تحریم های شدید روی آورده اند. یعنی رویکرد تحریم اروپا در قبال رویکرد جنگ آمریکا و اسرائیل مطرح شده است. این رویکرد تاکنون موفق بوده است ولی این موجب شده است که در مقابل شاهد تحریم های شدیدی از سوی اروپا باشیم. این تحریم ها بسیار هوشمندانه بوده است و روز به روز سخت تر می شود. این تحریم ها چندلایه و گسترده است و تمام جنبه های اقتصاد را در بر می گیرد. مصوبه اخیر بروکسل اوج این رویکرد تحریم اروپا است. اگر کسی دقیقا این مصوبه را بررسی کند نشان می دهد که چندین ماه کار کارشناسی بر این مصوبه شده است.»

این استاد دانشگاه سپس به روابط آمریکا و اروپا و روند واگرایی و همگرایی این روابط می پردازد و معتقد است: «چهار قطعنامه شورای امنیت بیانگر نزدیکی آمریکا و اروپا است. در زمان جنگ عراق به دلیل موضع منفی برخی از کشورهای اروپایی در قبال این جنگ روابط آمریکا و اروپا رو به سردی گرایید. نطق دومینیک دوولیپن نماد و نقطه عطف  این واگرایی در روابط آمریکا و اروپا بود. این شکاف و واگرایی تا چندین سال ادامه داشت. به این دلیل آمریکا بعد از جنگ عراق تصمیم گرفت که هیچ سهمی از بازسازی عراق به اروپا ندهند. اما پرونده هسته ای ایران پس از مدتی این دو را به هم نزدیک کرد. اروپا تصمیم گرفت که این دعوا را کنار بگذارد و به آمریکا نزدیک شود. در حال حاضر دو بال آتلانتیک به هم نزدیک شده اند و روابط خوب فراآتلانتیکی را شاهد هستیم. مصوبه 23 ژانویه بروکسل نقطه اوج همگرایی همراهی و همکاری اروپا و آمریکا است. بلافاصله پس از این مصوبه وزیر خزانه داری و خارجه آمریکا و رئیس جمهور این کشور از این مصوبه استقبال کردند.»

خالوزاده سپس به مخالفین روابط ایران و اروپا پرداخت و گفت: «چند گروه مخالف این رابطه هستند. اول گروههای ایرانی هستند که مخالف هرگونه نزدیکی ایران و اروپا هستند. این گروهها شامل لابی ارامنه، سلطنت طلب، منافقین و ... هستند که مایل به بهبودی در روابط نیستند. در وهله دوم گروههای اروپایی به خصوص چپ گراها و سبزها هستند که مخالف این گسترش روابط هستند و هر زمان که بهبودی در روابط دیده می شود وارد این موضوع می شوند و کارشکنی می کنند. علاوه بر اینها، گروههای غیر دولتی در اروپا شبیه سازمانهای مردم نهاد هستند گروههایی مثل عفو بین الملل، دیدبان حقوق بشر، گروهای فمنیسیتی و گروههای ضد مذهب که با هرچیزی که رنگ و بوی مذهبی دارد مخالف هستند.لابی یهود و اسرائیل نیز یکی از بزرگترین لابی هایی هست که در این مسیر کارشکنی می کند. گروه چهارم را کشورهای عربی تشکیل می دهند. اعراب به دلیل حس رقابت منطقه ای که با ایران دارند همواره مخالف روابط عادی و رو به گسترش ایران و غرب هستند و در این مسیر کارشکنی می کنند. تنش فعلی در رابطه ایران با قاره سبز به مذاق بسیاری از غربی ها خوش آمده است.»

 

نظر شما :