ايران و معادله پر مجهول انقلاب‌هاى عربى

۱۵ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۱:۴۸ کد : ۱۰۸۸۰ اخبار اصلی
انقلاب‌هاى عربى آن چنان منطقه را در نورديده و نظام‌ها را يک به يک به پرتگاه سقوط کشانده که ديگر هيچ حاکمى نمى‌تواند از آينده خود اميدوار باشد. بى‌شک منطقه دست خوش تغييرات شگرفى است، تغييراتى که قطعا نقشه سياسى خاورميانه را به طور کامل دگرگون خواهد کرد
ايران و معادله پر مجهول انقلاب‌هاى عربى

ديپلماسى ايرانى: انقلاب‌هاى عربى آن چنان منطقه را در نورديده و نظام‌ها را يک به يک به پرتگاه سقوط کشانده که ديگر هيچ حاکمى نمى‌تواند از آينده خود اميدوار باشد. بى‌شک منطقه دست خوش تغييرات شگرفى است، تغييراتى که قطعا نقشه سياسى خاورميانه را به طور کامل دگرگون خواهد کرد. اکنون شاهديم که نه مصر مصر سه ماه پيش و نه تونس تونس چهار ماه پيش است و به تدريج خواهيم ديد که يمن و ليبى و بحرين و سوريه و الجزاير و کويت و ديگر کشورهاى عربى جايگاهى تازه در دنياى کنونى به خود اختصاص خواهند داد. دنيايى که با گسترش روزافزون ارتباطات و فناورى اطلاعات روز به روز کوچک‌تر مى‌شود و مرزها را بيش از پيش از جلوى پاى خود بر مى‌دارد. در اين ميان شاهديم که دو قطب بزرگ در حال بهره‌بردارى از تحولات منطقه‌اند. ايران که همسايگى‌اش با جامعه عربى، مسلمان بودن و حمايتش از مقاومت که از جايگاه بالايى نزد جامعه عربى برخوردار است امکانى بى‌نظير برايش فراهم آورده تا بتواند روز به روز بيشتر به فکر فتح مرزهاى عربى و نفوذ در آن جوامع بيفتد و در مقابل امريکا، اروپا و متحدان عربش ايستاده‌اند که از يک سو جايگاه فعلى‌شان را تضعيف شده مى‌بينند ولى از سوى ديگر طرحى براى احياى جايگاه خود در منطقه با توجه به متغيرهاى موجود در سر مى‌پرورانند.

تا کنون ايران در سايه اين تحولات به سمتى مى‌رود که يک دستاورد بزرگ به دست آورد. رابطه با مصر که در زمان حسنى مبارک به دليل حس بدبينى هيئت حاکمه و فشارهاى غربى تحقق نيافته بود اکنون در حال احيا شدن است و به گفته سيد مجتبى امانى، رئيس دفتر حافظ منافع کشور ما در قاهره که در روزنامه الاهرام منتشر شده، ارتباط‌هاى جدى و تماس‌هاى بسيارى ميان دو طرف برقرار است تا احياى روابط هر چه سريع‌تر محقق شود.  

همين موضوع را روزنامه الحيات چاپ لندن، سوژه خود قرار داده و نوشته است: قطار تغييرات جهان عرب با ترن‌هاى پر از مين سراسر منطقه را در نورديده است. آنچنان اين قطار با شتاب دره‌هاى خطرناک حوادث را سپرى مى‌کند که هيچ کس نمى‌تواند تشخيص دهد کجا مصالحش تامين مى‌شود و در کجا منافعش در خطر است. سرعت تحولات به اندازه‌اى بالا است که امکان هر گونه محاسبه دقيق را از دست حسابگران گرفته و بى‌اغراق مى‌توانيم بگوييم که منافع همه کشورهاى ذى‌نفع در منطقه در بوته آزمايش قرار گرفته است. اين قطار منطقه را به طور کامل به محاصره خود در آورده، از شمال آفريقا و ليبى گرفته تا کشورهاى منطقه خليج فارس يعنى عمان، کويت، يمن و بحرين همگى به محاصره اين قطار در آمده‌اند. حتى سوريه و اردن و عراق نيز از سرعت اين قطار در امان نمانده‌اند.

