شعله آتش پ.ک.ک در مقابل اسلام‌گرایی ترکیه

۱۱ شهریور ۱۳۹۰ | ۱۹:۴۹ کد : ۱۵۹۳۳ اروپا
گفتاری از ماکان عیدی پور، کارشناس مسائل ترکیه، برای دیپلماسی ایرانی.
شعله آتش پ.ک.ک در مقابل اسلام‌گرایی ترکیه
تاریخچه منازعات پ.ک.ک با دولت ترکیه

 

موضوع محوری که پ.ک.ک به عنوان مانیفست حزبی خودش همیشه از آن یاد کرده است، بحث استقلال کردستان است. بدین معنا که گفتمان مبارزه پ.ک.ک به نوعی ناسیونالیستی به نظر می‌آید.

اتفاق جالبی که در تاریح پ.ک.ک افتاد این بود که در دوره ای که اوج ظهور گفتمان مارکسیستی بود، پ.ک.ک به نوعی این گفتمان را با گفتمان ناسیونالیستی خودش تطبیق داد. به عبارت دیگر در کنار این که حزب نظامی مدافع استقلال کردستان است، در عین حال ادبیات مارکسیستی را وارد کرده و تبدیل به حزب کارگری کردستان ترکیه شد.

این مساله دو ستون اصلی آرامان پ.ک.ک  است. یعنی:

1. بحث ایجاد حکومت کارگری در کردستان

2. بحث استقلال مردم با نژاد کرد در شرق ترکیه.

 به این شکل نزاع میان آنها و حکومت ترکیه شروع می‌شود. این که در اینجا از واژه حکومت و نه دولت استفاده می‌شود بدین سبب است که برای پ.ک.ک هیچ‌گاه نوع دولت تفاوتی نداشته است، یعنی چه دولت سکولار، اسلامی و یا نظامی بوده آنها به کار خود ادامه می‌دادند و هیچ‌ دولتی در ترکیه با هیچ گرایشی حاضر به پذیرفتن پ.ک.ک به عنوان یک چالش برای امنیت ملی ترکیه و یک رقیب در عرصه سیاسی ترکیه به عنوان یک واحد مستقل نبوده است. پ.ک.ک سوابق تروریستی و قتل‌هایی در ترکیه دارد که سبب شده در میان مردم ترک تبار مورد نفرت باشد. از طرف دیگر دولت‌های سابق ترکیه همواره به بهانه وجود پ.ک.ک حقوق ابتدایی کردها را از آنها سلب کرده و به آنها بی اعتنا بودند و به خودشان اجازه می‌دادند که با برخورد خشن نظامی به هر تحرکی در آن منطقه پاسخ دهند.

این مسائل احساسات منفی را در مناطق کردنشین تشدید کرد که این احساس منفی، کردها را تشویق به حمایت از پ.ک.ک در منطقه می‌کرد. در سال 2003 اتفاق مهمی افتاد و عراق اشغال شد. با اشغال عراق و آزاد شدن کردستان عراق و قدرت گرفتن و صاحب نفوذ شدن دولت کردستان عراق به نوعی پ.ک.ک و گروهای مسلح کرد عمق استراتژیک و فضای بهتری برای مانور پیدا کردند. چراکه پیش از این به دلیل روابطی که میان ایران و عراق و ترکیه بود، فضای آنها تنگ شده بود، با بازشدن فضای این مانور و محقق شدن یکی از رویاهای مردم کرد که ایجاد یک دولت نیمه مستقل کرد در شمال عراق بود و ایجاد کردستانی در شمال عراق که پرچم و دولت مستقل خود را دارد. این اتفاق به نوعی منشا الهامی برای کردهای ترکیه به وجود آورد.

اما اتفاقی که افتاد این امر مصادف شد با روی کار آمدن احزاب اسلامی در ترکیه و کم شدن نفوذ نیروهای سکولار و ناسیونالیسم افراطی ترکیه که همواره سردمدار سرکوب کردها در ترکیه بودند. این امر مانور و تحرکات پ.ک.ک را به تعویق انداخت. از طرفی نیز در اواخر دهه نود عبدالله اوجالان دستگیر شد که این دستگیری هم اتفاق بسیار بزرگی برای پ.ک.ک بود.

پس از سال های 2003 و 2004 همواره در مناسبات بین‌المللی و در محاسباتی که در منطقه انجام می‌شد، کردستان ترکیه به عنوان پاشنه آشیل دولت و امنیت ترکیه شمرده می‌شد. به این دلیل که تقریبا تمامی کارشناسان بین‌المللی بر این عقیده‌اند که موضوع کردها در ترکیه موضوع بسیار بغرنج و حل نشدنی است.

روابط میان ترکیه و عراق آغاز بسیار سختی را با دولت جدید پس از صدام داشت، به دلیل آن که استقلالی که کردها در عراق داشتند و جاه‌طلبی که آنها در این کشور نشان داده و هر روز خواستاز نفوذ بیشتر می‌شدند. این مساله به عنوان تهدیدی برای ترکیه محسوب می شد که آنها ناگزیر بسیار با احتیاط با این موضوع برخورد می‌کردند.

به باور من آنچه باید اتفاق می‌افتاد در نهایت رخ داد و موضوع حل نشده کردهای ترکیه تبدیل به اولویت اول کردها شد. اولویت اول کردها برای چندین سال تثبیت دولت کردستان شمال عراق بود، اما پس از اینکه تقریبا این اتفاق افتاد و دولت کردستان عراق توانست متحدین خود را در دنیا بدست بیاورد و از طرف دیگر غرب احساس کرد که ترکیه و گرایش آن به اسلام هر روز برای غرب ضرر بیشتری خواهد داشت، می‌توان حدس زد کسانی که از رویکردهای اخیر ترکیه و گرایش به جهان اسلام متضرر شدند به این فکر افتادند که آتش زیر خاکستر را روشن کرده و در مناطق شرقی و حتی مناطق غربی ایران از پتانسیل موجود استفاده کنند. به همین دلیل شاهد هستیم که تحرکات پژاک و پ.ک.ک در مرزهای دو کشور ایران و ترکیه از مناطق شمال عراق بیشتر شده است.

 

نظر شما :