به مصحلت است ايران بر حفظ وحدت و ثبات لبنان تاکيد کند
ديپلماسى ايرانى: راى دادگاه بينالمللى رفيق حريرى به هيئت اجرايى در زمانى ابلاغ شده است که رايزنىها بر سر انتخاب جانشين سعد حريرى جريان دارد. از سويى بيم آن مىرود که اين کشمکش سياسى لبنان را به مرز انفجار بکشاند. گفتوگوى ديپلماسى ايرانى با محمد ايرانى، سفير سابق ايران در لبنان درباره آخرين تحولات اين کشور.
راى دادگاه رفيق حريرى روز دوشنبه اعلام نشد و فقط به ارسال مخفيانه آن به هيئت اجرايى بسنده شد، از سويى رايزنىهاى لبنانىها بر سر انتخاب نخستوزير نيز به جايى نرسيد. آيا در اين ميان اتفاق تازهاى در شرف وقوع است؟
در رابطه با عقب افتادن بحث انتخاب نخستوزيرى يا بررسى مشاورههايى که آقاى ميشل سليمان در مورد انتخاب نخستوزير با اعضاى اصلى فراکسيونهاى مجلس يا شخصيتهاى لبنانى مىبايست انجام مىداد، آن چيزى که به صورت رسمى از سوى رياست جمهورى لبنانىها اعلام شد، بررسى مواضع متفاوت گروههاى لبنانى و حفظ مصالح ملى لبنان اعلام شده است. اما به نظر مىرسد که اين مىتواند به دليل فضاى متشنج سياسى بين گروههاى مختلف داخلى بعد دو تحول پياپى باشد. اول، انحلال دولت با استعفاى جريان معارضه و دوم هم بلافاصله پس از آن، اعلام صدور راى اوليه دادگاه که روز دوشنبه به هيئت اجرايى فرستاده شد. اين تحولات باعث شد که فضاى داخلى لبنان را متشنج کرد. آن چيزى که بعد از انحلال مسلم بود، پيشبينى مىشد که تنشها و شکافها بين گروهها افزايش پيدا کند. به هر حال کمتر کسى تصور مىکرد که دادگاه اعلام کند که مىخواهد در حين مشورت دادن به آقاى ميشل سليمان راى دادگاه اعلام شود. به تعويق افتادن اين موضوع براى آرام کردن فضاى سياسى لبنان است.
نکته دوم هم اين است که به هر حال يک سرى فشارهاى منطقهاى در حال انجام است تا فضاى داخلى لبنان آرام شود. يکى از آنها اجلاس سه جانبهاى است که در حال حاضر در سوريه با حضور سران کشورهاى سوريه، ترکيه و قطر در حال انجام است. فکر مىکنم شايد نوعى انتظار تا پايان اجلاس هم مد نظر مقامات لبنانى يا بهتر است بگوييم رئيس جمهور لبنان براى مشورت گرفتن از طرفهاى مختلف لبنانى هم وجود دارد تا ببينند رايزنىهايى که درباره لبنان صورت مىگيرد به کجا مىرسد.
برخى جريانهاى 14 مارس از جمله آقاى ميقاتى در يادداشت اختصاصىاى که براى ديپلماسى ايرانى فرستادهاند، معتقدند که نبايد آقاى حريرى بر پست نخستوزيرى اصرار کند، چرا که وقتى نخستوزير نباشد، مىتواند بدون در نظر گرفتن ملاحظات سياسى پرونده ترور رفيق حريرى را پيش ببرد، نظر شما چيست؟
بحثى که در گذشته در ميان جريان 14 مارس وجود داشت، اين بود که همزمان فردى که پست نخستوزيرى يا مقام اول اجرايى کشور را در اختيار دارد ممکن است نتواند مسائل مربوط به پيگيرى دادگاه را ادامه دهد. اين ديدگاه از ابتدا وجود داشت منتها اين نگاه با نوعى بدبينى نسبت به پست رسمى رسمى آقاى حريرى همزمان با ادامه انجام وظايف مربوط به دادگاه توسط او وجود داشت. يعنى در حقيقت مىگفتند حريرى به دليل تعهداتى که به گروههاى مختلف از جمله معارضه دارد، مانع از آن مىشود که وظيفه پيگيرى روند دادگاه را ادامه دهد. الآن آن چيزى که آقاى ميقاتى پيگيرى مىکند از نقطه مقابل اين مسئله است. يعنى ممکن است آقاى حريرى نخستوزير نشود و احتمالا 14 مارس نتواند اکثريت را مجددا در مجلس کسب کند و نتيجه مشورتهاى گروههاى مختلف با آقاى ميشل سليمان نيز به اين جا ختم شود. از اين زاويه او احتمال داده و گفته است که احتمالا چون آقاى حريرى نخستوزير نمىشود از اين رو به اعتقاد آقاى ميقاتى حريرى با فراغ بال مىتواند به دنبال کارهاى دادگاه برود. البته اين کنايه از اين است که او همزمان هم نخستوزير بود و هم به طور مخفيانه بر اساس اسنادى که فاش شده، اين ديدگاه را پيگيرى مىکرد و دنبال به نتيجه رساندن آن بو، الآن با فراغ بال راحتترى مىتواند دادگاه را پيگيرى کند. من از سخنان آقاى ميقاتى با توجه و سوابقى که از ايشان وجود دارد، اين گونه برداشت مىکنم.
