گزارش آمانو، اتهامی سیاسی با ویترین حقوقی
تفسیر شما از آنچه که آژانس در دو صفحه و شش بند ارائه کرده، چیست و به نظر شما چه عواقبی برای ایران خواهد داشت؟
آژانس بین المللی انرژی اتمی، سازمان بینالمللی که مرتبط با سازمان ملل بوده و بخشی از فعالیتهای آن نیز امنیتی است که به شورای امنیت مربوط میشود. از این جهت در نهایت گذار ایران به شورای امنیت خواهد رسید. شورای امنیت نیز سازکارهای خود را دارد و همانطور که تا به امروز تجربه کردیم، چهار قطعنامه تصویب شده نشان میدهد که این تصمیمگیریها عمدتا سیاسی است. چراکه آژانس به نوعی مواد اولیه آن را تهیه کرده و در نهایت آنها تصمیم سیاسی اتخاذ میکنند.
باید اذعان داشت که ایران دارای وضعیت خاصی است. از سویی ایران باید با توجه به سازکارهای داخلی آژانس ثابت کند که فعالیتی خارج ازچارچوب NPT ندارد و اثبات این مساله نیز با معیارهایی که ایران قبول دارد، نیست، بلکه با معیارهایی است که آژانس قبول دارد. یکی از این معیارها، اجرای کد 3.1 که بسیارفنی است و یا امضا و اجرای پروتکل الحاقی است. درحقیقت آنها ایران را وادار میکنند تا با این معیارها ثابت کنند که فعالیتهای هستهای صلحآمیز است.
از نظر حقوق بینالملل چگونه میتوان این موضوع را بررسی کرد؟
باید در اینجا توضیح داد که در حقوق بینالملل هیچ کشوری ملزم نیست که به کنوانسیون و یا پروتکلی ملحق شود و باید با رضایت خود آن کشور باشد. اما ایران را امروز بر سر دوراهی قرار دادند که یا این شیوه آژانس را باید بپذیرد که برخلاف رضایت ایران است و اگر نپذیرد آژانس نتیجهگیری میکند که ایران مواردی دارد که پنهان میکند و اجازه نمیدهد که طبق پروتکل الحاقی مورد نظارت قرار بگیرد. به عبارت دیگر این بحث ظاهرا تا حدی حقوقی است اما در باطن کاملا سرشت سیاسی دارد.
تا زمانی که تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی این مباحث را مورد بررسی قرار ندهید، حتی از این دو صفحهای که در شش بند تنظیم شده نیز نمیتوانید درک درستی داشته باشید. ظاهر عبارات را با توجه فضا و زمینه و پس از آن اقدامات و مقدمات قبلی باید تفسیر و تعبیر کنیم. بنابراین تفسیر این دو صفحه شش مادهای کار تخصصی است.
تبعات این روند برای ایران چه خواهد بود؟
آژانس قصد دارد که دایما مدرکسازی کند. ایران یا باید در مسیری که آنها تعیین میکنند حرکت کند و یا اگر از آن مسیر حرکت نکنیم، چه حق داشته باشیم و یا خیر برای آنها مهم نیست، بلکه ایران را به عنوان کشوری که از نظر آژانس مسیر درستی را طی نمیکند، معرفی خواهند کرد.
با توجه به مسایل حقوق بینالمللی،راهکار ایران در برابر این تصمیمگیریها چه باید باشد؟
در حقوق داخلی نیز مسالهای وجود دارد که فردی ادعا میکند شما بدهکار هستید و شما هم میگویید که هیچ بدهی ندارید. دادگاه اعلام میکند که به عنوان مثال 3 تا 6 ماه مهلت میدهد تا مدارکی تهیه کنید و نشان دهید که بدهی ندارید. شما هم معترض هستید که آن فرد نیز مدرکی ارائه نداده و با ظن وگمان ادعا میکند که از شما بدهکار است. درباره مساله هستهای ایران نیز به همین شکل است که آژانس در طول این مدت از ایران خواسته که مدرکی دال بر بیگناهی خود ارائه دهد. اگر ایران در طول این مدت نتواند، آژانس هم اصل را بر این قرار میدهد که ادعای آنها درست بوده است. بدین معنا که این مسیر از نظر حقوقی خیلی متعارف و متداول نیست. در دادگاهی که آنها باید مدرک قابل قبولی ارائه دهند و ما صحت آن مدارک را بررسی کنیم، برعکس است. آنها اینگونه اعلام کردهاند که استنباط ما از مجموعه رفتارهای ایران این است که این کشور در مسیر خلاف گام بر میدارد. حال اگر شما فکر میکنید مسیری که طی میکنید صحیح است، به شما این فرصت داده میشود تا ثابت کنید راه درستی را طی میکنید.
در نهایت ایران یا باید به آنچه که تا به امروز در برابر آن مقاومت کرده تن دهد، یعنی پروتکل الحاقی و کد 3.1 و یا آنها اعلام میکنند که مدارک نشان میدهد ایران همکاری نکرده و قطعنامه بعدی در صورت عدم انجام دیالوگ سازنده میان ایران و آژانس، به طور قطع با لحن تند و در مسیر شورای امنیت قرار خواهد گرفت.
نظر شما :