/ویژه نامه نوروزی دیپلماسی ایرانی/
سال 90؛ افزایش فشارها بر ایران
دیپلماسی ایرانی: سابقه روابط ایران و اتحاديه اروپا بیشتر روابط اقتصادی دوجانبه مربوط مىشود. با اين وجود همواره مسائل کم اهميت دیگرى مثل مسئله وضعيت حقوق بشر در ايران نيز در این روابط وجود داشت. علىرغم اين، اتحادیه اروپا به دلیل حساسیتی که ایران براى اين اتحاديه داشت همواره سعی مىکرد روابط با ایران را در حدی مناسبى قرار دهد، هرچند رشد چشمگیری به روابط با ایران نمىداد.
امروزه وضعيت روابط ايران و اتحاديه اروپا به کلى تغییر کرده است. به خصوص در یکی دو سال اخیر و به ویژه بعد از قطعنامه سال گذشته شورای امنیت در مورد تحريم ايران، سیر اقتصادی روابط ایران و اتحادیه اروپا روند خود را تغيير داده است و اتحادیه اروپا از منافعی که ایران برایش داشته چشم پوشی کرده و به این سمت حرکت کرده که به ایران به عنوان یک خطر امنیتی نگاه کند. این نگاه در روابط ما با آمریکا همواره وجود داشت. یعنی ایالات متحده همواره نگاه امنیتی به جمهوری اسلامى ایران داشته است ولی اتحادیه اروپا در روابط خود با ايران بیشتر نگاه نرم افزاری را دنبال مىکرد تا بحث سخت افزاری امنیتی. این اولین باردر تاريخ روابط دوجانبه جمهورى اسلامى با اتحاديه اروپا است که نگاه اين اتحادیه هم تغییر کرده است و رويکرد سخت افزارى در اين نگاه غالب شده است. به نظرمن این از مهم ترین رویدادهایی است که علیه ایران در اتحادیه شکل گرفته است.
اين موضوع درحالى رخ مىدهد که اتحادیه اروپا به دليل از دست دادن پایگاههای سابق خود در منطقه علاقه خاصى به روابط با ايران دارد. اتحادیه اروپا به خاطر قدرت و نفوذ آمریکا، قدرت و نفوذ خود را در منطقه خاورمیانه، به خصوص در کشورهایی مثل عراق، افغانستان، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از دست داده بود. از این رو اروپا همواره تلاش مىکرد با در نظر گرفتن توان ایران در منطقه و حفظ روابط خود با ایران، تعادل قدرتی را در منطقه ایجاد کند. در حال حاضر به دليل تغيير رويکرد ايران به اروپا به نظر مىرسد این تعادل هم در حال به هم خوردن است. با این نگاهی که بین ایران و اتحادیه شروع شده و عدم تعاملی که وجود دارد و به نظر مىرسد که بحثهای اقتصادی- سیاسی به مسائل سیاسی- امنیتی تبدیل شده است، اتحادیه امکانى را که مىتوانست در منطقه داشته باشد به مرور از دست مىدهد.
در کنار اين مسئله به اتفاقاتی دیگر هم در جهان رخ داده توجه کرد که تا حدی با این وضعیت در تضاد است. در حال حاضر در شمال آفریقا و در خاورمیانه عربی اتفاقاتی در حال رخ دادن است که اگر ایران در وضعیت عادی باشد قدرتش افزایش پیدا مىکند. یعنی اين تحولات فاکتورهایی را ایجاد کرده که اگر ایران در شرایط عادی باشد این فاکتورها برای ایران بسیار مثبت و سودمند است. شرایط عادی از این جهت مطرح مىشود که شرایط ایران در حال حاضر بعد از صدور قطعنامه تحريم شورای امنیت متفاوت شده است و به عنوان مثال اتحادیه اروپا به ايران نگاه حاد سیاسی- امنیتی پیدا کرده است. در واقع باید گفت شرایط کنونی ایران را بالقوه قدرتمند تر کرده است ولی ما باید ببینیم که با شرایط کنونی ایران مىتواند این قدرت بالقوه خود را به بالفعل تبدیل کند و از شرایط کنونی امتیاز بگیرد؟
در مورد روابط دوجانبه ايران و اروپا، بايد به اين نکته اشاره کرد که سفرهای سطح بالای مقامات اروپایی به ایران و سفر مقامات از ایران به اروپا مدتهاست متوقف شده است. قطعنامه شورای امنیت این دستاویز را برای اتحادیه اروپا ایجاد کرد که این سفرها را متوقف کند.
