انقلاب مصر، مقاومت و نگاهى به آينده

۲۴ بهمن ۱۳۸۹ | ۲۳:۴۴ کد : ۱۱۶۴۲ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمدعلى سبحانى
گفتارى از محمد على سبحانى، سفير سابق ايران در لبنان براى ديپلماسى ايرانى

انقلاب مصر و تحولاتى که در اين کشور رخ داد، بى‌شک تحولى شگرف بر کشورهاى عربى خواهد گذاشت. از هم‌اکنون شاهديم که يمن، الجزاير، اردن و ليبى همگى متاثر از تحولات مصر و کمى کمتر تونس در آستانه تحولات تازه اجتماعى و سياسى‌اند. در اين ميان پرسشى که بسيارى مطرح است، تاثير تحولات مصر بر مقاومت در فلسطين و لبنان است. فلسطينى که در طول تاريخ، مصر يکى از اثرگذارترين کشورهاى جهان عرب در تحولات و تصميم‌گيرهاى آن بوده است و لبنانى که در زمان رياست جمهورى حسنى مبارک رابطه جريان مقاومت به خصوص حزب الله با آن بسيار تيره و تار بود. 

گفتارى از محمد على سبحانى، سفير سابق ايران در لبنان براى ديپلماسى ايرانى

هنوز زود است که درباره آينده مصر نظر قاطع بدهيم. بايد منتظر ماند و ديد که تحولات به کدام سمت و سو پيش خواهند رفت و گرايش مصرى‌ها به چه سمتى متمايل خواهد شد. آن گاه بهتر مى‌توان درباره تاثيرات آن بر مقاومت تحليل کرد. اما عجالتا بايد بگوييم که با يک تحول بسيار مهم مواجهيم. اين تحول علل و عوامل ويژه خود را دارد. کشورى مثل مصر که در جنگ، صلح و در اثرگذارى‌ها فرهنگى در جهان عرب پيشتاز بوده، شاهد يک تحول اساسى شده است. اين تحول تاثير بسيار گسترده‌اى در جهان عرب خواهد گذاشت. طبيعتا فلسطين به عنوان يک موضوع عربى، از يک سو و به عنوان يک موضوع مرتبط به کشورى که در همسايگى مصر قرار دارد از سوى ديگر، در عين حال مصر به عنوان يک کشور مهم جهان عرب که از لحاظ انديشه و منش سياسى رهبرى جهان عرب را بر عهده داشته و در اين زمينه اقدام‌هاى بسيارى را انجام داده، به خصوص اين که از سويى از همسايگان مهم فلسطين اشغالى محسوب مى‌شود، هر گونه تصميم‌گيرى در آن تاثير مهمى بر تحولات فلسطين مى‌گذارد. اکنون نيز هر گونه موضعى از سوى آن بر روى تحولات عربى تاثيرگذار خواهد بود.

بر کسى پوشيده نيست که با ايجاد تغييرات در مصر بايد شاهد تغييراتى در جهان عرب نيز باشيم. البته بايد قبل از هر چيز به دنبال تاثير اين تحولات، عوامل و انگيزه‌هاى آن باشيم و ببينيم که راهبرد و جهت‌گيرى آن چه خواهد بود در آن صورت بهتر مى‌توانيم درباره اثرگذارى‌اش بر آينده موضوع فلسطين و بحث مقاومت بحث کنيم.

به هر حال مى‌توان گفت که جهت‌گيرى‌ آنچه در مصر اتفاق افتاد، به سمت مردم‌سالارى است. اين مردم‌سالارى نقش مردم و احزاب و واقعيت‌هاى اجتماعى را در سياست‌هاى مصر افزايش مى‌دهد. اين خصوصيات در خود يک‌ سرى ويژگى‌هاى متنوع دارد. قطعا در مصر کسانى هستند که موضع‌گيرى‌هايى متفاوت با حکومت سابق دارند. کسانى هم هستند که ممکن است همان مواضع سابق را داشته باشند. از اين رو نمى‌توان توقع يک سرى تغييرات سريع و بنيادين در مصر داشت. بلکه بايد منتظر شکل‌گيرى دولت آينده در مصر بود که البته دولت آينده نيز با يک‌ سرى سئوال‌هاى جدى مواجه است. يکى از اين سئوال‌ها اين است که آيا دولت آينده در چارچوب توافقات صلحى که در زمان انور سادات امضا شد و حکومت حسنى مبارک در طول سى سال آن را حفظ کرد و بر اساس آن روابط خود را در منطقه و جهان تنظيم کرد، به يک باره و به صورت بنيادى تغيير موضع خواهد داشت؟ من تصور نمى‌کنم چنين چيزى رخ دهد. من فکر مى‌کنم که تحول در مصر سمت و سوى اصلاح‌طلبانه دارد تا سمت و سوى انقلابى و بنيادي. بنابر اين تاثيرات آن هم به همين ترتيب خواهد بود.

