شکست رویکرد دوگانه در قبال ایران

۱۲ مهر ۱۳۹۰ | ۱۲:۳۵ کد : ۱۶۷۰۳ اخبار اصلی
افزایش فشار‌ها بر ایران ، جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر به سوی هسته‌ای شدن سوق می دهد. این نتیجه‌ای است که از یک دهه کاربرد یک استراتژی ناموفق به دست می‌آید.
شکست رویکرد دوگانه  در قبال ایران
دیپلماسی ایرانی : کنت پولک و ری تکیه دو تحلیلگر برجسته امور سیاسی اخیرا در مقاله‌ای به ایالات متحده توصیه کرده‌اند که از طریق تلاش برای ایجاد اختلاف در درون ایران دست کم برای حال حاضر، سیاست‌های تهاجمی خود در قبال تهران شامل تهدید به حمله نظامی پیشگیرانه را کنار بگذارد و در عین حال از اهرم ‌هایی نظیر استفاده از نیرو‌های ویژه برای افزایش فشار‌ها استفاده کند. استفان والت تحلیلگر سیاسی در مقاله‌ای در نشریه فارن پالیسی به تحلیل پیشنهاد‌های تکیه و پولک پرداخته است. وی در این مقاله می نویسد: مقاله آنها آن چیزی را به تصویر می‌کشد که می توان آن را آخرین تلاش‌ها برای متقاعد ساختن تهران به دست برداشتن از فعالیت‌های هسته‌ای تهدید آمیزش قلمداد کرد. اما نوشتار آنها مانند سیاست آمریکا دچار اختلافات و شکاف‌های داخلی است.

پولک و تکیه به دلیل آنچه که آن را رویکرد دوگانه دولت اوباما در قبال ایران توصیف می کردند مورد توجه قرار گرفته و از پیشگامان ارائه دهنده این استراتژی به کاخ سفید بودند. هرچند این رویکرد با شکست مواجه شده است اما تکیه و پولک تاکید دارند که باز هم باید به توصیه‌های آنها عمل کرد. این در حالی است که در سیاست آمریکا نمونه‌ای تا این اندازه واضح از فقدان حس تصور و حسابگری وجود ندارد.
در بخش دیگری از مقاله تکیه و پولک به سیاست آمریکا در مورد ارائه مشوق‌هایی اشاره شده که در مورد آنها و همچنین مخالفت تهران با پذیرش این مشوق‌ها مبالغه و گزافه گویی صورت گرفته است. در واقع دولت اوباما و جامعه بین‌المللی به اندازه‌ای که نشان داده می‌شد بر مشوق‌های واقعی برای ایران تاکید نداشته و بیشتر در حرکتی نمادین از پیشنهاد مشوق‌هایی به ایران سخن می‌گفتند که راه دستیابی ایران به انرژی صلح آمیز هسته‌ای را هموار می‌کند اما در پس پرده این مجازات‌ها بودند که قدرت بیشتری در مقایسه با مشوق‌ها داشتند.

علاوه بر این ایالات متحده و متحدانش هیچگاه پیشنهاد هماهنگی را به ایران ارائه ندادند و بررسی فهرست مشوق‌ها به زمانی موکول می‌شد که ایران با آنچه کاخ سفید می‌خواست، موافقت کند. به بیان دیگر آنچه که تکیه و پولک از آن به عنوان پیشنهاد راهی محترمانه به رهبران ایران از سوی آمریکا و متحدانش یاد می‌کنند، به معنی تن دادن کامل جمهوری اسلامی به خواست واشینگتن بوده است.

از سوی دیگر باید گفت که تکیه و پولک هیچگاه در این مقاله بر لزوم خودداری از دنبال کردن رویکرد دوگانه علیه ایران سخن نگفته‌اند. در سیاست رویکرد دو گانه ما به ایران می‌گوییم که آمریکا دشمن نیست و به دنبال روابط بهتر است و همچنین ایران نیازی به تولید انرژی هسته‌ای بازدارنده ندارد. اما در حالی که این تلاش برای نشان دادن حسن نیت آمریکا وجود دارد، در سویی دیگری از این استراتژی تحریم‌ها علیه ایران تشدید شده و همواره تاکید می‌شود که همه گزینه‌ها شامل گزینه نظامی روی میز قرار داشته و حتی ایالات متحده از تغییر رژیم در ایران نیز خشنود می‌شود.

به این ترتیب به نظر می‌رسد که این سیاست شانس اندکی در مصالحه با ایران داشته باشد و بیشتر این نگرش را در جمهوری اسلامی تقویت کند که کسی قابل اعتماد نیست. به بیان دیگر رویکرد دوگانه که ترکیبی از مشوق‌های دست و پا شکسته و تحریم‌های تقویت شده است به تهران اطمینان می‌دهد که بخش از این استراتژی که خوب به نظر می‌رسد نیز تله‌ای است که برای به دام کشیدن جمهوری اسلامی طراحی شده است.

اکنون در شرایطی که این استراتژی با شکست مواجه شده، تکیه و پولک بر تشدید آن از طریق افزایش تحریم‌ها، ایجاد شکاف در ایران و حتی گسیل داشتن نیرو‌های ویژه به این کشور و جنگ سایبری تاکید دارند. اما تنها نتیجه این رویکرد این خواهد بود که جمهوری اسلامی بیشتر به اهمیت نوعی از بازدارندگی پی می‌برد.
به طور خلاصه تر باید گفت که افزایش فشار‌ها بر ایران ، جمهوری اسلامی را هر چه بیشتر به سوی هسته‌ای شدن سوق می دهد. این نتیجه‌ای است که از یک دهه کاربرد یک استراتژی ناموفق به دست می‌آید. به جای دنبال کردن یک سیاست شکست خورده، ایالات متحده باید در اهداف خود و نحوه دستیابی به آنها تجدید نظر کند. توقف غنی سازی در بین کارت‌ها قرار ندارد اما شاید بتوان ایران را متقاعد کرد که به باشگاه هسته‌ای ملحق نشود. این رویکرد به معنای کاهش فشار، هماهنگی بیشتر و صبر کردن به جای تاکید برای دستیابی به راهکاری آنی و سریع است.
این در حالی است که در مقاله اخیر تکیه و پولک گزینه جنگ در حال حاضر رد شده و بر دنبال کردن برخی گزینه‌های دیگر تاکید شده است. اما در صورتی که این گزینه‌ها نیز به نتیجه نرسد، تکیه و پولک در مقاله آینده خود می نویسند که تشدید فشار ها هم موثر نبود و گزینه‌ای جز جنگ باقی نمانده است.


نظر شما :