ايران محتاط در برابر اجماع
ديپلماسى ايرانى: گويى حضور در مذاکرات استانبول مصداق حرکت بر لبه تيغ است. وقتى دعوت ايران از غربى ها براى بازديد از تاسيسات هسته اى بى جواب ماند، اين مسئولان ايرانى هستند که چمدان بسته و قبل از ترکيه راهى چين و روسيه مى شوند.
گفته شد دعوت ايران براى بازديد از تاسيسات هسته اى از روى حسن نيت و در راستاى شفاف سازى صورت مى گيرد. جواب آمد که بازديد در چارچوب وظايف آژانس است. به کشورهاى طرف دعوت نيز پيامى پنهانى ارسال شد که از دعوت سر باز بزنيد و تا روز مذاکره از آب تهران بپرهيزيد.
با اين وجود پيتر ماورر قائم مقام وزير خارجه سوييس روز دوشنبه به تهران آمد و با علىاکبر صالحى سرپرست وزارت خارجه گفتگو کرد. در مقابل على باقرى معاون سعيد جليلى قصد پکن کرده و على اصغر سلطانيه قرار است راهى مسکو شود.
صالحى به طرف سوييسى و ساير غربى ها توصيه کرد که از فرصتهاى ايجاد شده استفاده کنند. اشاره او به دعوتى بود که تهران براى بازديد از مراکز هسته اى داشت اما مى توان برداشت هاى متفاوتى از "فرصت هاى ايجاد شده" داشت و آن را زمينه اى ديگر براى جذب و تاثيرگذارى بر طرف مقابل در آستانه مذاکرات دانست.
سلطانيه به روسيه مى رود تا طبق گفته رضا سجادى - سفير ايران در مسکو – اطلاعات صحيحى در مورد برنامه هاى هسته اى کشورمان بدهد و تبليغات و فضاسازى هاى عليه ايران را خنثى کند. به نظر مى رسد او در اين سفر ديدارى با سرگى ريابکوف ـ معاون وزير خارجه روسيه در امور خلع سلاح ـ نيز داشته باشد. ريابکوف نماينده روس ها در مذاکرات ايران و 1+5 است و احتمالا در نشست استانبول حاضر خواهد بود.
ايران همچنان روى روس ها و چينى ها حساب مى کند. مى توان گفت چاره اى جز اين نيست و با اجماع گسترده اى که صورت گرفته و عزمى که براى آچمز کردن ايران اختيار کرده اند، بايد از همه توان و امتيازاتى که مى توان مصروف داشت بهره برد تا تعديلى در تصميمات 1+5 ايجاد کرد.
ايران اميدوار است باب مباحث منطقه اى را با روسيه و مسائل اقتصادى را با چين باز نگه دارد تا از اجماع کامل و استيلاى همه جانبه غرب و متحدان منطقه اى اش عليه خويش جلوگيرى کند.
سفير ايران در مسکو به ايسنا گفته است: انتظار ما از روسيه و چين اين است که در نشست استانبول همين نقش را ايفا کنند و رويکرد غرب را منطقى و عادلانه کنند و به غربىها توصيه کنند روحيه تجاوز و تهاجمى که نسبت به حقوق ما دارند را کنار بگذارند و با رويکرد عادلانه و واقعبينانه حقوق جمهورى اسلامى ايران به رسميت شناخته شود.از سوى ديگر، باقرى هم که عازم چين است، قائل به حفظ روند مذاکرات است. او در جريان سفرش به سوريه در يک نشست خبرى گفت: تداوم مذاکرات در استانبول مىتواند براى هر دو طرف سودمند باشد.
بعد از تلاش هاى غرب براى کشاندن ايران پاى ميز مذاکره، حالا اين ايران است که اصرار به حفظ مذاکرات دارد و اميدوار است تا با طولانى شدن مذاکرات، اهرم هاى فشارى اختيار کند و بتواند معامله پاياپاى انجام دهد. مشخص مى شود که غرب براى اين روزها برنامه ريزى دقيق و گام به گامى داشته است.
