ایران چقدر در عراق نفوذ دارد؟
سرویس سیاست خارجی ـ پس از سقوط صدام در عراق، متناسب با اکثریت شیعی جمعیت این کشور، دولتهایی در این کشور به قدرت رسیدهاند که هرچند دولتهایی وحدت ملی بودهاند، شخصیتهای شیعی عراق، هدایت آنها را بر عهده داشتهاند.
به گزارش «تابناک»، در دیپلماسی شناخته شده میان کشورها، میزانی از دور و نزدیکی یا همگرایی و واگرایی دولتها را میتوان دید که در این حوزه، کشورها به میزان قدرتهای مادی و غیر مادی خود، به تنظیم روابط با دیگران میپردازند، ولی در حوزه دیگری از دیپلماسی ـ که دیپلماسی عمومی نامیده میشود ـ این توان تأثیر بر ذهن و قلب افکار عمومی است که میتواند اهداف کشورهای گوناگون را تأمین کند.
بنا بر این گزارش، هماکنون در عراق، دیپلماسی عمومی ایران در بخشی که اتفاقا در اختیار دولت نبوده، بسیار موفقیتآمیز بوده است، به گونهای که حتی زایران ایرانی که با شهروندان عراقی روبهرو میشوند، سهم خود را در ارتقای دیپلماسی عمومی کشور داشتهاند.
البته در این باره باید گفت، عموما دیپلماسی در ایران تا هنگامی که پیام ناب انقلاب اسلامی را میآورد، مورد توجه و رویکرد افکار عمومی شهروندان کشورهایی قرار میگیرد که ارزشهایی مشترک با ایران دارند.
اما همین دیپلماسی عمومی که ممکن است در یک مرحله، بخشی از اهداف سیاست خارجی ایران را در کشور تأمین کند، در مراحل بعد با دیپلماسی قدرتمند متعارف، اعم از دیپلماسی اقتصادی، فنی و تکنولوژیک حتی در عراق هم همراه نیست و اکنون این کشورهای دیگرند که به تدریج در حال تضعیف جایگاه ایران در عراق هستند.
این گزارش میافزاید، در روزهای اخیر که با خروج نیروهای آمریکایی از عراق همراه بوده، نوری مالکی، نخست وزیر عراق، خواهان حضور تجار آمریکایی در این کشور شده و این نکتهای است که کشوری همچون ترکیه، آن را درک کرده و حجم مبادلات اقتصادی و فنی خود با عراق را شتابی روزافزون داده است.
حتی برخی کشورهای عربی که رابطه چندان مناسبی با دولت شیعی عراق ندارند، درصدند با تقویت بیش از پیش روابط با دولت عراق، میزان تأثیرگذاری خود بر دولت این کشور را افزایش دهند.
بنابراین، در چنین فضایی است که باید پرسید، نه تنها حمایت جدی و مطلوب برای ادامه دیپلماسی عمومی ایران در عراق نمیشود، دستکم چرا تلاش برای سرمایهگذاری کارآمد ایرانیان در عراق نیز در مقایسه با کشوری چون ترکیه، کمرنگ شده است؟
به گزارش «تابناک»، در دیپلماسی شناخته شده میان کشورها، میزانی از دور و نزدیکی یا همگرایی و واگرایی دولتها را میتوان دید که در این حوزه، کشورها به میزان قدرتهای مادی و غیر مادی خود، به تنظیم روابط با دیگران میپردازند، ولی در حوزه دیگری از دیپلماسی ـ که دیپلماسی عمومی نامیده میشود ـ این توان تأثیر بر ذهن و قلب افکار عمومی است که میتواند اهداف کشورهای گوناگون را تأمین کند.
بنا بر این گزارش، هماکنون در عراق، دیپلماسی عمومی ایران در بخشی که اتفاقا در اختیار دولت نبوده، بسیار موفقیتآمیز بوده است، به گونهای که حتی زایران ایرانی که با شهروندان عراقی روبهرو میشوند، سهم خود را در ارتقای دیپلماسی عمومی کشور داشتهاند.
البته در این باره باید گفت، عموما دیپلماسی در ایران تا هنگامی که پیام ناب انقلاب اسلامی را میآورد، مورد توجه و رویکرد افکار عمومی شهروندان کشورهایی قرار میگیرد که ارزشهایی مشترک با ایران دارند.
اما همین دیپلماسی عمومی که ممکن است در یک مرحله، بخشی از اهداف سیاست خارجی ایران را در کشور تأمین کند، در مراحل بعد با دیپلماسی قدرتمند متعارف، اعم از دیپلماسی اقتصادی، فنی و تکنولوژیک حتی در عراق هم همراه نیست و اکنون این کشورهای دیگرند که به تدریج در حال تضعیف جایگاه ایران در عراق هستند.
این گزارش میافزاید، در روزهای اخیر که با خروج نیروهای آمریکایی از عراق همراه بوده، نوری مالکی، نخست وزیر عراق، خواهان حضور تجار آمریکایی در این کشور شده و این نکتهای است که کشوری همچون ترکیه، آن را درک کرده و حجم مبادلات اقتصادی و فنی خود با عراق را شتابی روزافزون داده است.
حتی برخی کشورهای عربی که رابطه چندان مناسبی با دولت شیعی عراق ندارند، درصدند با تقویت بیش از پیش روابط با دولت عراق، میزان تأثیرگذاری خود بر دولت این کشور را افزایش دهند.
بنابراین، در چنین فضایی است که باید پرسید، نه تنها حمایت جدی و مطلوب برای ادامه دیپلماسی عمومی ایران در عراق نمیشود، دستکم چرا تلاش برای سرمایهگذاری کارآمد ایرانیان در عراق نیز در مقایسه با کشوری چون ترکیه، کمرنگ شده است؟
نظر شما :