رقابت راهبردی ایران و آمریکا در افغانستان، پاکستان
فارس:یک اندیشکده آمریکایی در گزارشی آورده است که ایران توانسته با برقراری روابطی سازنده در منطقه خاور میانه و آسیا، نظر کشورهای همسایه و غیر همسایه را به خود جلب کند، اما در این راه رقیبی به نام آمریکا را در مقابل خود میبیند و رقابت آنها روز به روز رو به افزایش است.رقابت ایران و آمریکا با خروج نظامیان آمریکا از افغانستان ارتباط مستقیم دارد
«رقابت ایران و آمریکا در مسائل مختلف را میتوان به یک بازی شطرنج ۳-بعدی شبیه دانست، با این تفاوت که هرکدام از طرفین میتوانند با هر حرکت، قوانین را به نفع خود تغییر دهند. این رقابت از ۳ دهه گذشته تاکنون ادامه دارد. بدیهی است که گفتگوهای مسالمت آمیز و درک متقابل طرفین نیز به پایان این رقابت کمکی نخواهد کرد و حرکات آینده ایران، به واسطه تعریف این کشور از دموکراسی «تغییری نخواهد کرد.».
* ایران و آمریکا به دنبال منافع خود در آسیا هستند
اگرچه آسیای مرکزی و جنوبی از مناطق مورد توجه تهران و واشنگتن هستند، اما رقابت راهبردی ایران و آمریکا تنها به مسائل این مناطق محدود نمیشود. این منطقه ماهیتی چندبخشی و چندقسمتی دارد، و این بدان معنا خواهد بود که هیچ کدام از این دوکشور نمیتوانند راهبردی کامل برای این منطقه داشته باشند. در عوض، هرکدام از این کشورها به دنبال سیاست خارجی مستقلی خواهند بود تا موارد مورد توجه و مورد انتظار خود را پوشش دهند.
* دولت آمریکا باید تصمیماتی سخت و سازنده بگیرد
با توجه به نژادها و فرقههای مختلف، تنشها و کشمکشهای تاریخی و نمونههایی مشابه از عدم توسعه اقتصاد و پتانسیل بالای کشورهای منطقه در شروع ناآرامیها و اعتراضات گسترده، این منطقه چالشهایی پیچیده را پیش روی ایران و آمریکا قرار میدهد. عقب نشینی نیروهای نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۴ نیز تاثیر بسیار زیادی در سیاست و سیاست گذاری منطقه خواهد داشت. انتظار میرود که ایران – پس از عقب نشینی و تخلیه نیروهای نظامی آمریکا – تاثیرگذاری خود در منطقه را افزایش دهد. این در حالیست که آمریکا به منافع خود در افغانستان پس از جنگ و میزان بکار گیری نیروی نظامی در این کشور میاندیشد. موضع آمریکا در خصوص مسائلی از قبیل جنگ در افغانستان، عدم ثبات رو به رشد در پاکستان، و اینکه آیا این کشور میتواند با وجود فشارها و امتیازات کشورهای روسیه و چین، منافع راهبردی خود در آسیای مرکزی را پیگیری کند، تاثیرگذار است و تصمیم گیریهای سختی در انتظار مقامات آمریکایی خواهد بود.
* اصلیترین مسیر آمایشی منطقه در کنترل ایران است
ایران در این معادله تنها یک بازیگر است. بسیاری از کشورهای منطقه در نزدیکی مرز این کشور قرار دارند و مواردی مانند عدم ثبات، خشونت و بزهکاری، امکان فراتر رفتن از مرزهای داخلی و سرایت به دیگر کشورها را دارند. تاثیر ایران در منطقه تاکنون مثبت بوده است، اما رقابت روبه رشد ایران و آمریکا میتواند به جای دستیابی به منافع راهبردی و منطقی برای هر دوکشور، به رقابتی منفی مبتنی بر احساسات منجر شود. ایران در افغانستان، در تلاش برای برقراری ثبات در غرب این کشور تلاشهای زیادی انجام داده است، اما در عین حال از برخی حملات علیه نیروهای نظامی آمریکا نیز پشتیبانی کرده است و اصلیترین مسیر لجستیک و آمایشی برای عبور بستههای حمایتی غذای اتحادیه اروپا را در کنترل خود میبیند. ایران در حال توسعه نقش خود در افغانستان است و به دنبال افزایش امنیت اقلیتهای شیعه داخل این کشور خواهد بود. ایران همچنین به دنبال گسترش تاثیرگذاری اقتصادی و سیاسی خود در داخل افغانستان خواهد بود؛ نه فقط در قسمتهای غربی این کشور، بلکه در داخل حکومت و در کابل این اثربخشی را دنبال خواهد کرد.