در سال گذشته تنها شاهد سفر وزیر خارجه آلمان به ايران بوديم که اين سفر نيز به دلیل خاص منافع داخلی آلمان بود. چند تبعه آلمان به اتهام جاسوسی در ایران در بازداشت بودند که آلمان مدعی بود که روزنامه نگار هستند. وزير خارجه آلمان در جهت تلاش براى آزادى اين اتباع آلمانى سفرى چند ساعته به ايران داشت. تلاش در جهت آزادی اتباع اقدامى است که همه کشورهای اروپایی انجام مىدهند و اقدامى غریب نیست. مقامات آنها حاضر هستند در این راستا به آن کشور سفر کنند و به دنبال آزادی شهروندان خود باشند. ولی این که آیا ما توانستیم از سفر وزیر خارجه آلمان به ایران به نتایج مثبت در روابط دوجانبه برسیم؟ من چندان از اخبار مربوط به ایران مطلع نیستم ولی من خبرهای رسانههای آلمان و رسانههای ایران بعد از این سفر را پیگیری کردم نتوانستم رهاورد مثبتی را در این قضیه ببینم.
بنابراین اگر قبول کنیم اتحادیه اروپایی نوع دیالوگ خود با ایران را به تعامل سخت افزاری تبدیل کرده و از تعامل نرم افزاری چشم پوشی کرده است و روابط اقتصادی خود را با ایران محدود کرده و از سوی دیگر قدرت بالقوه کشورمان در اثر تحولات اخیر در منطقه رشد کرده، باید ببینیم چگونه مىتوانیم رفتار کنیم که این روابط را به روابط نرم افزاری که اتحادیه اروپا همواره در طول تاریخ روابط دوجانبه با ایران داشته است، بازگردانیم و از طرف دیگر این قدرت بالقوره را بالفعل کنیم و به پتانیسیلهای موجود برای تعامل بیشتر با جهان و اتحادیه اروپا اضافه کند.
يافتن چنين راهکارى در جهت احياى رابطه اقتصادى با اروپا زمانى اهميت مىيابد که نگاهى به وضعيت اقتصادى کشورمان به ويژه در بخش خصوصى بيندازيم. هرچند به دليل اجراى قانون اصل 44 قانون اساسى حداقل گامهايى در جهت خصوصى شدن برداشته شده و بايد شاهد بهبودى وضع اقتصادى خصوصا در بخش خصوصى باشيم با اين وجود به نظر مىرسد به دلیل مشکلات و تحریمهایی که کشور با آن مواجه است، بخش خصوصی در حال از دست دادن قدرت خود است.
تحريمها و فشارهایی که اتحادیه اروپا به ايران وارد مىکند تا بيشتر بر بخش خصوصی تاثير مىگذارد تا بخشهای خصوصی یا بخشهایی که متمایل به دولت هستند. اين وضعيت بخش خصوصی را دچار سردرگمى کرده است.
به نظرمن سال 89 سال پر فشاری برای جمهوری اسلامى ایران بود. فشارهای جهانی روی جمهوری اسلامى ایران بیشتر شد. نه تنها آمریکا و اتحادیه اروپا بلکه سایر کشورها که به نوعی با این دو قدرت در تماس هستند و بعضا دوستان سابق ما هم هستند، تحت فشار آمريکا و اروپا فشارهای سیاسی- اقتصادی خود را بر ما زیادتر کرده اند.
به نظر مىرسد در آستانه سال 90 وزنه بسیار سنگینی بر گردن وزارت امور خارجه به عنوان مجری سیاست خارجی آویخته شده و ارگان ديپلماتيک کشورمان بايد تلاش جدى کند تا بتواند راهکاری بیابد که دیالوگهای ما با اتحادیه اروپا را زیادتر کند و از این تعامل برای روابط سیاسی - اقتصادی به جای تعامل سیاسی- امنیتی استفاده کند. بنابراین به نظر من سال 90 سال بسیار مشکل آفرینی برای ما است اگر ما با تدبیر با این سال برخورد نکنیم فشارها بر ما افزایش خواهد کرد، چه فشارهای اقتصادی و چه فشارهای سیاسی امنیتی؛ هرچند قدرت بالقوه ما در منطقه گسترش پیدا کرده است.
نظر شما :