تحلیل فهمی هویدی از حادثه خونین بورسعید مصر

همیشه نفر سوم مقصر است

۱۶ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۵:۴۲ کد : ۱۸۹۷۶۰۰ اخبار اصلی
از بس که همه امور را به گردن طرف سوم انداخته‌ایم خسته شده‌ایم. بقایای سازمان امنیت و بازماندگان نظام قبل در زندانند پس چه عامل سومی می‌تواند مسبب این حادثه باشد.
همیشه نفر سوم مقصر است

دیپلماسی ایرانی: بر سر کشتار اخیری که در پی بازی‌های افریقایی و مصری در بورسعید در روز چهارشنبه گذشته اتفاق افتاد، چهار نکته را می‌خواهم یادآوری کنم:

1-      آیا این صرفا یک اتفاق ناگهانی بوده که باعث شده است مصر با همه تدابیری که برای ثبات و ساخت یک حکومت دموکراتیک در نظر گرفته شده با یک فاجعه بزرگ مواجه شود؟ قبل از دور اول انتخابات مجلس ملی که در 28 نوامبر گذشته برگذار شد، حوادث میدان التحریر و محمود محمود که تصمیم بر آن شد میدان از معترضان خالی شود، رخ داد. همان حادثه‌ای که نیروی پلیسی ارتش از نیروی زور برای توقف اعتراض‌ها استفاده کرد. مساله‌ای که باعث شد تا آتش خشم در میدان التحریر شعله‌ور شود و دست کم 42 نفر کشته شوند. در دور دوم انتخابات که در 16 دسامبر برگزار شد، معترضان در برابر دفتر نخست‌وزیری دست به تظاهرات زدند که برای نخستین بار در آن منطقه به طرف معترضان گلوله شلیک شد که 17 نفر کشته شدند و اتفاقا با آتش گرفتن مجمع علمی مقارن شد. پس از پایان دور سوم و در نخستین هفته‌ای که جلسات پارلمان برگزار شد و برای نخستین بار شاهد یک پارلمان برخواسته از انتخابات آزاد بودیم، فاجعه بور سعید رخ داد که باعث کشته شدن بیش از 70 نفر و زخمی شدن 400 نفر دیگر شد. یک بار دیگر می‌پرسم، آیا این حادثه تصادفی بود؟ در نکته دوم این سوال را بیشتر روشن می‌کنم.

2-      آن‌چه در بور سعید رخ داد به هیچ وجه ناگهانی نبود. همه شواهد نشان می‌دهد که آن حادثه هدفی را دنبال می‌کرده و سازمان یافته بوده است. اکنون که از آن حادثه چند روزی گذشته بیشتر می‌دانیم که چه شد آن اتفاق در طول بازی میان تیم الاهلی و بورسعید که میزبان این کشتار بود، رخ داد. آن‌چه اخیرا شنیده‌ایم حاکی از آن است که کاملا قابل درک است که در آن حادثه همه مقصر بودند به ویژه اتحادیه فوتبال و دستگاه‌های امنیتی. آن‌چه در طول دو روز گذشته شنیدیم حاکی از آن است که وزیر کشور خود شخصا بر طرح تامین امنیت بازی نظارت داشته است. با این حال دیدیم چه اتفاقی افتاد: درهای استادیوم در حالی باز شد که بوی دود و ازدحام و فشار در آن بسیار بالا بود بدون این که نیروهای امنیتی کاری از پیش ببرند. – البته در نیمه اول تنش ایجاد شده بود ولی داور دستور به ادامه بازی داد و تنش در نیمه دوم به اوج رسید. – به رغم این که تیم الاهلی بازی را باخته بود و تیم مصری برنده میدان شد اما هیجان تماشاچیان فروکش نکرد. هیجان تماشاچیان به اندازه‌ای رسید که مواد آتش‌زا به میدان مسابقه پرتاب کردند به گونه‌ای که پس از بازی نور این مواد آتش‌زا سراسر استادیوم را روشن کرده بود. در این حال درهای استادیوم بسته شدند در حالی که طرفداران تیم الاهلی فشار می‌آوردند که از استادیوم خارج شوند، از این کار تنها این گونه می‌توان برداشت کرد که عمدی در کار بوده تا در حق این طرفداران قساوت عجیبی صورت بگیرد. عجیب آن که در این وضعیت پلیس در میدان نبوده و سربازان امنیت مرکزی نیز به رغم مشاهده درگیری غایب کامل این میدان بودند. همین طور ارتشی که نقشی آن گونه مشهود در انتخابات داشت در این حادثه هیچ اثری از آن نبود. جالب‌تر آن‌که نیروهای امنیتی حتی از صحنه درگیری فرار کرده بودند. استان‌دار و مدیر امنیت شهر نیز خود را مخفی کرده بودند در حالی که در اکثر بازی‌های عادی حضور به هم می‌رساندند چه برسد به این بازی حساس که همه از حساسیت آن آگاهند. از این رو تمامی قرائن نشان می‌دهد که آن‌چه رخ داد اتفاقی از قبل برنامه‌ریزی شده بوده است.

3-      از بس که همه امور را به گردن طرف سوم انداخته‌ایم خسته شده‌ایم. بقایای سازمان امنیت و بازماندگان نظام قبل در زندانند پس چه عامل سومی می‌تواند مسبب این حادثه باشد. نگرانی‌ها زمانی افزایش می‌یابد که هر کسی اصل ماجرا را فراموش می‌کند و ضمن اغراق در ماجرا به دنبال طرف سوم برای انداختن تقصیرها به گردن آن می‌گردد. نمی‌توانیم نقش برخی جریان‌ها سودجو را نادیده بگیریم به خصوص این که دستگاه‌های امنیتی در گذشته ید طولایی در چنین حوادثی داشته‌اند. اما آن‌چه تعجب‌آور است این است که سازمان‌های امنیتی خود را ناتوان جلوه می‌دهند و حتی حاضر نیستند ما را در کشف حقیقت یاری کنند. مساله‌ای که باعث می‌شود سه احتمال مطرح شود: یا این که سازمان‌های امنیتی ناتوان از انجام مسئولیت‌شان هستند که در این صورت باید این مسئولیت به افراد دیگر سپرده شود تا حوادثی از این بدتر رخ ندهد، یا این که خودش در این حادثه دست داشته و عمدا از مسئولیت جلوگیری از وقوع این حادثه شانه خالی کرده است و یا این که خودش مجری این اتفاق بوده و می‌خواسته ضمن تشویش اذهان عمومی طرحی را علیه جریان دیگری اعمال کند.

4-      اگر حوادث بورسعید را در کنار دیگر حوادث جاری مثل اشغال بانک‌ها، شرکت‌ها، ربودن کودکان افراد ثروتمند، به تعطیلی کشاندن حرکت قطارها و کشتی‌ها روی رود نیل، اختلال در فعالیت کارخانه‌ها، تلاش برای اشغال وزارت کشور، محاصره دفتر نخست‌وزیری، آتش زدن مجمع علمی، اعلام تحصن در میدان التحریر تا سرنگونی نظام و دعوت برای محاکمه اعضای شورای نظامی و... اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم در می‌یابیم یک هدف بزرگ‌تر مقصود همه این حوادث است و آن این که کشور به آشوب کشیده شود و ماهیت و ذات کشور مصر سرنگون شود. مساله‌ای که باعث می‌شود بیشتر به فکر فرو رویم و به سوال‌های مطرح بیشتر فکر کنیم و نسبت به آن‌چه در رسانه‌ها می‌آید بیشتر توجه کنیم.

 

منبع: روزنامه الشروق 

نظر شما :