ساحل عاج: اسقاط مستبدی دیگر
دیپلماسی ایرانی: دوشنبه پانزدهم فروردین 1390 ساعت 7 بعدازظهر: نیروهای وفادار به الحسن واتارا، منتخب مردم ساحل عاج، مرحله نهایی عملیات نظامی را با حمله به اقامتگاه ریاست جمهوری آغاز کردند. این بار نیز برق آسا به محله شیک کوکودی شهر ابیجان و به پشت درهای ویلای وسیع و زیبای ریاست جمهوری در حاشیه خلیجی کوچک از سواحل اقیانوس اطلس رسیدند. آخرین سنگر لوران باگبو و سپاهیانش، در همسایگی اقامتگاه سفیر فرانسه، توسط انبوهی از زره پوش ها و تانک ها و سلاح های سنگین پاسداری می شد.
دقایقی از 8 شب گذشته، ناگهان دو هلیکوپتر نیروهای فرانسوی و نیروهای اونوسی سازمان ملل در آسمان ظاهر می شوند و به ادعای خودشان، یکی از مقرهای نیروهای باگبو و سلاح های سنگین آنها را در هم می کوبند. عجیب این که ترقه ها و فشفشه های فوق العاده زیادی با نور و سروصدای خیره کننده، تیرگی آسمان را پاره کرده و عظمت بیشتری به حمله هلیکوپترهای فرانسوی بخشیدند! هنوز کسی از چیستی منشاء و منبع این وسایل آتش بازی اطلاعی ندارد! گویی فرانسوی ها به سرعت، قطعنامه شورای امنیت در مورد منطقه ممنوعه پروازی و حملات هوایی به لیبی را در ساحل عاج مشابه سازی کردند. در حملات فرانسوی تنها یکی از زیرساخت های مهم شهر منهدم شد و آن هم آنتن رادیو و تلویزیون بود!
ساعت ده و سی دقیقه صبح سه شنبه شانزده فروردین، نیروهای باگبو یکجانبه اعلام آتش بس کردند. نیروهای وفادار به الحسن واتارا نیز فوراً دست از حمله کشیدند. (راستی، نیروهای وفادار به الحسن، در ابتدا نیروهای شورشی خطاب می شدند که سه سال پیش و به دنبال تشکیل دولت ائتلافی با باگبو، به نیروهای جدید تغییر نام دادند و اکنون عنوان نیروهای جمهوری را برای خود برگزیده اند.) ساعاتی بعد اعلام شد که دیکتاتور به همراه خانواده و برخی از همراهان در زیرزمین اقامتگاهش پناه گرفته و آلسید ججه، وزیر امور خارجه دولت خودخوانده باگبو، در حال مذاکره با سفیر فرانسه است. ججه در مصاحبه ای پس از این ملاقات، حاضر نشد کناره گیری باگبو را اعلام کند و از اعلام مفاد مذاکراتش در اقامتگاه سفیر فرانسه طفره رفت.
دخالت نظامی نیروهای فرانسوی و سازمان ملل از نظر حقوقی مورد ظن و تردید قرار گرفت و روس ها اعلام کردند که در باره مشروعیت این اقدام بررسی خواهند کرد. در پاسخ به این سؤالات و ابهامات، آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه همراه با وزیر دفاع این کشور، در بعد از ظهر سه شنبه در مجلس حاضر شده و به شرح ماوقع و پاسخ به سؤالات نمایندگان پرداخت. ژوپه گفت که در همان روز دوشنبه، دبیرکل سازمان ملل با ارسال نامه ای از نیکولا سارکوزی درخواست می کند که نیروهای لیکورن فرانسه، مستقر در ابیجان، در حمایت از نیروهای کلاه آبی (اونوسی) سازمان تحت مدیریتش، سلاح های سنگین نیروهای مسلح باگبو را منهدم کنند؛ لیکورن هم بلافاصله درخواست دبیرکل را اجابت کرده و بر اساس مفاد قطعنامه 1975 شورای امنیت و در پشتیبانی از اونوسی، به تخریب سلاح های سنگین نیروهای باگبو مبادرت می ورزد. لحن و گفتار آلن ژوپه در مجلس فرانسه، بیشتر به خطابه های ناپلئونی که پیروز از جنگ برگشته، شبیه بود.