دراين کشمکش جايگاه آقاى وليد جنبلاط را کجا مىبينيد؟ به خصوص که او به مرد معامله عرصه سياسى لبنان مشهور است؟
به هر حال آنچه مسلم است موضوع جنبلاط و فراکسيون متعلق به ايشان در شرايط فعلى تعيين کننده است و در حقيقت عاملى تعيين کننده براى مشخص شدن اکثريت مجلس در شرايط فعلى است. پس از آن انتخاب نخستوزيرى است که هر طرف ايشان قرار داشته باشد، مىتواند نخستوزير از آن جناح باشد. منتها نکتهاى که وجود دارد آقاى جنبلاط از حساسيت شرايطش کاملا آگاه است. گرچه ايشان فردى است که در چارچوب بازىهاى سياسى در لبنان رشد کرده و کاملا هم اين نوع بازىهاى سياسى را اعمال مىکند و در حقيقت شرايطى که براى او ايجاد مىشود بهترين فرصت است براى اين که وضعيت خودش را در داخل لبنان به عنوان فردى که تعيينکننده است، تثبيت کند اما در عين حال بايد اين توجه را داشته باشيم که ايشان بعد از جرياناتى که در چند ماه قبل اتفاق افتاد به ويژه بعد از نزديکىاش به سوريه و سفرى که به دمشق انجام داد تا حدودى وضعيتش تغيير کرده است. من نمىخواهم صد در صد اين را تاييد بکنم که جنبلاط متاثر از تحولات داخلى لبنان و تاثير نيروهاى خارجى بر صحنه لبنان نيست ولى اين را هم بايد بدانيم که شرايط تا حدودى عوض شده است. او پس از اعلام انحلال دولت در چهارشنبه شب گذشته، بلافاصله با آقاى سيد حسن نصرالله ديدار کرد. در آن جا دو طرف اعلام کردند که در حال بررسى اوضاع هستند و تا روز دوشنبه نظر خود را خواهند داد و بلافاصله پس از آن عازم سوريه شد.
سوريه اين روزها به دليل موضع آقاى حريرى بسيار عصبانى است. يعنى منتظر بود تا تعهداتى که آقاى حريرى مطابق با توافقات عربستان سعودى و سوريه داده بود را اکنون انجام دهد که اين کار را نکرد. علىرغم اين که دو طرف سوريه و عربستان با يکديگر توافق کردند آقاى حريرى خود را متعهد به توافقات آنها ندانست و اين باعث عصبانيت سورىها شده و آنها اعلام کردهاند که در مسائل داخلى لبنان وارد نخواهند شد و به نوعى مرزهاى خودشان را بر طرفهاى لبنانى که در يک چنين شرايطى معمولا ترددهاى بسيارى به سوريه دارند، بستهاند. اما در مورد تحولات اخير لبنان اين قضيه صدق نکرد و جنبلاط مورد استقبال آقاى بشار اسد قرار گرفت و بعد از ملاقات با توجه به صحبتهايى که از او منتشر شد مبنى بر اين که عقربههاى ساعت به عقب بر نمىگردند، نشان داد که او به نوعى از وضعيت و شرايط خود نسبت به نزديکى با سوريه عدول نخواهد کرد. يعنى اشارهاى بود به اين که پس از اين که مواضعش را با طرف سورى اصلاح کرد، مجددا از اين مواضع عقب نخواهد نشست.
