روابط ایران و مصر؛ موانع و راهکارها

۱۹ مهر ۱۳۸۹ | ۱۴:۱۶ کد : ۱۱۵۶۲ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: دکتر سعید خالوزاده
گفتاری از حجت الله جودکی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر براى ديپلماسى ايراني.
روابط ایران و مصر؛ موانع و راهکارها
با بررسی روابط ایران و مصر طی نیم قرن گذشته، می‌توان گفت روابط ایران و مصر از سال 1952 که افسران آزاد در مصر به رهبری جمال عبدالناصر کودتا کردند تا حال حاضر تقریبا به طور دائم دچار تنش بوده است. در این دوران فقط یک دوره چهار پنج ساله روی کار آمدن سادات تا پیروزی انقلاب اسلامی‌ ایران، روابط ایران و مصر خوب بوده که می‌توان آن را ماه عسل روابط ایران و مصر دانست. یعنی روابط ایران ومصر تقریبا 50 سال قطع بوده است.
50 سال قطع روابط ایران و مصر
در ابتدا افسران آزاد پس از پیروزی و سرنگونی نظام سلطنتی در مصر، روابط نسبتا مستحکمی‌ با بلوک شرق برقرار کردند و از این رو تضاد آنان با کشورهای غربی و اسرائیل روز به روز بیشتر شد. در ایران نیز پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد علیه دولت ملی مصدق، روابط ویژه‌ای با غرب و به تبع آن با اسرائیل برقرار شد و به عبارت دیگر شاه هم‌پیمان بلوک غرب شد. این موجب شد که ایران و مصر در تضاد با یکدیگر قرارگیرند. با اوج‌گیری جنگ سرد میان دو نظام سیاسی ایران و مصر، گام‌های غیردوستانه‌ای علیه یکدیگر برداشته شد؛ جمال عبدالناصر به حمایت از مخالفان سیاسی ایران برخاست و کار به جائی رسید که این مخالفان در مصر دوره‌های آموزش نظامی‌ برای سرنگونی شاه دیدند. عبدالناصر رسما از شورشیان جدائی طلب عرب جنوب ایران حمایت کرد و آنها را مسلح نمود و نام خیلج فارس را هم به خلیج عربی تبدیل کرد.
علی‌رغم تیرگی روابط سیاسی ناصر و شاه، فعالیت‌های جمال عبدالناصر از سوی مردم ایران با نگاهی متفاوت از حکومت شاه مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. روشنفکران و مبارزان ایران از اقدامات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی ناصر حمایت می‌کردند، البته نگاه انتقادآمیزی هم نسبت به ناصر وجود داشت و در همان چارچوب انقلابیون مذهبی ایران که علیه شاه فعالیت می‌کردند، همواره اعدام سید قطب را خطای سیاسی ناصر قلمداد می‌نمودند. با روی کار آمدن سادات و گرایش به سمت بلوک غرب روابط صمیمانه میان او و شاه ایران برقرار شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی‌ در ایران و حاکم شدن گفتمان انترناسیونالیستی بر سیاست خارجی ایران و اتخاذ سیاست صلح با رژیم صهیونیستی از سوی مصر، روابط دو کشور مصر و ایران به دستور امام خمینی(ره) قطع شد و از این تاریخ به بعد دوباره خصومت بر روابط دو کشور سایه افکند.
بنابراین روابط ایران و مصر یک مرتبه به دستور ناصر قطع شد و پس از انقلاب نیز به فرمان امام این روابط قطع شد. پس از قطع شدن روابط، مشکلات فی مابین روز به روز افزوده شده است. در ابتدا مشکل، روابط مصر با اسرائیل و صلح کمپ دیوید بود، بعد پیوستن مصر به جرگه کشورهای حامی ‌آمریکا و نیز شرکت مصر در توطئه‌های آمریکا علیه ایران و مسائل دیگر نیز افزوده شد. حمایت ایران از گروه‌های مخالف مصر و نامگذاری خیابان‌ها مثل خالد اسلامبولی و اتهامات متقابل ایران و مصر نیز از دیگر عوامل تیره شدن روابط بود که تا به امروز این اتهام زنی‌ها ادامه داشته است.
