اجماع سیاسی نیاز امروز عراق

۰۳ دی ۱۳۹۰ | ۱۴:۲۶ کد : ۱۸۹۶۳۹۵ نگاه ایرانی
گفتاری از سیامک کاکایی، کارشناس مسایل عراق، برای دیپلماسی ایرانی.
اجماع سیاسی نیاز امروز عراق
دیپلماسی ایرانی : صحنه سیاسی عراق همزمان با خروج نیروهای امریکایی از این کشور دستخوش تحولاتی شده که قابل تامل بوده و ممکن است شرایط دگرگون‌کننده‌ای در پی داشته باشد. اتهام‌هایی که به طارق الهاشمی معاون اول رئیس جمهور عراق وارد شده و همچنین ممنوع الخروج شدن وی و رفتنش به منطقه کردستان موضوعاتی مطرح کرده که ریشه در اختلافات درونی میان برخی جناح‌ها و جریان‌های سیاسی عراق در سال‌های اخیر دارد. به ویژه آنکه گفته می‌شود آقای الهاشمی در برخی از حوادث تروریستی به شکلی نقش داشته است. همزمان با مطرح شدن خروج نیروهای امریکایی از عراق در هفته‌های اخیر اعلام خودمختاری از سوی برخی از استان‌های سنی نشین همچون دیاله و پیش از آن هم صلاح‌الدین به عنوان پدیده سیاسی عراق قابل بررسی و کنکاش است. این موضوع از این منظر مورد توجه است که چگونه به یکباره گروه‌های اهل سنت که پیش‌تر هم چندان تمایلی به وضعیت خودمختاری نداشتند، اکنون از این شرایط حمایت می‌کنند.

با توجه به این مساله نکاتی به ذهن متبادر می شود که نشات گرفته از شرایط و وضعیت سیاسی اجتماعی عراق است. پس از نه سال جنگ و اشغال، امریکایی‌ها قصد خروج از عراق را دارند .اکنون با تاکید بر خروج نیروهای امریکایی نکات متعددی درباره وضعیت سیاسی و آینده این کشور مطرح شده است.
در این میان هم دولت و هم برخی از جریان‌ها و گروه‌های سیاسی از خروج این نیروها استقبال کردند. یکی ازآنها مرجیعت شیعه است که از خروج امریکایی بسیار استقبال کرده و این موضوع را بازگشت احیا حاکمیت عراق پس از سال‌ها جنگ و اشغال‌گری می‌داند. آنها بر این باورند که عراق می‌تواند هم بر اساس مشارکت و هم مسالمت میان گروه‌ها و جریان‌های مختلف قومی و مذهبی ساخته شود. همچنین این دیدگاه عراق را در گذار به وضعیت جدید مبتنی بر عراقی کردن امور می‌داند. بدین معنا که در مرحله گذار اساس آن بر عراقی شدن امور است و دوره‌ای است که امریکایی‌ها در عراق حداقل به لحاظ امور نظامی کارگر نیستند.
پیش از این تفکر ملاحظات دیگری هم وجود داشت، از این نظر که طرفداران ماندن امریکا درعراق موضوعاتی را مطرح کردند. این طرفداران هم در داخل عراق از سوی برخی گروه‌های قومی و مذهبی و هم در خارج از عراق در امریکا همچون جمهوری خواهان که مخالف خروج کامل نیروهای امریکایی از عراق هستند. چراکه براین اعتقادند که این خروج می‌تواند شرایط را کاملا دگرگون کند. حتی کسانی همچون جوبایدن و یا خانم کلینتون و رئیس ستاد مشترک امریکا در گذشته گفته بودند که خروج نیروهای امریکایی از عراق ممکن است به دامن زدن به بحران امنیتی در این کشور منجر شود. بدین معنا که طرفداران ماندن امریکا بر این باورند که عراق در شرایط بسامانی نیست که خود بتواند اداره امورش را بدست بگیرد. از این نظر باید گفت که عراق در گذرگاه تاریخی قرار دارد که شاید گسل‌های بحران‌ساز در داخل این کشور به شکلی هم تحت تاثیر عوامل داخلی و هم تحت‌تاثیر تحریک‌های خارجی سرباز زدند.

