نگاهی به عمق واکنش دانشجویی در انگلستان
وقايع انگليس؛ واکنشى به رکود اقتصادى
گفتاری از محمدفرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک، درباره تحولات و رخدادهای انگلیس برای دیپلماسی ایرانی.
دیپلماسی ایرانی: تحولاتی که در اروپا شاهد هستیم، تابعی از رکود اقتصادی است که جامعه جهانی و اروپا و همچنین انگلیس ان را تحمل میکند. وقایعی که در انگلیس پیش آمد نمونه بارز و برجستهای از واکنشهای اجتماعی و شبکه اجتماعی نسبت به شرایط جدید و نگرانی از آینده خود وعدم توانایی در برابر تامین حلقه معاش خود بود.
امروزه جامعه انگلیس سوال می کند چگونه دولت انگلیس برای دانشجویان سریلانکایی حق بورسیه و امکانات فراوان قائل میشود ولی نسبت به مردم خود سیاست انقباضی را دنبال میکند.
البته باید یادآور شد که ما شاهد نمونههایی از این قبیل در سایر کشورهای اروپایی نیز هستیم. آنچه که به وقوع پیوسته حاکی از رکود اقتصادی و جمع شدن آن با نیروی جوان است که شرایط متزلزلی را برای دولتهای اروپایی به وجود آورده و این امر پیامدهای خوبی دربرنخواهد داشت، به این دلیل که بحث ثبات سیاسی و جریان جدیدی از شورش اجتماعی و تغییر سطح پاسخهای سیاسی را در نظام دموکراسی غرب متحول میکند.
به نظر میرسد آنچه که درحال وقوع است خارج از اینکه آن را به صورت یک حادثه نگاه کنیم، به صورت روند درآمده است. بدین معنا که روند شدن این مسائل میتواند اروپا را در محیط بینالملل ضعیف کند و همچنین باعث میشود که دیگر اروپا نتواند سخن سیاسی واحدی را پیرامون اهمیت ثبات در معادلات جهانی داشته باشد. تاثیراتی که این امر در اقتصاد اجتماعی و سیاسی وارد میکند در هر یک از اضلاع جامعه اروپا به صورت متفاوتی ارزیابی میشود و عملا باعث نوعی فرورفتگی و حفرههای جدیدی در نظام اجتماعی اروپا میشود.
برداشتهایی که از دموکراسی موجود در اروپا مطرح بوده این است که الگوی اروپایی نوعی کریدور به سمت توسعه است. ولی نوع پاسخ به تحولات عملا ایده اروپای واحد را تحت سوالات جدید قرار می دهد و عملکرد برخی جوامع اروپایی که سعی داشتند دموکراسی را به صورت آب مقدسی بر سر جوامع شرقی بریزند را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد. واقعا تعریفی که از دموکراسی موجود پس از رکود اقتصادی در جامعه جهانی پدید آمده است میتواند در نهادگرایی معنای نقش و اهمیت قانون رادر تحولات تضعیف کند و همچنین با توجه به رفتارگرایی در جوامع اروپا، شرایط را دگرگون سازد.
از طرف دیگر در جامعه اروپايى شاهد رشد جریانهای راسیستی و نژادپرستی در تحولات پارلمانی هستیم. جمع شدن این امور با رکود اقتصادی و از طرف دیگر نیاز جوامع اروپایی به شرایط جدید میتواند خصوصیات نوینی را بیافریند که بین یک نوع پوپولیسم و آنارشیسم قرار دارد و این بخش از اجتماع را تحریک میکند. از این نظر دولتهای اروپایی باید قبل از تولید مفهوم امنیت برای ناتو پیرامون تعریف ثبات و امنیت خود مفهوم جدیدی را بیافرینند و این مفهوم لازمهاش این است که بتوانند نگاه وسیعتری را از مختصات اجتماعی بدست اورند.
فرمولهایی که همواره احزاب سیاسی اروپا دنبال کردهاند چه جریان چپ و چه جریانهای راست و یا جریانهای دموکرات جنبه تکراری به خود گرفته است و با توجه به هر کدام از این مواضع به این نتیجه میرسیم که طیف سیاسی موجود در اروپا نیاز دارد که برای نسل جدید و شرایط ثبات و چگونگی عبور از بحران با دموکراسی و به حداقل کشیدن هزینههای اجتماعی و امنیتی نسخههای جدیدی را تولید کند. به همین دلیل به نظر میرسد پاسخهایی را که سیستمهای امنیتی اروپایی نسبت به واکنشهای اجتماعی میدهد به نوعی تابع برنامه احزاب حاکم و همراه با نگاه سخت افزاری است که منجر به نهادينه شدن شکافهای اجتماعی در جوامع غربی خصوصا انگلستان میشود.