به هر حال او ناظرين را قانع کرده که در بهترين شرايط به طرف معارضه تمايل خواهد داشت و در شرايط معمولىتر موضع ميانه و احتمالا بدون اين که وارد موضوع نخستوزيرى به صورت رسمى شود، اتخاذ خواهد کرد. ولى عمده تحليلها بر اين است که نگاه او عموما به سمت جريان 8 مارس خواهد بود.
در اکشمکشهاى لبنان غالب کشورها نسبت به آن موضع گرفتهاند ولى ايران چندان موضع روشنى اتخاذ نکرده است. در اين تنش ايران چه موضعى خواهد داشت؟
مسئله لبنانى مسئله حساسى است و تحولاتش بسيار سريعند. موضع جمهورى اسلامى بايد در چارچوبى باشد که با سرعت تحولاتى که در لبنان است، موضعى سنگين و در عين حال ثابتى باشد. اعتقادى که همه طرفها به آن دارند اين است که آنچه باعث شد وضعيت لبنان به اينجا برسد و موجب انحلال دولت لبنان و ايجاد همبستگى در اوضاع لبنان شود عدم توجه به تلاشهايى است که سوريه و عربستان سعودى براى تثبيت استقرار در داخل لبنان انجام دادند و به خصوص بىتوجه امريکايىها نسبت به اين تلاشها که نتيجهاش اوضاع فعلى لبنان شد. به گمانم همه طرفهاى ايران به اين مسئله معتقدند. به هر حال واقعيت اين است که بر روى اين مسئله در داخل لبنان نيز بسيارى تاکيد دارند. هم جريان 14 مارس و هم جريان 8 مارس همه معتقدند که نقش امريکايىها و نفوذشان بر طرف مقابل باعث شده تا تلاشها به نتيجه نرسد. نهايتا به تصور من ايران هر چه بيشتر اصرار بر حفظ وحدت و ثبات در داخل لبنان کند بيشتر به مصلحت است تا هر گونه موضعگيرى نسبت به مسائل جزئىتر از جمله نخستوزيرى و غيره.
به نظر مىرسد که فضاى لبنان به سمت انفجار حرکت مىکند. آيا گمان مىکنيد لبنان به نقطه انفجار برسد؟
بستگى به شرايط دارد. البته يکى از گزينههايى که از گذشته مطرح بوده احتمال درگيرى داخلى است. اما احتمال اين گزينه را بايد ضعيف بدانيم به اين دليل که تا الآن تقريبا همه گروهها چه از تندروترين گروههاى 14 مارس و چه از طرف جريان معارضه، خط قرمزى براى ورود به هر گونه درگيرى توافق و اعلام شده است. اين يک منشور نانوشته و پنهانى است. هر دو طرف شرايط را مناسب براى اين قضيه نمىدانند و اتفاقا تاکيد دارند بر اين که بايد هر جهتى از وارد شدن به اين بحث پرهيز داشته باشد. اما به نظر مىرسد قاطعانه نبايد اين مسئله را رد کرد اگرچه خيلى موضوع خطرناکى است.
در اين ميان احتمالات ديگرى نيز هنوز روى ميز است. به هر حال دولتى بايد تشکيل شود و لبنانىها با فراکسيونهاى جديد مجلس تجربه جديدى را امتحان کنند. در گذشته هم اين وضعيت تا حدودى به طور نسبى وجود داشته و لبنانىها به اين نتيجه نرسيده بودند که درگيرى داخلى يا انفجار به قول شما راه حل است.
احتمال ديگر اين است که انتخاب جديد نخستوزير و نوع توانايىهايى که او از خودش بروز خواهد داد اوضاع داخلى را جمع کند. اما نبايد غافل باشيم که يک اقدام نسنجيده از طرف گروههايى که به هر حال تمايلى به حفظ ثبات داخلى در لبنان ندارند يا تحت تاثير عامل خارجى دست به اين اقدام بزنند مىتواند براى لبنان بسيار گران تمام شود. به خصوص در شرايط فعلى همه ما معتقديم که بيشترين طرفى که از شرايط فعلى در لبنان استفاده مىبرد، اسرائيل است. در نتيجه بايد اين هوشيارى نزد همه طرفها باشد که اسرائيلىها در چنين شرايطى توطئهاى را تدارک ببينند و يک طرفى را در داخل لبنان تحريک کنند و جرقهاى زده شود که مىتواند تبعات بعدى آن تبعات خوبى نباشد.
نظر شما :