گسل‌هایی همچون ۱.بحران قومی و مذهبی، ۲.مساله کرکوک۳. اختلافی که میان کردستان عراق و دولت برسر مسایل حائل وجود دارد ۴.مسایل مختلف مربوط به کنترل امنیت و عراق و جود ادامه حوادث تروریستی و ۵.ناسازگاری گرو‌ه‌ها و رهبران سیاسی در تعامل با اداره امور این کشور، در عراق وجود دارند که امروزه خود را بیشتر نمایان می‌کنند.

با توجه به این پنج عامل که نام‌برده شد، احتمالاتی برای شرایط عراق مطرح می شود:
در بین جناح‌های سیاسی عراق گروهی به نام العراقیه که متشکل از صالح المطلک و یا العلاوی که گفته می‌شد آنها کهنه بعثی هستند. اگر به پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی عراق در سال ۲۰۱۰ برگردیم اختلافات عمیقی که میان فرقه‌های مختلف سیاسی وجود داشت زمینه را برای شکل‌گیری ائتلاف‌های مختلف انتخاباتی فراهم کرد و در این بین پیوستن برخی جریان‌های سیاسی به العراقیه و حمایت آشکار کشورهایی همچون عربستان، امارات و امریکا از العراقیه شرایطی را پدید آورد که العراقیه با توجه به کرسی‌هایی که در پارلمان بدست آورد سرناسازگاری در تشکیل دولت گذاشت. در همان زمان که بروز چنین اختلافاتی قابل پیش‌بینی بود سبب شد دولت عراق به مدت ده ماه تشکیل نشود. این اتفاق نوعی بن‌بست سیاسی در عراق بود که با وجود نفوذهای خارجی و مذاکره با گروه‌ها در نهایت توانستند به مرحله ای برسند که اختلافات را حل کنند، اما همچنان سرناسازگاری العراقیه باقی ماند همانند اینکه العلاوی پست راهبرد استراتژیک را نپذیرفت و در نهایت مشخص نشد چه مسئوولیتی دارد.

این نگرانی وجود دارد که بحران مشارکت سیاسی میان گروه‌ها در عراق جدید بوجود بیاید و سهم‌خواهی آنها در وضعیت کنونی تحت ‌تاثیر عوامل بیرونی افزایش پیدا کند. در چنین شرایطی نفوذ کشور عربستان که سعی در دخالت در روند سیاسی عراق داشته و دیگر عوامل به شکلی درآمده که ممکن است صحنه داخلی عراق را دستخوش تغییرات کند. تعارضاتی که امروزه شاهد هستیم بی‌تاثیر از محیط پیرامونی عراق و دامنه توقعات و انتظارات گروه‌هایی که اکنون حالت تعارض‌گونه دارند، نیست.
همچنین جوبایدن از عراق خواسته که به مذاکره با گروه‌های سیاسی اکتفا کند. بنابراین با توجه به آنچه که در روزهای اخیر پیش‌آمده دیدگاه کسانی که مخالف خروج امریکا بودند به شکلی تقویت شده است.
در داخل امریکا هم زمانی‌که بحث از خروج امریکا از عراق و احتمالاتی در ایجاد بحران امنیتی و سیاسی در این کشور مطرح می‌شد، دراین شرایط به این نتیجه رسیده‌اند که زمزمه‌های بروز بحران سیاسی در عراق پدیدار شده و یا نشانه‌های آن همزمان با خروج امریکا از عراق خود را نشان داده است.

برخی دیگر بر این باورند که نقش امریکا در عراق نقش ایجاد تعادل میان گروه‌ها بوده و توانسته ثبات سیاسی نیز در پی داشته باشد. این دیدگاه در امریکا طرفدارانی دارد. اما عراقی‌هایی که مخالف حضور امریکا بودند براین باورند که حاکمیت سیاسی عراق به عنوان اولویتی است که عراقی‌ها خود می‌توانند که کنترل امور را بدست بگیرند و از گسل‌های بحران‌ساز عبور کنند. همچنین آزمون مشارکت سیاسی در سال‌های اخیر هم کمک کرده است که گروه‌ها هم‌اندیش‌تر بوده و پدیدار شدن اختلافات نیز نتواند آنها را به سمتی سوق دهد که به بحران عظیم سیاسی در داخل منجر شود.