ژوپه می گوید دبیرکل سازمان ملل از فرانسه درخواست کرده از باگبو تأیید کتبی بگیرد که از قدرت کناره گیری کرده است. در مورد نحوه برخورد با باگبو، وزیر خارجه فرانسه گفت که تصمیم گیری در این باره در صلاحیت دولت قانونی الحسن واتارا و نیروهای سازمان ملل است. در لحظه تحریر این گزارش، شبکه تلویزیونی فرانس 24 از قول مقامات سازمان ملل اعلام کرد که باگبو به نیروهای سازمان ملل در ابیجان پناه آورده و خواستار حمایت از خود و خانواده اش شده است. ولی برخی دیگر از خبرگزاری ها از قول باگبو این خبر را تکذیب می کنند. گرچه هنوز هم سیر حوادث در ساعات آینده می تواند با پستی و بلندی همراه باشد، اما دیگر همه چیز برای انتقال الحسن واتارا از هتل گلف ابیجان به کاخ ریاست جمهوری در محله پلاتو طی ساعات یا حداکثر دو سه روز آینده قطعی است.
خوب، اینها لایه بیرونی و روی صحنه ماوقع است. قرائت واقعی و صحیح نیز به قدری وقت بیشتر نیاز دارد. در عین حال، به چند نکته و احتمال می توان اشاره کرد:
اولاً، نیروهای وفادار به الحسن واتارا قریب 9 سال 60 درصد خاک 330 هزار کیلومتر مربعی ساحل عاج را در اختیار داشتند. تنها در روز سوم از حمله ای که 10 روز پیش آغاز کردند، یاموسوکرو، پایتخت سیاسی را تصرف کردند و در روز پنجم وارد ابیجان، پایتخت اقتصادی با جمعیت 4 میلیون نفری شدند. روز یکشنبه فقط 3 نقطه شهر شامل کاخ و اقامتگاه ریاست جمهوری و ساختمان رادیو تلویزیون در دست باگبو بود. دوشنبه شب، نیروهای وفادار به واتارا حمله نهایی را آغاز کردند و ساعتی بعد در پشت در اقامتگاه باگبو بودند. حال جداً جای سؤال دارد که آیا با این سابقه و در چنین شرایطی، نیروهای واتارا برای پیروزی نهایی نیاز به مداخله فرانسوی ها و سازمان ملل داشتند؟
ژوپه می گوید که نیروی نظامی فرانسه که فوراً از 800 نفر به 1700 نفر افزایش یافت، در چارچوب قطعنامه 1975 و به منظور حفاظت از جان غیرنظامی ان و اتباع فرانسه، فقط سلاح های سنگین نیروهای باگبو را منهدم ساخته است. اما ساعاتی بعد دیدیم که وزیر خارجه باگبو سر از اقامتگاه سفیر فرانسه درآورد و فرانسه طرف اصلی مذاکرات قرار گرفت و ژوپه چون یک قهرمان در صفحه تلویزیون ها ظاهر شد. اکنون هم باگبو در واقع در دست فرانسوی هاست! فعلاً به نظر می رسد فرانسوی ها با صحنه سازی و رقاصی سیاسی، قصد بهره برداری کامل از این ماجرا را پیش از ورود واتارا به کاخ ریاست جمهوری دارند.