در حال حاضر با توجه به نوع حکومت‌هاى جهان عرب مهمترين چيزى که وجود دارد، اين است که در گرايش‌هاى سياسى جهان عرب چه خواهد گذاشت. در جهان عرب حکومت‌ها، حکومت‌هاى سورى، نظامى، پادشاهى، پادشاهى‌هاى نظامى، جمهورى‌هاى پادشاهاى يا نظامى حاکم است. از اين رو اولين تاثير تحولات بر روى چنين ويژگى‌هايى خواهد بود که البته فلسطين نيز مستثنى نيست. به هر حال مشکل فلسطين يا به عبارت ديگر مشکل مقاومت در اين است که متاسفانه فلسطينى‌ها به دو شاخه تقسيم شده‌اند. دولت آينده مصر اگر گرايش اصلاح‌طلبانه داشته باشد، در درجه نخست به دنبال اين هدف خواهد رفت که يک وحدت فلسطينى ايجاد کند. چرا که بدون وحدت فلسطينى مقاومت هر چقدر هم تلاش کند نمى‌تواند به نتيجه‌اى برسد.

در حال حاضر نمى‌توان فهميد که دقيقا گرايش مردم چيست. شايد عده‌اى بگويند مردم خواستار حضور پررنگ‌تر دولت مصر در تحولات عربى هستند اما بايد صبر کرد و ديد در انتخابات آزاد جامعه مصر دقيقا چه خواست و رويکردى اتخاذ خواهد کرد. ما نمى‌توانيم از هم‌اکنون بگوييم که مردم چه رويکردى دارند.

در اين جا بايد قبل از هر چيز به اين هم اشاره کرد که جامعه فرهنگى و مطبوعاتى ايران شناخت کافى از تحولات مصر ندارند. البته دليل آن هم روشن است، رفت و آمد به مصر بسيار کم بوده و ما تحولات اجتماعى مصر را چندان از نزديک لمس نکرده‌ايم. بنابراين تصويرى که از جامعه مصر در ايران وجود دارد مبنى بر اين که احيانا مردم مصر منتظرند تا يک نفر دستور دهد تا به اسرائيل حمله شود و همه مى‌خواهند بسيج شوند تا اين رژيم نابود شود، تصوير صحيحى نيست. مصرى‌ها يک جامعه بسيار متنوع دارند و مردم از گرايش‌هاى مختلفى برخوردارند. بسيارى از مردم بيش از آن که اولويت‌شان مسائل منطقه‌اى و فلسطينى باشد موضوعات داخلى و اقتصادى برايشان مطرح است. در نتيجه طبيعتا گرايش‌ها را تا زمانى که انتخابات آزاد برگزار نشود به طور دقيق و قطعى نمى‌توان پيش‌بينى کرد. البته مردم حقيقتا به دنبال حق‌خواهى و حق‌طلبى هستند و طبيعتا آنچه دولت مبارک و قرارداد کمپ‌ديويد ايجاد کرده بود، به طور کامل شايد مورد تاييد دولت بعدى نباشد اگر چه بسيار بعيد است که دولت بعدى مصر به دنبال لغو اين قراردادها باشد يا برخوردهاى تندى را انجام دهد.

اگر همان طور که پيش‌بينى مى‌شود دولت بعدى گرايش‌هاى اصلاح‌طلبانه داشته باشد و بخواهد براى مسئله فلسطين کارى از پيش برد در درجه اول با توجه به نقش ويژه در تحولات و جامعه فلسطينى و جامعه عربى مى‌تواند در جهت وحدت فلسطينى‌ها و يکپارچگى آنها حرکت کند.

مصر و حزب الله

در لبنان اوضاع به گونه ديگرى است. تاثيراتى که تحولات مصر بر لبنان خواهد گذاشت چندان زياد نخواهد بود. تحولات در مصر بر اساس آنچه تا کنون مشاهده شده بيشتر سمت و سوى نوعى دموکراسى‌خواهى و دموکراتيزيشن و رسيدن به يک دولت مدرن را دارا است. البته بايد ديد اراده مردم مصر چه خواهد بود. اين مردم هستند که تعيين کننده سرنوشت آينده مصر هستند.

در حالى که لبنان تفاوت‌هاى عمده‌اى با جهان عرب دارد. در لبنان آزادى‌ها، مطبوعات آزاد، آزادى بيان و مشارکت حداقل به آن شکل خاصى که در لبنان وجود دارد، بر قرار است. اگرچه تاثيرات عمده‌اى بر جهان عرب نمى‌گذارد ولى تحولات ديگر کشورهاى عربى نيز تاثيرات عمده‌اى بر آن ندارد.

حال از اين زاويه که احيانا اسرائيل تضعيف شود و کمتر بتواند در لبنان دخالت کند، از اين زاويه شايد اوضاع قابل بررسى باشد ولى بايد منتظر ماند و ديد که چه پيش خواهد آمد.         

محمدعلى سبحانى

نویسنده خبر


نظر شما :