هدف تحریمها فراتر از بازگشت به مذاکره است
گفتاری از مهدی محتشمی، کارشناس و تحلیلگر مسائل امریکا.
هدف کنگره از تحریمهای یکجانبه
هدفی که امریکا در کنگره به دنبال آن است در واقع تکمیل تحریمهای قطعنامههای شورای امنیت و فشار روی متحدین امریکا در اروپا و کشورهایی که با ایران همکاری دارند مثل چین در ارتباط با موضوع انرژی هستهای است. و شاخصترین مورد آن هم در ارتباط با سوخت است. به هر حال در حال حضر این هدف اولیه آنهاست؛ اما این که تا چه حد به این موضوع نائل شوند بحث دیگری است.
فعلا مسئلهی که مورد توجه میباشد سوخت است اما شاید در مرحله بعدی به بقیه زمینههای نفت هم سرایت کند که در این مقطع بعید به نظر میرسد. در زمینه سرمایهگذاری در انرژی هم میتوان سفر آقای هالبروک به پاکستان را مقدمهی چشم انداز تحریمهایی دانست که سرمایهگذاری روی صنعت نفت و انرژی ایران را محدود می کنند. در واقع امریکا بار دیگر قصد دارد تحریم داماتو را که به نام ILSA (Iran & Libya Sanction Act) معروف است و در آن هیچ کشوری اجازه سرمایهگذاری بیش از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران را ندارد را تعمیم دهد، که باید ببینیم که دایره این تحریم چقدر خواهد بود. نهایتا تلاش بر این است که ایران را وادار کنند که به تحریمهای شورای امنیت تن دهد.
تحریم ابزاری برای بازگشت به مذاکره؟
به نظر میرسد که دامنه تحریمها از مذاکره فراتر رفته، حتی معتقدم که اهداف امریکاییها از موضوع بحث هستهای هم فراتر رفته البته موضوع هستهای می تواند مستمسک و بهانهای برای فشارهای سیاسی-اقتصادی امریکا به ایران باشد ولی آنچه به نظر میرسد این است که هدف نهایی موضوع دیگری است.
در قطعنامه اخیری هم که تصویب شد- قطعنامه 1929- به نوعی از ادبیاتی که یادآور ادبیات قطعنامههای صادر شده علیه عراق است استفاده شد.
یقینا امریکا در حال فراهم کردن شرایط و زمینههاییست برای این که فشارهای بیشتر و همهجانبهتری را به ایران وارد کنند و به نظر نمیرسد که هدف فقط این باشد که ایران به پای میز مذاکره برگردد. در واقع قطعنامهها کمی هدفمندتر و دقیقتر شده است و میتواند ورای تحریمهای اقتصادی اهداف دیگری را هم به دنبال داشه باشد. گرچه شرایط داخلی امریکا ممکن است اجازه چنین کاری را ندهد اما به هر حال زمینهسازی برای تحرکات بعدی را می تواند فراهم کند
. آیا احتمال حمله نظامی است؟
به هر حال در مورد حمله نظامی لااقل امریکا در حال زمینهسازی برای خودش است و حداقل سایر کشورها را متقاعد می کند که دست امریکا را در اینباره بازتر کنند -در قطعنامه 1929 هم اختیاراتی که از طرف سایر کشورها در زمینه بازرسی به امریکا داده شده باعث گردید که دست بازتری را نسبت به برخی کشورها پیدا کند- در عین حال امریکا از اعلام این موضوع ابایی ندارد همانطور که آقای گیتس گفت که امریکا ممکن است از ابزارهایی دیگری هم استفاده کند.
اما فعلا در کوتاه مدت چنین حرکتی بعید به نظر میرسد ولی در میان مدت و بلند مدت یقینا شرایط و زمینه سازیهایی را امریکا میتواند انجام دهد که چنین اهدافی دست یابد.
هدفی که امریکا در کنگره به دنبال آن است در واقع تکمیل تحریمهای قطعنامههای شورای امنیت و فشار روی متحدین امریکا در اروپا و کشورهایی که با ایران همکاری دارند مثل چین در ارتباط با موضوع انرژی هستهای است. و شاخصترین مورد آن هم در ارتباط با سوخت است. به هر حال در حال حضر این هدف اولیه آنهاست؛ اما این که تا چه حد به این موضوع نائل شوند بحث دیگری است.
فعلا مسئلهی که مورد توجه میباشد سوخت است اما شاید در مرحله بعدی به بقیه زمینههای نفت هم سرایت کند که در این مقطع بعید به نظر میرسد. در زمینه سرمایهگذاری در انرژی هم میتوان سفر آقای هالبروک به پاکستان را مقدمهی چشم انداز تحریمهایی دانست که سرمایهگذاری روی صنعت نفت و انرژی ایران را محدود می کنند. در واقع امریکا بار دیگر قصد دارد تحریم داماتو را که به نام ILSA (Iran & Libya Sanction Act) معروف است و در آن هیچ کشوری اجازه سرمایهگذاری بیش از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران را ندارد را تعمیم دهد، که باید ببینیم که دایره این تحریم چقدر خواهد بود. نهایتا تلاش بر این است که ایران را وادار کنند که به تحریمهای شورای امنیت تن دهد.
تحریم ابزاری برای بازگشت به مذاکره؟
به نظر میرسد که دامنه تحریمها از مذاکره فراتر رفته، حتی معتقدم که اهداف امریکاییها از موضوع بحث هستهای هم فراتر رفته البته موضوع هستهای می تواند مستمسک و بهانهای برای فشارهای سیاسی-اقتصادی امریکا به ایران باشد ولی آنچه به نظر میرسد این است که هدف نهایی موضوع دیگری است.
در قطعنامه اخیری هم که تصویب شد- قطعنامه 1929- به نوعی از ادبیاتی که یادآور ادبیات قطعنامههای صادر شده علیه عراق است استفاده شد.
یقینا امریکا در حال فراهم کردن شرایط و زمینههاییست برای این که فشارهای بیشتر و همهجانبهتری را به ایران وارد کنند و به نظر نمیرسد که هدف فقط این باشد که ایران به پای میز مذاکره برگردد. در واقع قطعنامهها کمی هدفمندتر و دقیقتر شده است و میتواند ورای تحریمهای اقتصادی اهداف دیگری را هم به دنبال داشه باشد. گرچه شرایط داخلی امریکا ممکن است اجازه چنین کاری را ندهد اما به هر حال زمینهسازی برای تحرکات بعدی را می تواند فراهم کند
. آیا احتمال حمله نظامی است؟
به هر حال در مورد حمله نظامی لااقل امریکا در حال زمینهسازی برای خودش است و حداقل سایر کشورها را متقاعد می کند که دست امریکا را در اینباره بازتر کنند -در قطعنامه 1929 هم اختیاراتی که از طرف سایر کشورها در زمینه بازرسی به امریکا داده شده باعث گردید که دست بازتری را نسبت به برخی کشورها پیدا کند- در عین حال امریکا از اعلام این موضوع ابایی ندارد همانطور که آقای گیتس گفت که امریکا ممکن است از ابزارهایی دیگری هم استفاده کند.
اما فعلا در کوتاه مدت چنین حرکتی بعید به نظر میرسد ولی در میان مدت و بلند مدت یقینا شرایط و زمینه سازیهایی را امریکا میتواند انجام دهد که چنین اهدافی دست یابد.
نظر شما :