امروزه جامعه انگلیس سوال می کند چگونه دولت انگلیس برای دانشجویان سریلانکایی حق بورسیه و امکانات فراوان قائل میشود ولی نسبت به مردم خود سیاست انقباضی را دنبال میکند.
البته باید یادآور شد که ما شاهد نمونههایی از این قبیل در سایر کشورهای اروپایی نیز هستیم. آنچه که به وقوع پیوسته حاکی از رکود اقتصادی و جمع شدن آن با نیروی جوان است که شرایط متزلزلی را برای دولتهای اروپایی به وجود آورده و این امر پیامدهای خوبی دربرنخواهد داشت، به این دلیل که بحث ثبات سیاسی و جریان جدیدی از شورش اجتماعی و تغییر سطح پاسخهای سیاسی را در نظام دموکراسی غرب متحول میکند.
به نظر میرسد آنچه که درحال وقوع است خارج از اینکه آن را به صورت یک حادثه نگاه کنیم، به صورت روند درآمده است. بدین معنا که روند شدن این مسائل میتواند اروپا را در محیط بینالملل ضعیف کند و همچنین باعث میشود که دیگر اروپا نتواند سخن سیاسی واحدی را پیرامون اهمیت ثبات در معادلات جهانی داشته باشد. تاثیراتی که این امر در اقتصاد اجتماعی و سیاسی وارد میکند در هر یک از اضلاع جامعه اروپا به صورت متفاوتی ارزیابی میشود و عملا باعث نوعی فرورفتگی و حفرههای جدیدی در نظام اجتماعی اروپا میشود.
برداشتهایی که از دموکراسی موجود در اروپا مطرح بوده این است که الگوی اروپایی نوعی کریدور به سمت توسعه است. ولی نوع پاسخ به تحولات عملا ایده اروپای واحد را تحت سوالات جدید قرار می دهد و عملکرد برخی جوامع اروپایی که سعی داشتند دموکراسی را به صورت آب مقدسی بر سر جوامع شرقی بریزند را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد. واقعا تعریفی که از دموکراسی موجود پس از رکود اقتصادی در جامعه جهانی پدید آمده است میتواند در نهادگرایی معنای نقش و اهمیت قانون رادر تحولات تضعیف کند و همچنین با توجه به رفتارگرایی در جوامع اروپا، شرایط را دگرگون سازد.
از طرف دیگر در جامعه اروپايى شاهد رشد جریانهای راسیستی و نژادپرستی در تحولات پارلمانی هستیم. جمع شدن این امور با رکود اقتصادی و از طرف دیگر نیاز جوامع اروپایی به شرایط جدید میتواند خصوصیات نوینی را بیافریند که بین یک نوع پوپولیسم و آنارشیسم قرار دارد و این بخش از اجتماع را تحریک میکند. از این نظر دولتهای اروپایی باید قبل از تولید مفهوم امنیت برای ناتو پیرامون تعریف ثبات و امنیت خود مفهوم جدیدی را بیافرینند و این مفهوم لازمهاش این است که بتوانند نگاه وسیعتری را از مختصات اجتماعی بدست اورند.
فرمولهایی که همواره احزاب سیاسی اروپا دنبال کردهاند چه جریان چپ و چه جریانهای راست و یا جریانهای دموکرات جنبه تکراری به خود گرفته است و با توجه به هر کدام از این مواضع به این نتیجه میرسیم که طیف سیاسی موجود در اروپا نیاز دارد که برای نسل جدید و شرایط ثبات و چگونگی عبور از بحران با دموکراسی و به حداقل کشیدن هزینههای اجتماعی و امنیتی نسخههای جدیدی را تولید کند. به همین دلیل به نظر میرسد پاسخهایی را که سیستمهای امنیتی اروپایی نسبت به واکنشهای اجتماعی میدهد به نوعی تابع برنامه احزاب حاکم و همراه با نگاه سخت افزاری است که منجر به نهادينه شدن شکافهای اجتماعی در جوامع غربی خصوصا انگلستان میشود.
نظر شما :