در ادامه اين يادداشت آمده است: ليبى براى نخستين بار شاهد درگيرى بى‌سابقه‌اى است. درگيرى ميان نظام و دشمنانش که هر آن ممکن است به طرابلس برسد و کار را تمام کند. لحظه‌اى که ليبى جديد آغاز حيات خود را اعلام خواهد کرد. ليبى کشورى است که از همان ابتدا در محاصره انقلاب‌هاى عربى قرار گرفت. اين کشور از هر دو طرف با انقلاب‌هاى جديد هم‌مرز بود، شرق آن مصر قرار داشت و غرب آن تونس. هنگامى که مردمان اين دو کشور خود را از شر مبارک و بن على خلاص کردند لاجرم مردم ليبى نيز متاثر از اين تغييرات بايد حرکتى از خود نشان مى‌دادند و خود را از شر قذافى نجات مى‌دادند.

نويسنده در ادامه متغيرهاى نقشه سياسى عرب را تحت تاثير مستقيم ايران مى‌داند و مى‌نويسد: اين فقط انقلاب‌ها نيست که منطقه را دست خوش تغيير کرده‌اند، حضور ايران در همسايگى کشورهاى عربى و نگرانى‌هاى جامعه جهانى از نفوذ ايران با استفاده از فرصت‌هايى که اين انقلاب‌ها براى آن ايجاد کرده‌اند نيز نقشه خاورميانه را به هم ريخته است. يکى از مهمترين اين درگيرى‌ها اصرارى است که ايران به احقاق حقوق فلسطينى‌ها و نقشى که در اين قضيه ايفا مى‌کند در برابر اهداف اسرائيل و نگرانى‌هايى که اين رژيم در بحث امنيتى مطرح مى‌کند، است.

در ادامه اين يادداشت نويسنده مسائل را جزئى‌تر مورد بررسى قرار مى‌دهد و با اشاره به انقلاب ليبى مى‌نويسد: با توجه به آنچه در ليبى رخ مى‌دهد بديهى است که بگوييم قذافى دير يا زود رفتنى است، اکنون ديگر مى‌توان گفت مجلس ملى انتقالى با وجوه سياسى و ملى و نظامى که دارد تنها دشمن مطرح نظام معمر قذافى در ليبى است. اين وجه مشترک باعث شد تا لندن بتواند آنها را هفته گذشته گرد هم آورد و در کنار نمايندگان ارشد کشورهاى عربى و امريکايى و اروپايى که گروه روابط بين‌المللى را تشکيل دادند بر سر سرنگونى نظام معمر قذافى به توافق نهايى برسند. با توجه تحولات هفته گذشته محال است که عقربه‌هاى ساعت به عقب بازگردند. با توجه به سکوتى که سرهنگ در برابر اين نشست ابراز داشت، مى‌توان فهميد که او نيز مى‌داند که رفتنى است و روساى جمهورى کشورهاى جهان و در راس آنها نيکولا سارکوزى، رئيس جمهورى فرانسه و باراک اوباما، رئيس جمهورى ايالات متحده بر کنار رفتنش از قدرت اجماع نظر دارند. در مصر ديديم جوانان مصرى چه هنگامه‌اى به پا کردند و چه انقلابى رقم زدند. معادلات در اين کشور آن چنان تغيير کرده که بى‌شک مى‌توان گفت نقطه ثقل آينده منطقه است. نقطه ثقلى که همانند هميشه همه تحولات کشورهاى ديگر را تحت تاثير خود قرار خواهد داد.

