پيشنهاد ميانجيگرى به نيکولا سارکوزى

۰۷ خرداد ۱۳۸۶ | ۱۸:۳۲ کد : ۱۶۰ گفتگو
گفت‌وگوى روزنامه‌ فيگارو با على لاريجانى دبير شوراى عالى امنيت ملى ايران

على لاريجانى دبير شوراى عالى امنيت ملى ايران در گفت‌وگو با روزنامه‌ فيگارو چاپ پاريس خواهان ميانجيگرى فرانسه در رابطه با برنامه اتمى ايران شده و نسبت به  گفت‌وگوى بدون پيش شرط با غرب لبراز آمادگى کرده است.  

 

شما بدون توجه به قطعنامه‌اى شوراى امنيت سازمان ملل برنامه‌ى غنى سازى اورانيوم را دنبال مى‌کنيد آمريکايى‌ها و اروپايى ظنين هستند که به دنبال مجهز کردن خود به سلاح هسته‌يى هستيد.

 

آيا بشريت بايد فقط به وسيله‌ى يک نابغه کاملا توانا و مطلع از همه چيز اداره شود که بتواند خوب و بد را تشخيص دهد، نيات همه‌ کشورهاى جهان را بخواند و سپس راهى را که بايد دنبال شود به هر کسى ديکته کند؟

 

نبايد بر مبناى چنين قاعده‌اى يک سيستم جدى از روابط بين المللى را بنا کرد؛ به هر حال آمريکا دقيقا مانند اين نابغه رفتار مى‌کند؛ وقتى کشورهايى هستند که مدعى مستقل بودن هستند و کورکورانه از آن تبعيت مى‌کنند .... فاجعه عراق مثال خوبى است در مرحله‌ى اول عراق (مانند ما) در محور شرارت واقع شد؛ آمريکا ناگهان مظهر خوبى شد در مرحله دوم نيات پنهان را به عراق وام دادند، برخلاف نيات اعلام شده‌اش و اينکه خطر بزرگى براى صلح در جهان است: دنبال کردن برنامه‌ى توليد سلاح‌هاى کشتار جمعى و سياست حمايت و پذيرش تروريست‌هاى القاعده. مرحله سوم ديکته اقدامات به همه‌ کشورهاست و وقتى کشورى مانند فرانسه جرات مى‌کند به درستى از طرح حمله عراق انتقاد کند تحقير مى‌شود، به خيانت متهم مى‌شود و اعلام مى‌شود که مجازات خواهد شد.

 

 اگر براى حفظ صلح بخواهيم يک سيستم بين المللى با ارزش ايجاد شود بايد به اين ديپلماسى تهديد اين ديپلماسى وام‌دهى نيات به صورت يکجانبه به کشورهايى که از تبعيت از چيزى سر باز مى‌زند که ابرقدرت‌ها آن را توجيه حمله‌ پيش دستانه به آن ديکته مى‌کند پايان داد؛ بايد ايالات متحده يک بار براى هميشه تخريب حقوق بين المللى با تحميل تحريم‌هاى مبتنى بر «نيات» نسبت داده شده پيش از آنکه عضوى از سازمان ملل واقعا مرتکب خطايى شده باشد پايان دهد.

 

آيا غرب حق ندارد که بخواهد به هر قيمتى از اشاعه‌هاى سلاح هسته‌يى در خاورميانه جلوگيرى کند؟

 

ما در اين نگرانى سهيم هستيم. من رقابت تسليحات هسته‌يى در خاورميانه را که فاجعه‌اى براى همه‌ى کشورهاى منطقه خواهد بود نمى‌خواهم؛ بمب اتم به نفع ايران نيست و اين سه دليل دارد: اول اينکه ما ابزار تضمين دفاع از خود را در رابطه با هر مهاجم احتمالى در اختيار داريم؛ آمريکايى‌ها که بى وقفه ما را تهديد مى کنند بدون آنکه اقدامى عليه ما انجام دهند اين را به خوبى مى‌دانند؛ دوم اينکه در واقع بمب اتمى امروز در تئاتر عمليات‌هاى خاورميانه ميانه‌يى سلاحى کاملا غير قابل استفاده است؛ زيرا در منطقه‌اى پر جمعيت دوست و دشمن را بدون تبعيض خواهد کشت؛ سوم اينکه يادآورى مى‌کنم رهبر ما آيت الله خامنه‌اى با صدور فتوا توليد يا استفاده از سلاح‌هاى کشتار جمعى را منع کرده‌اند.

 من چند ساعت پس از بمباران حلبچه با گاز خردل به وسيله‌ صدام حسين به آن شهر رسيدم و مى‌توانم به شما بگويم حاضر نيستم آنچه را که در آنجا ديدم فراموش کنم. مردان، زنان، کودکان و حيوانات همه در يک صحنه‌ى جهنمى غير قابل توصيف روى زمين افتاده بودند.