روابط فرهنگی دو ملت
با وجود قطع روابط سیاسی دو کشور در 50 سال گذشته، روابط فرهنگی بین دو ملت هیچ‌گاه قطع نشده است. در واقع در تمام مدتی که اهل سیاست در دو کشور ایران و مصر به تقابل مشغول بودند، دغدغه اهل فرهنگ در ایران و مصر چیز دیگری بود. آنها بی سر و صدا و به دور از جنجال‌های سیاسی در جهت تحکیم روابط دو ملت قدم برمی‌داشتند. یکی از یادگارهای خوب و ماندگار این دوران، «دار التقریب بین المذاهب الإسلامیة» است که تلاش فراوانی در جهت شناخت صحیح مذاهب اسلامی‌ از یکدیگر به ویژه شیعه و سنی داشت. اقدامات شیخ محمود شلتوت و محمد تقی قمی ‌در این دوران قابل ستایش است. در همین زمان مدرسه‌ای که ایشان تاسیس و اندیشمندانی که در دارالتقریب تربیت و به جامعه تقدیم نمودند، به واقع قابل تحسین است؛ در آن مقطع، قمی‌ سمبل فرهنگ ایرانی است که پا به پای اندیشمندان الازهر فعالیت کرد. بر اثر فعالیت ایشان بسیاری از کدورت‌های میان شیعه و سنی و متعاقب آن در میان مردم ایران و مصر بر طرف شد.
پیش از پیروزی انقلاب بسیاری از نیروهای انقلابی ایران تحت تاثیر مصری‌ها بودند. مثلا دکتر شریعتی کتاب «از کجا آغاز کنیم» یا «چه باید کرد» را از کتاب «من این نبدا» یا «من هنا نبدا» خالد محمد خالد ایده گرفته است. یا مثلا اکثر کتابهای سید قطب از جمله کتاب «عدالت اجتماعی در اسلام» در ایران قبل از انقلاب ترجمه و چندین بار چاپ شد.
مصری‌ها نیزدر این مدت که روابط سیاسی دو کشور قطع بوده است از ایران غافل نبوده‌اند. آنها بسیاری از کتاب‌های مهم فارسی را به عربی ترجمه کرده‌اند. در حال حاضر با وجود اینکه روابط دو کشور قطع است، در مصر 14 دپارتمان مستقل زبان فارسی با بیش از 200 استاد و بیش از 4000 دانشجوی زبان فارسی وجود دارد. کتاب‌های زیادی از زبان فارسی ترجمه کرده‌اند. بیش از 900 رساله دانشگاهی که درباره ایران نوشته‌اند. بیش از 14 سال است که در موسسه الاهرام مصر موسسه تحقیقاتی برای ایران‌شناسی ایجاد کرده‌اند، 40 استاد در آنجا مشغول به کار هستند و هر ماه مجله‌ای با نام «مختارات ایرانیه» یعنی گلچین مسائل ایران منتشر می‌کنند. تمام سرمقاله‌های روزنامه‌های ایران را ترجمه می‌کنند. بحث‌های استراتژیک در مورد ایران انجام می‌دهند. در هر ماه یک شخصیت تاثیرگذاری ایرانی را معرفی می‌کنند و... این شناخت خوبی از ایران به مصری‌ها می‌دهد.
بنابراین روابط فرهنگی بین ملت‌ها همواره وجود داشته است. اگرچه از طرف ایران کم‌کاری بوده است. متاسفانه به غیر از ترجمه چند کتاب ما کار جدی در زمینه شناخت فضای فرهنگی- سیاسی مصر انجام نداده‌ایم. یکی از مسائلی که موجب می‌شود دستگاه دیپلماسی را در زمینه شناخت مصر به ناتوانی متهم کنیم، همین مسئله است. باید پرسش شود چند رساله دانشگاهی در مورد مصر تدوین شده است؟ آنها در ایران دفتر حافظ منافع دارند ما هم در مصر با نیروی انسانی تقریبا برابر دفتر حافظ منافع داریم. چرا آنها این همه در زمینه شناخت ایران فعال هستند و این قدر در مورد ایران اطلاعات دارند و ایران را می‌شناسند و ما این قدر در زمینه شناخت مصر ضعیف هستیم. من با این که قبل از این که به مصر بروم چند کتاب در مورد مصر ترجمه کرده بودم وقتی به مصر رفتم متوجه شدم که چقدر ما فاقد اطلاعات کافی از مصر هستیم.