نويسنده اين مطلب سپس از شمال آفريقا به منطقه شامات مى‌رسد و مى‌نويسد: اوضاع در منطقه شامات و شبه جزيره عربستان بسيار پيچيده‌تر از شمال آفريقا است. عراق، سوريه، اردن و لبنان روز به روز شاهد تحولات تازه‌اى هستند. مى‌توان گفت تغييراتى که در اين منطقه حادث خواهد شد بسيار عميق‌تر از شمال آفريقا خواهد بود. در اين جا اسرائيلى وجود دارد که بسيار از وضعيت امنيتى‌اش نگران است و از سويى نفتى وجود دارد که هر گونه بى‌ثباتى منطقه‌اى مى‌تواند به سرعت امنيت جهانى را تحت تاثير قرار مى‌دهد. از سويى بحث‌هاى طايفه‌اى نيز در اين منطقه بسيار پررنگ است. در اين ميان نقش ايران نيز در اين تحولات قابل تامل است، بى‌شک هر تحولى که باب ميل ايران نباشد يا منافع آن را به خطر بيندازد باعث ايجاد درگيرى با تهران شده و اين مسئله مى‌تواند بسيارى از تحولات را به گونه‌اى ديگر رقم بزند.

در ادامه يادداشت به ابزارهاى احتمالى درگيرى با ايران اشاره شده و آمده است: نه ايران و نه رقباى منطقه‌اى‌اش به هيچ وجه ابايى از اعلام نيات و اهداف خود در منطقه ندارند. براى همه روشن است که بحرين تا چه اندازه در بحران به سر مى‌برد و مسئله رويارويى ايران و غرب در آنجا تا چه اندازه بالا است. در توصيف آنچه در اين کشور مى‌‌گذرد همين بس که شيخ محمد سالم الصباح، وزير امور خارجه بحرين درباره اين که چرا دولت مطالبات مردم را اجابت نمى‌کند، گفت که مسئله ديگر محدود به مطالبات داخلى نيست، مطالبات مردم بحرين فراتر از خواسته‌هاى مردم جزيره شده و به يک موضوع منطقه‌اى تبديل شده است. حالا ديگر اگر ما هم بخواهيم نمى‌توانيم خواسته‌هاى مردم را اجابت کنيم چرا که مطالبات منطقه‌اى مانع از اين کار مى‌شوند. کويت جاى ديگرى براى درگيرى‌هاى ايران و اعراب است. آنچه طى هفته‌هاى اخير در اين کشور رخ داده چيزى جز درگيرى منطقه‌اى ايران و شوراى همکارى خليج فارس طرف نيست. در برابر اين تحولا قطعا ايران دست بسته نخواهد نشست. تا کنون نيز از طريق شبکه‌هاى ماهواره‌اى خود و مواضع رسمى‌اش نشان داده که قصد ندارد به همين سادگى از کنار بحرين و کويت و ديگر کشورهاى منطقه خليج فارس بگذرد. البته با ورود نيروهاى سپر جزيره به بحرين ايران به اين درک رسيد که ممکن است تحرکات آتى‌اش به درگيرى با کشورهاى منطقه بينجامد. البته ايران برگه‌هاى بازى متعددى در منطقه دارد. عراق، لبنان و فلسطين برگه‌هاى بازى ايران در برابر رقباى منطقه‌اى‌اش هستند. از سوى ديگر در سوريه نيز شاهد افزايش فشارها براى تغيير در اين کشوريم. هر گونه تغييرى در سوريه مى‌تواند تاثيرات عميقى بر محور قدرت ايران در منطقه بگذارد.

نويسنده در نهايت مطلب خود را اين گونه به پايان مى‌رساند: با تمام اين احوال و با توجه به معادلات منطقه‌اى و بازى بازيگران خاورميانه همچنان نمى‌توان گفت که کسى مى‌تواند نتيجه آن چه در منطقه مى‌گذرد را پيش‌بينى کند. آنچه مسلم است رقابت ايران با غرب و متحدانش يعنى خط اعتدال بسيار شديد شده و در اين ميان فعلا سنبه ايران با واسطه سقوط مبارک و بن على پرزور شده است. حال پرسشى که مطرح مى‌شود اين است که آيا در برابر آن چنان تغييرى هستيم که مجددا به دوران قرن گذشته بازگشته‌ايم و بايد دوباره نقشه جديدى براى خاورميانه کشيد؟


نظر شما :