پیشرفت استراتژی بازدارندگی ایران همزمان با تمهیدات جدید امریکا و اسرائیل
نویسنده خبر:
محمد على مهتدى
گفتاری از دکتر علی مهتدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه براى دیپلماسی ایرانی
قرار است به زودی مانور نظامی مشترکی میان نیروهای هوایی اسرائیل و نیروهای دریایی ایالات متحده امریکا برگزار شود. به گزارش روزنامه الشرق الاوسط، هدف از این رزمایش سنجیدن توان نظامی اسرائیل و امریکا برای مقابله با حملات موشکی احتمالی از سوی ایران، سوریه، لبنان و نوار غزه علیه اسرائیل اعلام شده است.
گفتاری از دکتر محمد علی مهتدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه، اسرائیل و جهان عرب:
امریکا و اسرائیل بارها مانورهای مشترکی را در شرق مدیترانه برگزار کردهاند که همواره عنوان شده علیه امنیت هیچ کشوری نیست و جنبه نجات دارد، به ویژه زمانی که در این مانورها شرکت میکند بیشتر بر جنبه تمرین عملیات نجات در این مانورها تاکید میشود. اما در واقع اسرائیلی ها پس از شکست سختی که در جنگ 2006 در لبنان متحمل شدند مرتبا مانورهایی را در خشکی و دریا ترتیب داده اند، اخیرا نیز شاهد بودیم که مانور را در منطقه جولان با هدف مقابله با خطرهای احتمالی سوریه برگزار کردند.
طبیعتا اسرائیل در دریا نیز چنین مانورهایی با هدف ارتقای روحیه ارتش خود برگزار میکند، جنبه دیگر این مانورها تلاشی است که امریکا برای ایجاد اطمینان در تل آویو در زمینه امنیت رژِیم اسرائیل انجام میدهد چراکه امریکا بر اسرائیل در زمینههای مختلف از جمله مذاکرات صلح با اعراب فشار وارد میکند و از آنجا که دغدغههای اسرائیلیها عنوان میکنند بیشتر امنیتی است. واشنگتن تلاش میکند با شرکت در مانورهای مشترک با اسرائیل و کمک رسانی به تامین امنیت این کشور موجب کاهش دغدغههای امنیتی تل آویو شود.
البته نباید فراموش کرد که اصولا رژیم اسرائیل بر اساس تجاوز و توسعه طلبی پدید آمده و این مفاهیم جزء ذات اسرائیل است و طبیعی است در هر یک از مانورها مشترکی که انجام میشود این مسئله مورد نظر است. اسرائیلیها از نظر نظامی معتقدند که باید بر تک تک کشورهای منطقه و مجموعه کشورهای منطقه برتری داشته باشند تا بر اساس تئوری بازدارندگی امنیت خود را حفظ کند.
ایران استراتژی خود یعنی قدرت بازدارندگی را دنبال میکند، بر اساس این استراتژی هیچ کشوری نباید حوس حمله به ایران را داشته باشد. مطابق این استراتژی اطمینان حاصل میشود که ایران قدرت دفاع از خود را دارد و در عین حال میتواند ضربات دردناکی را بر هر نیروی متجاوزی اعمال کند. در مورد حمله احتمالی اسرائیل باید گفت که تل آویو همواره اعلام کرده که گزینه نظامی در مقابل ایران همچنان مطرح است و اگر مذاکرات در مورد مسائل هستهای ایران به نتیجه نرسد به ناچار از امکانات نظامی در قبال ایران استفاده خواهد شد؛ البته به تازگی رئیس جمهور روسیه اعلام کرد که در سفری شیمون پرز به مسکو، این مقام اسرائیلی به روسیه اطمینان داده که گزینه نظامی علیه تهران مطرح نیست و البته روسیه نیز همواره مخالفت خود را با هرگونه حمله نظامی علیه ایران ابراز داشته است.
این سخن رئیس جمهور روسیه بسیار اهمیت دارد و مشخص می کند که مسکو چنین تضمینی را از تل آویو گرفته است. با وجود این پس از این سخن رئیس جمهور روسیه شاهد بودیم که سخنگویان رژیم صهیونیستی اعلام کردند که همچنان گزینه نظامی علیه ایران مطرح است. در پاسخ به این سوال که چرا مواضع تل آویو در این خصوص به سرعت تغییر میکند، اعلام شده که رئیس جمهور اسرائیل یک مقام تشریفاتی است و موضع اصلی اسرائیل توسط نخست وزیر یعنی بنیامین نتانیاهو اعلام می شود. به نظر میرسد که اسرائیلیها ضمن اینکه محذورات بسیار زیادی در مرود دست زدن به حمله احتمالی نظامی علیه ایران دارند، از نظر تبلیغاتی صقد دارند در بعد تبلیغاتی مرتبا اعلام کنند گزینه نظامی همچنان در دستور کار قرار دارد با این هدف که به خیال خود ایرانیها احساس امنیت نکنند. اما ما میدانیم که محذورات اسرائیل صرفا سیاسی نیست بلکه در زمینه نظامی هم محذوراتی برای تل آویو وجود دارد.
با توجه به بعد مسافت و پخش بودن اهداف هستهای ایران در نقاط مختلف، دست زدن به حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران بسیار بعید و از نظر نظامی غیر عملی است.
مساله دیگر، سپر دفاع موشکی است که امریکا قصد داشت در جمهوری چک و لهستان برقرار کند و روس ها به شدت نگران این موضوع بودند و واکنش سختی نشان دادند. بوش در اواخر دوران ریاست جمهوری خود اعلام کرد که هدف این سیستم دفاع موشکی ایران است و روسیه در این زمینه مورد نظر نیست.
این سخن چندان خریداری پیدا نکرد چراکه برد موشک های ایران به اروپا نمی رسد و اصولا قرار نیست این کشور هدفی را در اروپا هدف گیری کند. در نتیجه به نظر می رسد که سیستم سپر دفاع موشکی امریکا بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته و بر ضد منافع روسیه دنبال می شود. اخیرا در دولت اوباما نیز گفته شد که هدف از این سپر دفاع موشکی مقابله با تهدید موشکی ایران بوده است.
حال در صورت پذیرش این فرض، باید با تعلیق این طرح، امریکاییان باید جایگزینی برای دو کشور چک و لهستان پیدا کنند. همین مساله گمانه زنیهایی را ایجاد کرده که احتمال دارد میان مسکو و واشنگتن توافقاتی در زمینه نظام امنیتی منطقه شده باشد، شاید این دو کشور بخواهند سیستم مشترکی را در جایی از منطقه برپا سازند یا اینکه نوعی بده بستان میان روسها و امریکاییان صورت گرفته باشد که به نوعی به پرونده هستهای ایران و مذاکراتی که قرار است در آینده آغاز شود، مرتبط باشد.
این موارد صرفا در چارچوب حدس و گمان مطرح است و باید منتظر ماند تا ببینیم واقعا چه تحولاتی در آینده در منطقه رخ خواهد داد.
نظر شما :