نتیجه ای که فعلاً می توان استنتاج کرد و پاسخی که موقتاً می توان به سؤال فوق داد، این است که فرانسوی ها با عملیات خود که بخشی از آن آتش بازی بچه گانه بود، در واقع قصد مصادره دستاورد نیروهای الحسن را دارند. اتفاقاً سیاست ضعیف فرانسه در 10 و حتی 20 سال گذشته در آفریقا و نشان دادن این که فرانسه هنوز توانایی حل و فصل بحران ها در غرب آفریقا را دارد، تلاش سارکوزی برای ترمیم وجهه خود در داخل فرانسه، تلاش فرانسه برای ایفای نقش رهبری در ناتو در کنار آمریکا و حفظ منافع نامشروع در کشور بزرگ و راهبردی ساحل عاج، از جمله دلایلی هستند که فرانسه را به معرفی شدن به عنوان خاتمه دهنده جنگ داخلی ساحل عاج نیازمند می کند.
جالب است که در این دقایق آخر، اوباما هم اعلام کرد که از حملات فرانسوی ها و نیروهای سازمان ملل حمایت می کند و باگبو (که شاید شاهد آخرین لحظات عمرش بود) باید فوراً استعفا دهد! این در حالی است که همه شواهد نشان می دهد نیروهای جمهوری (وفادار به الحسن واتارا) نیازی به این مداخله برای تمام کردن کار نداشتند. نیروهای فرانسه هم اکنون در افغانستان، لیبی و ساحل عاج درگیر هستند؛ ولی ژوپه در شبکه تی وی 5 فرانسه گفت که این اقدامات به منزله تغییر دکترین نظامی فرانسه نیست، بلکه برای دفاع از جان غیرنظامی ان و پیشبرد صلح است!
ثانیاً، فرانسوی ها احتمالاً به بهانه این که شبه نظامی ان و طرفداران شرور خیابانی طرفدار باگبو از رادیو تلویزیون برای تحریک استفاده می کنند، آنتن این رسانه کلیدی را هدف قرار دادند. در این باره هم جای این سؤال هست. در شرایطی که همه چیز به نفع نیروهای الحسن پیش می رفت و یک هفته است که حتی یک نفر از خانه و پناهگاه خود خارج نشده، تحریک این افراد چه اثری می توانست داشته باشد؟ نویسنده تصور می کند اتفاقاً در این شرایط هیچ نیرویی در ساحل عاج به اندازه الحسن واتارا نیاز به وسایل ارتباط جمعی برای برقراری ارتباط با مردم ندارد.
در نتیجه می بینیم که باز هم رسانه های فرانسه هستند که میدان دار اصلی صحنه باقی مانده و همه در داخل و خارج از ساحل عاج اخبار (کاملاً جهت دار و حساب شده) را از شبکه های فرانسوی دریافت می کنند. پس در این زمینه نیز در صداقت فرانسوی ها شک و تردید وجود دارد.
ثالثاً، از شواهد بر می آید که فرانسوی ها قصد دارند با گرفتن تعهد کتبی از باگبو، فرانسه را عامل اصلی موفقیت در این جنگ معرفی کنند و به این ترتیب در آینده دولت الحسن واتارا را بیش از پیش وامدار خود کنند. بعلاوه، به نظر می رسد به احتمال قوی، فرانسوی ها اجازه دسترسی دولت قانونی الحسن به باگبو را نخواهند داد و او را از کشور خارج خواهند ساخت. محاکمه باگبو به عنوان جنایت کار جنگی هم بعید به نظر می رسد، زیرا فرانسوی ها مایل نیستند طرفداران او را حساس تر کنند.
رابعاً، از هم اکنون زمزمه می شود که دیوان جنایت کاران جنگی با همکاری نیروهای سازمان ملل (و قاعدتاً فرانسه) در باره جنایت های رخ داده در این 4 ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری تحقیق و تفحص خواهد کرد. در از اخبار منتشره این گونه به نظر می رسد که تلویحاً نیروهای الحسن واتارا هم متهم به قتل عده ای در شهر دوئه کوئه به هنگام حملات چند روز اخیر هستند. در این مورد نیز ظن و ابهام پدید می آید، به این صورت که ای بسا مقصد این باشد که با طرح این مسئله بتوانند در آینده رفتار و سیاست دولت واتارا را مهار کنند.
