سفر به ترکیه زیر سایه حاشیه
اجلاس یک روزه اخیر در استانبول هم نام به ظاهر حقارت آمیزی داشت و هم در شرایطی نامناسب برای طرف ایرانی برگزار شد. دبیرکل سازمان ملل و رئیس جمهور ترکیه به نوعی میزبان سران کشورهایی بودند که سازمان ملل عنوان "کشورهای کمتر توسعه یافته" بر آنها نهاده است. علاوه بر ایران سران کشورهای افغانستان، بنین و کومور نیز در این اجلاس حضور داشتند.
خبر حضور احمدی نژاد را در اجلاس استانبول، علی اکبر صالحی در روزی داد که محمود احمدی نژاد پس از هشت روز غیبت کاری به هیات دولت رفته بود. صالحی گفت که موضوع دعوت را به احمدی نژاد اعلام کرده و درباره نامه کاترین اشتون نیز با وی گفتگو داشته و منتظر پاسخ او برای جواب دادن به نامه است.
اما هم حضور ایران در اجلاس کشورهای کمتر توسعه یافته و هم نامه کاترین اشتون درباره ادامه مذاکرات هسته ای تحت تاثیر اتفاقاتی در داخل کشور قرار داشت که خواه ناخواه بر فضای ذهنی میهمانان ایرانی اجلاس استانبول سایه انداخته بود.
ماجراهای درون دولت و کشمکش های دو هفته ای دولت و مخالفان محافظه کارش بر سر جریان موسوم به تیم انحرافی درون دولت، موضوعی نبود که کاملا مرتفع شده باشد و احمدی نژاد را فارغ بالانه و بی دغدغه و نگرانی راهی استانبول کرده باشد. البته در این سفر نیز اسفندیار رحیم مشایی یار و همراه او بود ولی نه در نشست خبری رئیس جمهور و نه در رایزنی های انجام شده با سران حاضر در نشست، شور و انگیزه سابق نزد هیات ایرانی مشاهده نشد و گویی سفری بود که باید انجام می شد و می گذشت.
هیات های ایرانی و به ویژه هیات هایی که با حضور احمدی نژاد در سفرهای خارجی حضور پیدا می کنند، همواره خبرساز و چالش زا بوده اند. به نظر می رسد تضعیف دولت از سوی مخالفان جدید و نحیف شدن احمدی نژاد و یارانش در مدت دو سه هفته اخیر، تاثیر بیرونی و عینی خود را در این اجلاس نشان داد و اقتدار و اعتماد به نفس همیشگی او را تا حدی محو کرده بود.
یکی از دغدغه های ثابت و همیشگی احمدی نژاد از آغاز ورودش به عرصه سیاسی تا امروز، داشتن اقتدار، صلابت و اعتماد به نفس بوده است. اما لوازم این اقتدار و اعتماد به نفس چند هفته ای است که تحت الشعاع اتفاقاتی عجیب و غریب و یکباره قرار گرفته و عرصه را بر او تنگ کرده است. احمدی نژاد در سال های قبل چندبار از هجمه های رسانه های داخلی علیه خود و مظلومیت دولت اش در فضای رسانه ای سخن گفته بود ولی منتقدان عمدتا اصلاح طلب اش این قول را قبول نداشتند و جمله رسانه های رسمی داخلی را حامی و مبلغ او می دانستند. اما به نظر می رسد این اتفاق در چند هفته اخیر تا حدی رخ داده و دولت حتی در رسانه های تحت زعامت اش نیز میدان عمل یا همان اعتماد به نفس همیشگی را در اختیار ندارد.
محمود احمدی نژاد سفری یک روزه به ترکیه داشت و با روسای کشورهای کمتر توسعه یافته که قرار بود از عنایات ترکیه و سازمان ملل برخوردار شوند پشت یک میز نشست. نه عنوان اجلاس چنگی به دل می زد و نه موقعیت احمدی نژاد موقعیت سابق بود. شاید او در ماه های پرفشار پس از انتخابات پرحادثه سال 88 نیز چنین احساسی را تجربه نکرده بود.
وقتی هواپیمای او بامداد سه شنبه در تهران به زمین نشست تنها سیمای آشنایی که به او قوت قلب می داد و ورودش را خوشامد می گفت، معاون اولش رحیمی بود. رحیمی روز قبل از آن که احمدی نژاد در ترکیه بود، خود نگران نشست خبری محسنی اژه ای وزیر برکنار شده سابق و دادستان فعلی کل کشور بود که احتمال داشت اخباری تکان دهنده درباره پرونده بیمه بر زبان بیاورد. طی روزهای گذشته انواع و اقسام فشارها از سوی منتقدان جدید دولت به احمدی نژاد و معتمدانش وارد شده است تا او را از خیال ها و خواسته هایش عقب بنشاند.
فارغ از هر نتیجه و پیامدی که ماجراهای جدید حول و حوش دولت داشته باشد، نگرانی از نحوه حضور دولتمردان در نشست های خارجی و برخورد طرف های مقابل با آنها یک نگرانی جدی به حساب می آید. تضعیف و تخریب جایگاه دولت تاثیر مستقیم بر سیمای بیرونی آن خواهد داشت و چه در مذاکرات مهم هسته ای و منطقه ای و چه در جریان نشست های دست چندمی مثل "اجلاس کشورهای کمتر توسعه یافته" ظهور و بروز خواهد داشت.
سفر به ترکیه اولین سفر برون مرزی احمدی نژاد بود که در زمان تحلیل رفتن دولت و لاغر شدن رئیس جمهور انجام شد. موضوع اجلاس اگرچه از نگاه سازمان ملل ضروری و معتبر محسوب می شد اما از جانب ایران در اولویت و اهمیت قرار نداشت؛ تا جایی که بیش از موضوع اجلاس، مسئله ادامه گفتگوهای ایران با غرب و نامه کاترین اشتون بود که در نشست خبری رئیس جمهور مورد توجه قرار گرفت. باید منتظر ماند و دید دولت و رئیس دولت چه زمانی نیرو، انرژی و صلابت سابق را بازخواهد یافت. چه زمانی و چگونه.
نظر شما :