موانع عدم برقراری رابطه
علاوه بر عدم آشنایی، یکی از مشکلات در این مورد استفاده از ادبیات نامناسب توسط محافل و مطبوعات تندرو است. به عنوان مثال در مصر روزنامه‌ای هست با نام «روزالیوسف» که مشی کاملا سکولار دارد، که به ناسزاگویی علیه ایران مشغول است. در ایران نیز روزنامه‌های «کیهان» و «جمهوری اسلامی» همین شیوه را علیه مصر استفاده می‌کنند. بسیاری از این ناسزاگویی‌ها هم ناشی از عدم آشنایی دو طرف است. به هر حال ما علیه آنها می‌نویسیم و آنها علیه ما. این مطالب بر روابط دو کشور رابطه مستقیم می‌گذارد. یا مثلا گروهی در ایران فیلم «اعدام فرعون» را ساخته‌اند. که مورد اعتراض شدید مصر قرار گرفت. در قرآن آمده «وَلاتَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» یعنی خداوند فرمان می‌دهد که حتی به مشرکان که به شرک دعوت می‌کنند ناسزا نگویید چرا که آنها نیز از در مقابل به شما ناسزا می‌گویند. پس باید در نظر داشت که این گونه رفتارها به طور مداوم روابط دو کشور را تیره‌تر می‌کند.
تلاش ایران به برقراری رابطه
آقای احمدی نژاد در ارديبهشت سال 1386 اعلام کردند که در صورت موافقت دولت مصر، ایران آماده است سفارت خود در قاهره را در کمتر از 24 ساعت باز کند. ولی این نگاه یک نگاه کارشناسی شده‌ای نبود و ناشی از عدم شناخت مصر بود. اولا سفارت‌ها باز است و مسئله این است که روابط دو کشور از سطح دفتر حافظ منافع باید به روابط رسمی‌ ارتقاء داده شود. ثانیا این کار موانعی را دارد که تا این موانع برطرف نشود نمی‌توان این روابط ارتقاء یابد. به عنوان مثال در حالی که مصر غزه را حیات خلوت خود می‌داند ما از حماس حمایت می‌کنیم. این عمل را مصر در جای دیگر که حیات خلوت ما محسوب می‌شود پاسخ می‌دهد. پس تا موانع برطرف نشود نمی‌توان انتظار داشت که رابطه‌ای که نیم قرن قطع بوده یک شبه برقرار شود.
راهکارها و اقدامات مفید
من تصور می‌کنم در ابتدای امر مسئولین دو کشور باید از هر کاری که روابط دو کشور را تیره می‌کند خودداری کنند. باید جلوی برخی از ناسزاگویی‌ها گرفته شود. به هر حال با فحش دادن مشکلی حل نمی‌شود. سیاست حکیمانه حکم می‌کند که ما جلوی این گونه ناسزاگویی‌ها را بگیریم و تلاش کنیم مشکلات را کاهش دهیم.
مثلا فتوای اخیر رهبر انقلاب در مورد حرمت ناسزاگویی به همسر پیامبر خیلی خوب و موثر است و می‌تواند یکی از مشکلات و موانع برقراری ارتباط ما را با جهان عرب و جهان تسنن حل کند. اگر بر این موضوع تاکید شود می‌تواند به بهبود روابط کمک کند.
از سوی دیگر برقراری خطوط مستقیم هوایی که توافقات اولیه آن در روزهای اخیر انجام شده است، اگر عملی شود اقدام مفید و موثری است. البته باید مشکل ویزا هم حل شود چرا که الان مصر به سختی به ایرانی‌ها ویزا می‌دهد. حتی به دیپلمات‌های ایران به سختی ویزا می‌دهد و گاهی از صدور ویزا خودداری می‌کنند. در مقابل ایران نیز به مصری‌ها به راحتی ویزا نمی‌دهد. بنابراین اگرچه برقراری خطوط مستقیم هوایی در زمینه گسترش روابط مفید است در کنار آن باید اقدامات دیگری انجام شود تا صدور ویزا نیز از سوی دو طرف تسهیل شود تا به مرور این گسترش روابط، روابط در دیگر زمینه‌ها را نیز تسهیل کند.
دکتر سعید خالوزاده

نویسنده خبر


( ۲ )

نظر شما :