* وجه مشترک ایران و پاکستان نارضایتی از حضور آمریکا در منطقه است
ایران به دنبال برقراری روابطی نزدیکتر و صمیمیتر با کشور پاکستان است تا امنیت مرزهای خود را افزایش دهد و از برهم خوردن ثبات حاکم در جبهههای شرقی خود پیشگیری کند. البته برقراری روابطی بدین نزدیکی و گرمی میتواند مشکلاتی را نیز در برداشته باشد که از جمله آنها میتوان به اختلاف و تفرقه موجود میان فرقههای شیعه و سنی دو کشور، تاثیر رقابت منطقهای میان ایران و عربستان سعودی، سازمانهای تبهکاری مرزی و پناهگاههای پاکستانی برای گروههای جدایی طلب «بلوچ» – که در انجام عملیات تروریستی در خاک ایران مشارکت داشتهاند – اشاره کرد. البته هر دوکشور به شدت از حضور نظامی نیروهای آمریکایی در منطقه ناراضی هستند و نسبت به حضور طولانی مدت آمریکا در منطقه خوش بین نیستند، که این میتواند سرآغازی بر همکاریهای فی مابین باشد.
* برخی کشورهای منطقه دارای ذخایر عظیم هیدروکربن هستند
به نظر نمیرسد که با توجه به حضور کشورهایی نظیر چین، روسیه و ترکیه در آسیای مرکزی و اینکه هرکدام از کشورها و دولتهای آسیای مرکزی در حال یارگیری قدرتهای داخل و خارج از این منطقه علیه دیگر کشورها هستند، کشور ایران شانسی برای تبدیل شدن به یک کشور و بازیگردان تاثیرگذار داشته باشد. نیاز آمریکا برای استفاده از این منطقه به عنوان یک مرکز و کانون لجستیک برای انتقال تجهیزات نظامی به افغانستان رو به کاهش است؛ این حالت میتواند روابط آمریکا با دیگر کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار دهد که پیامد آن میتواند کاهش توجه و بکارگیری نیروهای نظامی آمریکایی باشد. البته، ذخایر گسترده و عظیم هیدروکربن در کشورهایی نظیر قزاقستان و ترکمنستان را میتوان مواردی مهم تلقی کرد که خود میتواند زمینهای برای افزایش رقابت باشد.
* آینده رقابت بین ایران و آمریکا با خروج نظامیان آمریکایی ارتباط مستقیم دارد
در مجموع، نمیتوان رقابت راهبردی را از دغدغههای اصلی سیاستهای آمریکا و ایران در منطقه دانست. هردو کشور به دنبال منافعی جدید و ویژه هستند که به احتمال زیاد و با توجه به سلسله مراتب موجود در اهداف راهبردی عمده هر کشور در افغانستان جدید، تغییر خواهد کرد. نحوه خروج نیروهای نظامی آمریکایی از خاک افغانستان و منطقه، و ماهیت رقابت گسترده میان ایران و آمریکا میتواند کمیت و کیفیت رقابت این دوکشور را تعیین کند. اینکه منطقه آسیای مرکزی به مرز مرکزی یا حاشیهای رقابت مبدل خواهد شد نیز در آینده مشخص خواهد شد.