 

ايران کشورى با ثبات، منطقى و جدى در احترام به حقوق بين المللى و تمامى تعهداتش است؛ ما پيمان منع گسترش سلاح هاى هسته‌يى را امضا کرده‌ايم و آن را به طور کامل رعايت مى‌کنيم؛ اين پيمان ما را از سلاح هاى هسته‌يى منع مى‌کند، اما به ما اجازه مى‌دهد بر چرخه‌ى کامل توليد برق هسته‌يى تسلط پيدا کنيم. دو سال پيش در طول مذاکراتى در وين نماينده انگليس به من گفت‌: نمى‌خواهد ايران هرگز به اين فن آورى دسترسى داشته باشد. من اين حرف را کاملا غيرقابل قبول مى‌دانم. اين رويکرد نو استعمارى است که ما در سال 1953 زمانى که انگليس به شوراى امنيت گفت ملى کردن نفت به وسيله مصدق "تهديدى عليه صلح و امنيت بين المللى" است با آن مقابله کرديم؛ ايران حق لاينفکى براى غنى سازى اورانيوم دارد و درباره‌ى آن مصالحه نخواهد کرد.

 

آيا راهى براى خروج از بن بست مى بينيد؟ چطور به غربى‌ها در خصوص نيات‌تان اطمينان مى‌دهيد؟

 

اين راه شامل ازسرگيرى مذاکرات بدون پيش شرط براى هر دوطرف است؛ در اين رابطه فرانسه با نيکلا سارکوزى، رييس جمهور جديد مى‌تواند نقش يک واسطه‌ صادقانه را ايفا کند؛ زيرا فرانسه از چهره‌ بسيار خوبى نزد ما برخوردار است؛ هرگز فشار نو استعمارگرانه عليه ايران اعمال نکرده است و زمانى که امام خمينى (ره) از سوى ديکتاتورى شاه تهديد شد به ايشان پناه داد.

 

اکنون که من با شما صحبت مى‌کنم البرادعى و سولانا هر دو تشخيص مى‌دهند که برنامه‌ هسته‌يى ايران در حال حاضر به سوى اهداف نظامى منحرف نشده است؛ بنابراين نگرانى غرب يک اقامه‌ى دعوى بر سر نيت است که به آينده مربوط مى‌شود؛ پس چرا ما بايد امروز خود را در شوراى امنيت سازمان ملل بيابيم؟

 

از کشورهاى منطقه (عربستان سعودى، امارات متحده عربى، مصر و غيره ) و نيز کشورهاى اروپايى (فرانسه، آلمان، فنلاند و غيره) که برنامه‌ى توليد برق هسته‌يى دارند دعوت مى‌شود در کنسرسيوم در ايران شرکت کنند علاوه بر کنترل موجود بازرسان آژانس بين المللى انرژى اتمى کشورهاى عضو کنسرسيوم هم مى‌توانند در اين برنامه نظارت داشته باشند.

 

اگر برايم ممکن بود گفت‌وگويى سازنده با غرب - که امروز با ناسازگارى آمريکا که مى‌خواهد ما غنى سازى اورانيوم را به عنوان پيش شرط تعليق کنيم بلوکه شده است - داشته باشم؛ مطمئن هستم که مى‌توانيم به همراه هم ابزارهاى بسيار ديگرى را براى ايجاد اعتمادى متقابل پيدا کنيم.

 

اگر جامعه‌ بين المللى تصميم بگيرد حق شما براى غنى سازى را به رسميت بشناسد آيا حاضريد در عوض پروتکل الحاقى را تصويب کنيد؟

 

بله چرا که نه؟ ما مى‌توانيم درباره‌اش در صورتى که گفت و گو ازسرگرفته شود بحث کنيم؛ ما هرگز از بازرسى‌هاى آژانس بين المللى انرژى اتمى بيم نداشته‌ايم؛ ما تنها کشورى در جهان هستيم که بازديد از تاسيسات نظامى را پذيرفته است، آژانس 53 بار از آنها ديدن کرده است.

 

آژانس در سال 2003 يک برنامه‌ غنى سازى را يافت که حدود 18 سال پنهان شده بودغ چرا اين طور مخفى کارى وجود داشت؟

 

اين فقط يک برنامه‌ى تحقيقاتى بود؛ پس از سرنگونى شاه غربى‌ها (فرانسه، آلمان و غيره) از تعهداتشان براى کمک به ما در تمايل‌مان براى توليد برق هسته‌يى بازگشتند؛ بنابراين ضرورى بود که ما با تحقيقات خودمان و با دنبال کردن همه‌ راه‌هاى ممکن به فن آورى هسته‌يى برسيم؛ طبق ان.پي.تى تنها الزام ما اعلام هر گونه تاسيسات صنعتى سانتريفوژهاى غنى سازى 180 روز پيش از تزريق گاز (هگزافلورايد اورانيوم) است و اين کارى است که آن را انجام داده‌ايم.

 


نظر شما :