وقتی هدف به راه اندازی جنگ داخلی است

۱۱ تیر ۱۳۹۰ | ۱۳:۵۲ کد : ۱۴۲۵۳ سرخط اخبار
رابرت فیسک

در ابتدای بازی این سوری ها بودند که متهم شدند. دلیل آن هم این بود که نخست وزیر فقید یعنی رفیق حریری خواهان خروج 20 هزار نیروی سوری بود که در بیروت مانده بودند. بنابراین طبیعتا این سوری ها بودند که دست به کشتن رفیق حریری زدند. دوستان سوریه در لبنان- همان نمایندگان سرویس های امنیتی بودند که اگر می خواستند می توانستند حریری را زنده نگاه دارند- بازداشت شدند. چهار تن از آنها چند سال را در زندان های لبنان گذراندند تا در نهایت گفته شد که مدرک مستدلی علیه آنها وجود ندارد پس آنها بی گناه هستند و می توانند به خانه بازگردند. نام آنها هم در کیفر خواست کمیته تحقیقاتی منصوب شده از سوی سازمان ملل دیده نشد.


پس از آن نوبت به ایرانی ها یا دوستان آنها در لبنان یعنی حزب الله رسید. با گذشت زمان و دور شدن زمانی از روزهای مرگ رفیق حریری ، سوری ها هم از این اتهام تبرئه شدند. سیمور هرش که یکی از معدود روزنامه نگارانی است که در امریکا مراتب انصاف را رعایت می کند تصادفا زمان پخش خبر ترور رفیق حریری در حال مصاحبه با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه بود. وی حالت شوک شده صورت بشار اسد را هنگام شنیدن این خبر ضبط می کند. البته برخی ادعا می کنند که بشار می توانست تظاهر به خبرنداشتن از این ماجرا کند.


پس از چند سال اشپیگل در ادعایی جدید تاکید کرد که این حزب الله بود که دستش را به خون رفیق حریری یعنی مهم ترین نخست وزیر تاریخ لبنان آلوده کرد. هیچ کس در لبنان این اتهام را باور نکرد اما همه در خارج از مرزهای این کشور آن را پذیرفتند. این که حزب الله با آن سرویس اطلاعاتی فوق العاده ای که در اختیار دارد خود را درگیر یک پروژه سوری کند، بسیار دور از ذهن است.
اندکی به ذهن خود فشار بیاورید. زمانی که حادثه لاکربی رخ داد به همه ما گفته شد که کار ایرانی ها با حمایت سوری ها بوده است. با این همه رسانه های خبری آنقدر شهامت داشتند که دست اتهام را به سمت لیبی دراز کنند.


اما آنچه که باعث تغییر استرتژی شد چه بود؟ ما پس از حمله صدام حسین به کویت در سال 1990 به سوریه برای حمایت از عربستان در قبال عراق نیاز داشتیم. بنابراین سوری ها آدم های خوب داستان شدند و رهبران لیبی مردان بد این ماجرا. همین رویه به خوبی پیش می رفت تا زمانی که قذافی و تونی بلر با هم روبوسی کردند. البته ما هنوز می توانیم قذافی را برای ماجرای لاکربی متهم کنیم.


اما سوال اینجاست که آیا واقعا کشته شدن رفیق حریری کار حزب الله بود؟ در آن چهاردهمین روز از ماه فوریه 2005 ، من تنها 400 کیلومتر با محل انفجار فاصله داشتم. خوش شانس بودم که زنده ماندم اما از بدشانسی ام بود که نتوانستم صحنه سوختن حریری و همراهانش را به چشم ببینم. به گمان من کار نیروهای امنیتی سوری البته بدون اندک اشاره ای به شخص بشار اسد بود. البته هیچ پرونده قتلی در لبنان تاکنون رنگ دادگاه را به خود ندیده است.


اگر عضو آژانس اطلاعاتی وابسته به آمریکا باشید زمان خوبی است برای در بوق و کرنا کردن هویت آخرین متهم ها چرا که اسرائیلی ها از جنگی دیگر با حزب الله واهمه دارند. همچنین زمان خوبی است برای به راه اندازی آتش تفرقه میان سنی های طرفدار حریری و شیعیان دوستدار حزب الله در لبنان آن هم در زمانی که علوی های شیعه طرفدار بشار در دمشق با اهل تسنن درگیر هستند. درست همانگونه که به مردانی که سالها به عنوان مظنون در زندان های سوریه اسیر بودند گفته شد: آزاد به دلیل نبود مدارک کافی. همواره وقتی کار به این جا می رسد به دوستانم در این خصوص می گویم: مشکل در لبنان این است که همه بی گناه هستند و البته همه گناهکار. 


نظر شما :