* دغدغههای آمریکا در سیاست گذاریهای خود زیاد است
مقامات آمریکایی برای شکل دادن به سیاستهای خود در حوزه آسیای مرکزی و جنوبی، تصمیم گیریهای سختی را در پیش رو خواهد داشت؛ تصمیماتی که بیشتر به واسطه جنگ در افغانستان، عدم ثبات رو به رشد در پاکستان، و توانایی این کشور در پیشبرد منافع راهبردی خود در آسیای مرکزی با وجود فشارها و امتیازات کشورهای روسیه و چین، اتخاذ خواهند شد.
* ایران به دنبال برقراری ثبات در منطقه است
ایران در این معادله تنها یک بازیگر است. تلاشهای این کشور تاکنون تنها توانسته است غرب افغانستان را به ثبات نسبی برساند و منافع آمریکا را به مخاطره اندازد و این در حالیست که ایران، اصلیترین مسیر لجستیک و آمایشی برای عبور بستههای حمایتی غذای اتحادیه اروپا را در کنترل خود میبیند و نقش خود در افغانستان را پررنگتر میکند. مشکلات این کشور با پاکستان نیز کماکان به قوت خود باقی است که منشا آن، عدم ثبات در مناطق «بلوچ» نشین در خاک ایران و پاکستان است.
* کشورهای منطقه به دنبال جلب نظر قدرتهای جهان هستند
به نظر نمیرسد که با توجه به حضور کشورهایی نظیر چین، روسیه و ترکیه در آسیای مرکزی و اینکه هرکدام از کشورها و دولتهای آسیای مرکزی در حال یارگیری قدرتهای داخل و خارج از این منطقه علیه دیگر کشورها هستند، کشور ایران شانسی برای تبدیل شدن به یک کشور و بازیگردان تاثیرگذار داشته باشد. با توجه به تمامی این موارد، ایران به دنبال گسترش نقش خود در منطقه است که این کار، تاثیری محسوس در رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا داشته است.
* «طالبان» اصلیترین کانون توجه ایران و آمریکا در منطقه
- افغانستان:
ایران توانسته است تاثیرگذاری فوقالعاده ای را در منطقه شمال غربی افغانستان و با اقلیت مذهبی و شیعه «الحضرا» در دیگر نقاط این کشور داشته باشد. دلایلی و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ایران در انتقال سلاح مشارکت داشته و مشاوران گروه «القدس» را به مناطق مختلف اعزام کرده است، اما مدرک مستندی در این ارتباط وجود ندارد. ایران هنوز به صورت آشکار و علنی آمریکا را به چالش نکشیده است. دغدغه اصلی ایران، گروه تروریستی «طالبان» و «گروههای افراطی سنی» هستند؛ البته آمریکا نیز بیشتر توجه خود را معطوف این دشمنان و تهدیدات کرده است.
* ایران از پاکستان برای سبقت گرفتن در رقابت با آمریکا استفاده میکند
پاکستان:
روابط آمریکا با کشور پاکستان، اصلیترین عامل تعیین منافع آمریکا در این کشور است. ایران، اسلام آباد و دولت پاکستان را به طرفداری و حمایت گروههای جدایی طلب «بلوچ» در ایران متهم کرده است و نسبت به بیشتر شدن فعالیتهای بنیادگرایان «وهابی- دوبندی» و افزایش خشونت علیه شیعیان پاکستان، هشدار داده است. البته احتمالا ایران، پاکستان را به عنوان ابزاری برای سبقت گرفتن در رقابت با آمریکا ببیند و خاطر نشان کرده است که افزایش نقش آفرینی آمریکا در پاکستان را تائید نمیکند، حتی اگر حضور آمریکا در خاک پاکستان در مبارزه با خشونتهای «گروههای افراطی سنی»، موثر واقع شود.
* گزارش مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی از رقابت ایران و آمریکا
«مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS)» در قالب بخشی از یک پروژه، در حال تهیه گزارشی کامل و جامع از تاریخچه و مشخصات این رقابت است؛ پروژهای که توسط «بنیاد اسمیت ریچاردسون» حمایت میشود. نتیجه این طرح، تهیه و تدارک گزارشی اولیه با عنوان «رقابت در افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی» است که بر روی وب سایت «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS)» قابل دسترسی است.
نظر شما :