اين روند گام به گام هراسى در داخل ايران ايجاد کرده است؛ هراسى منطقى از ادامه گفتگوها که منجر به گرفتار شدن در حصارى بلند باشد. از اين رو سعى مى کنند ضمن روحيه بخشيدن به گروه مذاکره کننده و بدرقه ايشان با دعا و صلوات، درگوشى اشاره کنند که گفتگو درباره پرونده هسته ای در استانبول به مصلحت نظام نیست. صاحبان اين نظر معتقدند که باز بودن پرونده هسته اى در جريان مذاکرات، نتيجه اى عايد ايران نمى کند و بنابراين هر توافقى که از دل آن بيرون بيايد به نفع غربى هاست.
در اين باره بايد گفت، اساسا نکته قابل بحث ديگرى در گفتگوها وجود ندارد که دو طرف بتوانند به عنوان نقطه مشترک درباره آن بحث و گفتگو کنند. چارچوبى که براى مذاکرات ژنو و استانبول و شايد نشست هاى آينده درنظر گرفته شده، برنامه هسته اى ايران و پيشنهادهاى مرتبط با آن است. حتى موضوع برداشتن يا کاستن تحريم هاى ايران کاملا متصل به همين ماجراست و نمى توان آن را جدا از توافقات فيمابين تفسير کرد.
برخلاف دوره هاى قبلى مذاکرات، ايران اين بار تلاش کرد فضا را آرام نگه دارد تا طرف مقابل از کوره درنرود. دعوت ها و پيغام هايى هم که روانه کرد، براى تعديل و تلطيف فضاى پيش رو بود و به هر نحو کوشيد تا سويه هاى راديکال پيشين را کنار بگذارد. در مقابل، کشورهاى غربى از تمام ابزارهاى خود براى حفظ هماهنگى و اعمال فشار استفاده کردند تا پرسينگ ايران يک دم قطع نشود و فرصت حرکت به آن ندهند.
حتى مى توان شيطنت هاى انگليسى ها نظير اظهارات گستاخانه سفير بريتانيا در ايران و يا تحليل ضد ايرانى سخنگوى وزارت خارجه اين کشور را نوعى محک زدن روحيه و قدرت واکنش ايران ارزيابى کرد. ايران با همه عصبانيتش از شيطنت هاى انگليسى در هفته هاى گذشته، از هر گونه عکس العمل تند پرهيزيد و به طيف هايى هم که قائل به قطع رابطه با انگليس و کاستن از سطح روابط و نظير اينها بودند وقعى نگذاشت. و وقعى نمى گذارد تا در استانبول چه پيش آيد و چه افتد.
غرب به خوبى مى داند که فشار تحريم ها از هر جهت نسبت به گزينه هاى نظامى پيشنهادى اسراييل و تندروهاى نومحافظه کار برترى دارد. تشديد اختلافات داخلى در ايران، درهم ريختگى برنامه ها و طرح هاى اقتصادى، روى زمين ماندن پروژه هاى نيازمند سرمايه گذارى خارجى، توقف معاملات خارجى نظير آنچه در خريد گاز هند از ايران اتفاق افتاد و حصر ايران در ميان جبهه اى از منتقدان و مخالفان منطقه اى از جمله پيامدهايى است که از قبال گزينه نظامى به دست نمى آيد. چه بسا عمليات نظامى عليه ايران هم به بسيج توده ها و همگرايى ملى در اين کشور بينجامد و هم آتش به جان منطقه بيندازد. از اين رو پيشرفت گام به گام غرب در پرس کردن ايران و متعاقب آن حفظ مذاکرات، اين احتمال را قوت مى بخشد که پيشنهادهايى براى ايران درنظر گرفته شود و زمينه هايى براى مانورهاى قابل پيش بينى در راه ايران قرار بگيرد تا اين کشور هم در چارچوب گفتگوها باقى بماند و هم همانطور که اجماع مى پسندد رفتار کند.
نظر شما :