سيل، تشديد کننده تروريسم در پاکستان
حمله طالبان به نيروهاى ناتو و عمليات تروريستى در خاک پاکستان با حمله به تانکرهاى حامل سوخت ناتو که در حال عبور از نزديکى اسلام آباد بودند شدت بيشترى گرفته است. ناتو تهديد کرده که در صورت ادامه چنين اقداماتى دست به مداخله نظامى از طريق انتقال نيرو به پاکستان خواهد زد. در مقابل پاکستان به شدت واکنش نشان داده است و گفته است که در صورت نقض حريم پاکستان از سوى نيروهاى ناتو به سختى با آنها برخورد خواهد کرد. دکتر نوذر شفيعى استاد دانشگاه و کارشناس مسائل شبه قاره اين تحولات را براى ديپلماسى ايرانى تشريح کرده است.
گفتارى از دکتر نوذر شفيعى استاد دانشگاه و کارشناس مسائل شبه قاره براى ديپلماسى ايراني.
اصولا به لحاظ روانشناسى خشونت، خشونت مىآورد. اقدام ايالات متحده امريکا در بمباران بخشى از خاک پاکستان که منجر به کشته شدن شهروندان به خصوص غير نظاميان و اتفاقا نظاميان پاکستان شده است واکنشهايى را در سطح افکار عمومى پاکستان به وجود آورده است. اين واکنشها در شکل مزاحمت، ممنوعيت و حتى حمله به کاروانهاى تدارکاتى امريکا و ناتو در پاکستان جلوه کرده است.
به لحاظ روانشناسى اين حوادث به يک مسئله ديگرى که قبل از اين اتفاق افتاده هم مربوط مىشود و آن جارى شدن سيل در پاکستان و افراد زيادى در اين حادثه کشته و بقيه بىخانمان شدند. اين نگرانى و دلهره و اضطراب در داخل پاکستان و در بين مردم، در کنار عمليات امريکايىها که منجر به کشته شدن سربازان پاکستانى و بعضا غيرنظاميان در پاکستان شده زمينه براى طغيان فراهم کرد. به هر حال مردم در پى تخليه ناکامىها، محروميتها و فشارها بودند و حمله امريکا به خاک پاکستان اسباب و زمينهاى شد که شورش و طغيان عليه نيروهاى امريکايى و ناتو انجام بگيرد. طالبان از بستر خشم مردم از کشته شدن مرزداران اين کشور براى ضربه زدن به ناتو و امريکا استفاده کرد.
نکته بعد اين است که حمله امريکا به خاک پاکستان در کنار ناتوانى دولت در پاسخ به نياز سيلزدگان به خصوص اين نگرانى که کمکهاى مالى به سيلزدگان به دست آنها نرسيده و همين طور سفرآقاى زردارى به اروپا آن هم در زمانى که سيل در پاکستان جارى بوده و مردم منتظر دريافت کمک و توجه بيشتر دولت بودند باعث شده بود که دولت پاکستان در معرض فشار باشد و دولت پاکستان هم فرصتى پيدا کرد تا در پرتو حمله امريکا به نظاميان اين کشور با مردم عليه امريکايىها هم نوا شود تا بخشى از فشارهاى روانى که از طريق افکار عمومى به دولت وارد مىشود هم کاهش پيدا کند.
اما واکنش امريکا چه خواهد بود؟ استدلال امريکا اين خواهد بود که چون دولت پاکستان يک دولت ورشکسته است و کنترل موثرى بر قلمرو ارضى خود ندارد و تهديد عليه نيروهاى امريکايى در افغانستان بعضا از خاک پاکستان منشا مىگيرد، لذا دولت امريکا اين حق را براى خود قائل است که بتواند عليه منابع تهديد در آن سوى مرزها و در خاک پاکستان هم وارد عمل شود.
ضمن اين که امريکا تروريسم را پديدهاى بين المللى مىداند و آن را تهديدى عليه خود قلمداد مىکند و بر اساس عمليات پيش دستانه و يا ساير عملياتهاى پيشگيرانه در پى ضربه زدن به آن است. اما اين، بر اساس تفکرات جديد است و هنوز تفکرات سنتى و دولت محور و حاکميت محور اين تفکرات فراملى گرايانه و جهان گرايانه را برنمىتابد.
نظر شما :