اين شما و اين خاورميانه جديد آقاى بوش
ديپلماسى ايرانى: زمانى که بمبهاى اسرائيلى در تابستان 2006 ميلادى بر سر لبنانىها فرود آمد، وزير امور خارجه وقت ايالات متحده خانم کاندوليزا رايس در سخنانى خطاب به لبنانىها تاکيد کرد که خاورميانه در حال تجربه برگى جديد از تاريخ خود است! اين جمله را مىتوانيم امروز براى سفر دو روزه محمود احمدى نژاد به لبنان هم بر زبان بياوريم: اين سفر برگى جديد از رابطه و تعاملات کشورها در خاورميانه بود و خواهد بود. اين سياست جديد اما اندک شباهتى به سياست جورج بوش ندارد که مىخواست با نظامىگرى منطقه را مدرن کند و به جريانهاى مقاومت در منطقه پايان دهد.
تايم مطلب خود در خصوص سياست امريکا و ايران در قبال کشورهاى خاورميانه را با اين مقدمه اغاز مىکند و در ادامه مىنويسد: احمدى نژاد در داخل کشور با چالشهاى بسيارى روبهرو است. در صحنه بين المللى هم اين کشور زير بار تحريمها قرار گرفته است. وى با سخنرانى در مرز اسرائيل و به باد انتقاد گرفتن سياستهاى تلاويو در حقيقت به نوعى اين حرکات را با نيت مصرف داخلى انجام داد.
تايم در ادامه به سنت تمامى رسانههاى غربى تحليل خود از حوادث پس از انتخابات را مىکند و مىنويسد: ناارامىهاى پس از انتخابات در ايران ديگر در کوچه و خيابان به چشم نمىخورد. اما اقتصاد ايران تحت تاثير تحريمها قرار دارد و در ميان محافظهکاران و اصولگرايان هم اختلاف نظرهايى با دولت احمدى نژاد به وجود آمده است. احمدى نژاد با اين سفر به دنبال شکستن فضاى انتقادى حاکم بر سياستهايش بود اما اين امر نمىتواند ما را از نتيجهگيرى در خصوص تبعات سفر وى به بيروت بازدارد:
· اين سفر نشان داد که ايران آن اندازه هم که غرب ادعا مىکند تنها و منزوى نيست
· حضور احمدى نژاد در بيروت بدين معنا بود که استراتژى جورج بوش براى در هم شکستن ائتلافها و اتحاد با ايران در خاورميانه محکوم به شکست است.
· توازن قدرت در منطقه به گونهاى است حتى متحدان عرب ايالات متحده در منطقه هم به فکر پذيرفتن نقش جديد ايران در توازن قدرت هستند.
نمىتوان کتمان کرد که بخشى از سفر احمدى نژاد به لبنان در حقيقت ژستى داخلى بود. ژستى براى نشان دادن روحيه مقاومت و حمايت از حزبالله که در تابستان 2006 به خوبى از خجالت ارتش اسرائيل در آمد. سخنان احمدى نژاد در بيت جبيل که در آن تاکيد کرد که جريان صهيونيست در حال از هم فروپاشى است در تمامى رسانههاى بينالمللى به تهديد اسرائيل تعبير شد. اکنون اسرائيلىها مىدانند که حمله به ايران با چه تبعاتى همراه خواهد بود. غربىها ادعا مىکنند که تهران حزب الله لبنان را به انواع تسليحات مجهز کرده است. در شرايطى که اين ادعا صحت داشته باشد مىتوان تصور کرد که حمله اسرائيل به ايران، باران گلوله از سوى حزبالله را به همراه خواهد داشت.
حضور احمدى نژاد در بيروت در حقيقت نشانهاى دال بر شکست استراتژى جورج بوش در منطقه بود. بوش در ان زمان گمان مىکرد که حمله وى به عراق، يورش اسرائيل به حزب الله لبنان و بعد از ان تانکهاى اسرائيلى در غزه مىتوانند جناح ايران را در منطقه ضعيف کنند. کاخ سفيدنشينها اميدوار بودند که اين حرکت بتواند استراتژى ايران را تغيير دهد و اين کشور را پاى ميز محاکمه بنشاند. در تمامى اين مراحل و حملهها تاثير ايران بر منطقه افزايش پيدا کرد و نه کاهش.
تايم در ادامه مىنويسد: در شرايطى که نورى مالکى براى دومين بار هم بر مسند قدرت بنشيند، اين موفقيت را مديون ايران است که با دخالتهايش توانست دومين حضور وى در قدرت را هم تضمين کند! ايالات متحده اميدوار بود که جنگ سال 2006 بتواند پرونده حزبالله لبنان را ببندد. اما اين حزب با اين حمله هم از منظر سياسى و هم اقتصادى قوىتر شد و البته بر محوبيت آن در عرصه داخلى هم افزوده شد. در غزه هم نه محاصره و نه حملات بى امان و کشته شدن بيش از 1000 زن و کودک ره به جايى برد. حماس همچنان بر قدرت خود پابرجا است. در مقابل تشکيلات خودگردان فلسطين که متحد ايالات متحده است هر روز ضعيفتر از پيش مىشود.
واشنگتن تمام تلاش خود را به کار گرفت تا با کمک دولت غرب دوست سعد حريرى و جريان چهاردهم مارس لبنان را به ممانعت از سفر احمدى نژاد دعوت کند. با اين همه هزاران نفر در خيابانهاى جنوب لبنان صف کشيدند تا عبور و مرور رئيس جمهورى ايران را تماشا کنند. احمدى نژاد تنها به ديدار با سيد حسن نصرالله کفايت نکرد و با رئيس جمهورى و نخست وزير لبنان هم ديدارهاى رسمى داشت. ديدار با حريرى از اهميت فوقالعادهاى برخوردار بود چرا که وى امريکايىترين چهره حاضر در دولت است و رهبرى ائتلافى را عهدهدار است مخالف حزبالله لبنان و البته متحدانش.
رهبران عربستان سعودى و سوريه در تابستان دست در دست هم به بيروت سفر کردند. اين سفر در راستاى تلاش براى کاهش از تنش در لبنان بود که به دليل پرونده ترور رفيق حريرى به راه افتاده بود. بسيارى سفر احمدى نژاد را به تقويت جريان حزب الله لبنان در اين سفر متهم مىکنند و اين در حالى است که اين سفر تاثيرى هم بر اتحاد در لبنان داشته است. احمدى نژاد پيش از سفر به لبنان با مقامهاى دولتى سوريه، اردن و عربستان سعودى هم گفتگوهاى تلفنى داشت. احمدى نژاد در اين سفر نشان داد که ايران به دنبال ايجاد مناقشه در جهان عرب و ميان حزبالله و اعراب هم نيست. اعراب در ظاهر ايران را از گردونه خود دور مىکنند اما حقيقت اين است که متحدان عرب ايالات متحده هم به اين نتيجه رسيدهاند که بايد نقش ايران را به عنوان مهره کليدى بپذيرند. آمريکا بايد بداند که خاورميانه جديد دربست در اختيار ايران است: حزبالله در لبنان، حماس در غزه و شيعيان در عراق.
نظر شما :