خامساً، بحران ساحل عاج درس های فراوانی برای آفریقا و جهان دارد. شاید بهتر باشد در مطلبی جداگانه به تفصیل به ابعاد سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، قومیتی، منطقه ای و بین المللی مورد پیچیده ساحل عاج بپردازیم.
سادساً، سؤال و مسئله اصلی در حال حاضر، سیاست و راهبردی است که الحسن واتارا برای اداره امور این کشور در پیش خواهد گرفت. احصاء سیاهه مشکلاتی که دولت او برای تسلط بر اوضاع و توسعه و آبادانی کشور با آن روبروست به حدی طویل است که هر رهبر و مدیر برجسته ای را به وحشت می اندازد. به هر حال با بیانیه قرائت شده توسط وزیر دفاع دولت واتارا، معلوم گشت که اولویت او در اولین گام، تأمین امنیت کامل شهروندان و جلوگیری از احتمال گسترش ناامنی و غارت اموال مردم توسط افراد شرور است. امید است که نیروهای جمهوری از خشونت برای حفظ امنیت و آرامش استفاده نکنند که تجربه نشان داده این روش خود به مهم ترین عامل ناامنی تبدیل می شود.
سابعاً، عده ای از صاحب نظران معتقد بودند و هستند که الحسن واتارا بیش از اندازه وامدار فرانسه و غرب است و لذا در دوره او میزان وابستگی ساحل عاج به آنها افزایش خواهد یافت. در دو نوشته قبلی منتشره در همین تارنما به این ابهام پاسخ داده ایم، معهذا حوادث 10 روز اخیر که کاملاً مؤید نظرات و تحلیل های ابراز شده در آن دو مطلب است، نشان داد که تنها نیروی میدان که حمله نهایی را آغاز و به حاکمیت الحسن واتارا تحقق بخشید، نبود جز نیروهای شورشی مستقر در شمال کشور-با اکثریت قریب به اتفاق مسلمان_که در حمله ای برق آسا و سرنوشت ساز، کار را یکسره کردند. اکوموگ، نهاد نظامی کمیسیون اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، علیرغم همه سر و صدایی که به راه انداخت، دچار شکاف شد و هیچ اقدامی نکرد. انگیزه و شرایط اقدام نظامی دبیر کل و نیروهای سازمان ملل و همچنین نیروهای لیکورن فرانسه هم در بالا تقریر شد. بنابراین، ضمن آن که نمی توان حمایت غرب و فرانسه از الحسن واتارا را انکار نمود، باید اذعان کرد که واتارا مدیون نیروهای جمهوری (سابقاً نیروهای جدید) وفادار به خود، به طور خاص و جامعه بین المللی، به طور عام است. بعلاوه، وابستگی به فرانسه در همان زمان باگبو به بالاترین سطح ممکن رسیده بود که فراتر از آن متصور نیست.
ثامناً، در آن چه که مربوط به منافع جمهوری اسلامی ایران می شود، نفع ما همچنان در برخورد خیرخواهانه و انساندوستانه و حمایت از منافع ملت ساحل عاج است. خیرخواهانه ترین برخورد در حال حاضر، تشویق سیاست مبتنی بر خویشتن داری و خودداری از انتقام جویی است که خوشبختانه و لااقل در سطح اعلامی، دولت آقای الحسن واتارا در پیش گرفته است. به نظر می رسد حمایت و تشویق به عفو عمومی، تشکیل دولتی متشکل از همه نیروها از جمله حزب جبهه مردمی ساحل عاج که لوران باگبو مؤسس آن بود، به حرکت درآوردن هر چه سریع تر چرخ اقتصاد کشور و اعلام آمادگی ایران برای مشارکت در فرآیند بازسازی و توسعه ساحل عاج می تواند عناصر مناسبی برای سیاست اعلامی و اعمالی ایران باشد.
نظر شما :