بنابراین اگر قصد آن باشد که موضوع خروج امریکایی‌ها و آینده چشم‌انداز دیپلماسی امریکا در عراق را مورد تحلیل قرار بگیرد سه نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:
1. امریکا همچنان مترصد است تا بتواند نفوذش را در میان لایه‌های مختلف سیاسی عراق میان گروه‌ها و جناح‌هایی که همسویی‌هایی از گذشته وجود داشته،حفظ کند. حتی بحث از چگونگی ادامه تماس با بعثی‌ها هم مطرح شده و یا حتی کسانی که با آن تفکرات پیشین در العراقیه حضور دارند به شکلی ارتباط امریکا با آنها حفظ شود .در عین حال امریکا در حفظ ارتباط با دولت عراق و نحوه تاثیرگذاری بر انتخابات آینده عراق و ترکیب پارلمان تلاش می‌کند.
2. مساله دوم موضوع امنیت برای امریکاست. امریکایی‌ها علاقه دارند تا تعدادی از نیروهای آنها به عنوان حافظان مراکز یعنی سفارت و … در عراق باقی بمانند که در عین حال بحث از مصونیت قضایی آنها هم می‌کنند. اما آنچه که به عنوان استراتژی برای امریکا در عراق مطرح است پایدار ماندن نفوذ امریکا در عراق و یا امریکایی کردن سیستم نظامی عراق مبتنی بر الگوی امریکایی که این امر برای امریکا بسیار حائز اهمیت است تا بتواند در آینده سیستم نظامی عراق را بر پایه همان الگو هدایت و رهبری کند. فروش جنگ‌افزارها، مدرن کردن ارتش و ادوات نظامی، سنگین سبک نیز در دستور کار امریکاست.
3. مساله سوم بازسازی است. از این نظر که بازسازی عراق و چگونگی حضور و مشارکت شرکت‌های امریکایی به ویژه در بخش نفت عراق، افزایش تولید و تقویت سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش به منظور در دست داشتن نبض اقتصاد عراق و سهم قابل‌توجه شرکت‌های امریکایی در این کشور به عنوان راهبردی است که مورد توجه امریکاست. همچنین امریکا دوست ندارد که عراق را از دست بدهد، اگرچه بحث خروج نیروها مطرح است اما این بسترها به شکلی است که فضا را برای ادامه نفوذ و تاثیرگذاری امریکا باقی خواهد گذاشت.

اگر در عراق گسل‌هایی که مطرح شد فعال باشند زمینه برای دخالت بیشتر امریکایی‌ها فراهم شده و دیدگاه کسانی که خواهان ماندن امریکا در عراق هستند تقویت خواهد شد. بنابراین عراق دستخوش تحولاتی است و گذار از این تحولات مستلزم اجماع سیاسی است. که این اجماع باید میان گروه‌ها با بهره‌گیری از تجربه‌هایی است که در سال‌های اخیر در زمینه‌های سیاسی بدست آوردند و یا چگونگی کنار آمدن با ملاحظاتی که داشتند و در نهایت در نظر گرفتن منافع ملی عراق و توجه به نگاهی که مرجعیت به حفظ یکپارچگی عراق دارد. این مسایل نکاتی هستند که عراقی‌ها در سال‌های اخیر بر اساس تجربه به آن دست پیدا کردند و این تجربه بسیار گرانبهاست که می‌تواند شرایط را برای سامان سیاسی و یا بهینه شدن وضعیت در این کشور فراهم کند. این نگاه راهبردی به آینده سیاسی عراق است و مبتنی بر این است که سهم‌خواهی‌ها براساس نگاه حزبی نباشد بلکه هدف اصلی منافع ملی عراق و جمعی‌نگر بودن است. چراکه عراق کشوری چندملیتی و چند مذهبی است که خود می‌تواند بحران‌ساز باشد. مگر آنکه از تجربه گذشته خود در ساختن آینده بهتر استفاده کنند
 

نظر شما :